جوان معتاد: خالهام دادوبیدا میکرد، دستم را روی دهانش فشار دادم تا جان باخت!
اجتماعی
بزرگنمايي:
آریا بانو - ایران / پسر 25 ساله ای اسفند سال 1401 پریشان و ناراحت به پلیس آگاهی رفت و مدعی شد ساعاتی قبل خالهاش پروین را در خانهاش به قتل رسانده است.
وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: چند سالی است که اعتیاد دارم و سر همین موضوع مادرم چندینبار من را از خانه بیرون کرده است. هربار که از خانه طرد میشدم به خانه خالهام میرفتم تا او پادرمیانی کند و من دوباره بتوانم به خانهمان برگردم.
صبح روز حادثه مادرم دوباره من را از خانه بیرون کرد. پس از چند ساعت خیابانگردی به خانه خالهام رفتم با خودم گفتم خالهام رگ خواب مادرم را بلد است و میتواند او را راضی کند که مرا ببخشد و به خانه راه بدهد. به خانه خالهام که رسیدم از او خواستم تا با مادرم تماس بگیرد و پادرمیانی کند اما این بار او به جای تماس با مادرم گوشیاش را برداشت تا با برادر بزرگم حمید تماس بگیرد. از این کارش خیلی عصبانی شدم و گوشی تلفنش را گرفتم. خالهام هم عصبانی شد و به سمتم حمله کرد تا تلفنش را پس بگیرد. بعد هم شروع به داد و فریاد کرد و از همسایهها کمک خواست من هم دستم را محکم جلوی دهانش گرفتم اما او مدام تقلا میکرد.
دقایقی در همین حال گذشت تا متوجه شدم دیگر مقاومت نمیکند وقتی رهایش کردم روی زمین افتاد و دیدم صورتش کبود شده و نفس نمیکشد. از ترس گوشی خالهام را برداشته و فرار کردم اما چند ساعت بعد خودم را به پلیس معرفی کردم.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در یکی از مناطق جنوبی تهران بود، رفتند و با جسد پروین مواجه شدند.
پسر مقتول که دقایقی قبل از حضور مأموران وارد خانه مادرش شده بود در توضیح به مأموران گفت: وقتی به خانه رسیدم زنگ زدم اما کسی در را باز نکرد در نهایت با کمک همسایهها وارد خانه شدم و دیدم جسد مادرم وسط اتاق افتاده است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان علت مرگ را فشار بر ناحیه گردن و خفگی اعلام کردند.
یکی از همسایههای مقتول گفت: وقتی داشتم وارد ساختمان میشدم با پسر جوانی که ظاهر موجهی نداشت روبهرو شدم او روی گردنش تتویی شبیه آدیداس داشت.
پس از اظهارات همسایهها و با نشانههایی که از مظنون پرونده داده بودند مشخص شد که اظهارات متهم درست بوده و وی بازداشت شد.
با تکمیل تحقیقات برای متهم به اتهام قتل عمد و سرقت، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه پسر مقتول به عنوان تنها ولی دم، برای پسرخالهاش درخواست قصاص کرد.
سپس متهم به جایگاه رفت و با قبول اتهام قتل گفت: باور کنید قصدم کشتن خالهام نبود من او را مثل مادرم دوست داشتم. اعتیاد سبب شده بود تا من نتوانم درست فکر کنم. آن روز اگر خالهام مثل همیشه پادرمیانی میکرد این اتفاق نمیافتاد. حالا هم پشیمان هستم و هم شرمنده پسرخالهام.
قاضی از متهم پرسید: چرا تلفن همراه را سرقت کردی؟
متهم جواب داد: نمیدانم چرا آن را برداشتم اما تلفن را نفروختم فقط در جایی مخفی کردهام.
با پایان دفاعیات متهم، قضات بر اساس مستندات و مدرکهای موجود در پرونده متهم را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم و دو سال حبس و رد مال محکوم کردند.
-
چهارشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۲:۵۵
-
۱۳ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1348474/