یادنامهای برای مجتبی میرزاده در آستانه زادروزش/ آفریدگار نغمههای بیساز
اقتصادی
بزرگنمايي:
آریا بانو - اعتماد / به گواه نزدیکان این هنرمند فقید از ویژگیهای او این بود که جدای از سازها، دیگر صداهای پیرامونش را هم به صورت موسیقی میشنید
مجتبی میرزاده در موسیقی ایران و برای علاقهمندان این هنر، نام آشنایی است، اما آشنایی بیشتر من با زیست هنری او به میانجی برادرش اتفاق افتاد، در معاشرات و مکالماتم با میرمحسن میرزاده بارها از زندگی برادرش و موسیقی او سخن به میان آمد. اینکه مجتبی پیوند عمیقی با موسیقی داشت. میرمحسن از قول مادر فقیدشان نقل میکند که مجتبی در چهارسالگی گاه در خانه ناپدید میشد ولی اهالی خانه میدانستند کجا پیدایش کنند؛ در کمد دیواری خانه در حال گوش دادن به آهنگهایی که از رادیوی خانه همسایه پخش میشد. هنر مجتبی میرزاده محدود به اسباب و آلات موسیقی نبود، او از اشیای پیرامونش هم صدای موسیقی میشنید. این را نزدیکانش گواهی میدهند. عجین بودن موسیقی با میرزاده آنگونه بود که برادرش در خاطرهای نقل میکند که این هنرمند فقید چند روزی به سختی بیمار میشود و در بستر که خبر میدهند جوانی از سنندج به کرمانشاه آمده تا مجتبی را ببیند و سازش را هم آورده؛ آن جوان کنار بستر میرزاده مینشیند و دف مینوازد و مجتبی ساعتها به صدای ساز او گوش میدهد و عجب اینکه شور و حال دوباره پیدا میکند و حالش بهتر میشود البته که این برای کسی که موسیقی را زیسته، عجیب نیست؛ فردی که از کودکی موسیقی در ذهنش جریان داشته و با موسیقی حالش عوض میشده. میرمحسن میرزاده تعبیری زیبا برای برادرش به کار میبرد و میگوید: «اگرچه مجتبی عاشق موسیقی بود، اما هیچگاه با کارش همهویت نشد یعنی اسیر آن نشد و اصلا خودبزرگبین نبود، بلکه همیشه افتاده و متواضع رفتار میکرد.» با این مقدمه که نقل قولهای کوتاهی از برادرش که دههها قبل، با مجتبی میرزاده همراه میشده و علاوه بر زندگی با او، شاهد ضبط برخی آثارش هم بوده، الباقی گزارش را معطوف میکنیم به جایگاه هنری و اهمیت او در موسیقی از زبان همکاران، دوستان و نزدیکانش. صحبت از این شخصیت، فردی که نبوغ موسیقی در او هویداست، در این مجال کوتاه نمیگنجد، اما نظرات و نقلقولهای مختلف، شخصیت چند بُعدی و گستره فعالیتهای او را در موسیقی بیشتر نشان میدهد.
خلاق و خارقالعاده
سینا جهانآبادی، نوازنده و مدرس کمانچه و ویولن درباره آغاز آشناییاش با مجتبی میرزاده اینطور میگوید: «از دوران هنرستان کارهای استاد میرزاده را دنبال میکردم، آثارشان را خیلی دوست داشتم ولی متاسفانه تا مدتها موقعیت دیدار از نزدیک با ایشان برایم فراهم نشد تا زمانی که از امریکا برگشتند و در شبی که به دعوت فرزند استاد یوسف زمانی به منزل ایشان رفته بودم، برای اولینبار میرزاده را از نزدیک دیدم. وقتی ایشان متوجه شدند که با کارهایشان آشنایی زیادی دارم برایشان جالب شد. آن زمان آلبومی منتشر شده بود با صدای علیرضا افتخاری که آن را شنیده بودند و در موردش صحبت کردند؛ وقتی متوجه شدند کمانچه آن کار را من نواختم صمیمیت بین ما بیشتر شکل گرفت. مدتی بعد رهبر ارکستر ملی تلویزیون شدند و از من هم به عنوان نوازنده ویولن در ارکستر دعوت کردند. این دعوت برایم از هر چیزی بهتر بود، چون میتوانستم از تجربیاتشان استفاده کنم. حتی بعد از شروع کار در ارکستر، یکی از آثارشان را با ارکستر زهی میخواستند ضبط کنند که پیشنهاد دادند به عنوان نوازنده در کنار نوازندگان ویولن در آن ضبط شرکت کنم سن من نسبت به نوازندههای دیگر خیلی کم بود و کار کردن با آن جمع نوازنده برایم تجربه بسیار خوبی شد و خوشبختانه توانستم در آن جمع حرفهای خوش بدرخشم، بعد از آن معمولا در کنار مجتبی میرزاده در ضبطها حضور داشتم. بسیاری اوقات که ضبط سولو هم داشتند، به من میگفتند که اگر کاری نداری به اتفاق به استودیو برویم؛ میدانستند من از کارشان بسیار لذت میبرم و این برایم تجربه بینظیری بود.» جهانآبادی درباره خلاقیت این هنرمند فقید میگوید: «در کارهای میرزاده اغلب چند سولوی 30، 40 یا 50 ثانیهای کوتاه بود که فقط به خودشان اختصاص داشت و رنگ کار آهنگ را تغییر میدادند و آن آهنگ، با پنجه میرزاده شور و حال دیگری به خود میگرفت. حتی من به عنوان کسی که سالها همراهشان بودم، میدیدم که گاهی کارها اصلا نت نداشتند و مثلا آهنگساز 16 یا 32 میزان، برای سولو ایشان جای خالی درنظر میگرفت و ایشان هم تعداد میزانها را هنگام ضبط در ذهن خود محاسبه میکردند و با مهارت تمام مینواختند و در آخرین میزان، ملودیشان را تمام میکردند انگار که آن ملودی از اول برای این آهنگ ساخته شده؛ گاهی ملودی را طبق آکوردهای آهنگ، استادانه خلق و همان لحظه آن را اجرا میکردند. این مساله که به آن اشاره داشتم، خارقالعاده است و هر فردی از عهده این کار برنمیآید و جالبتر اینکه برای سولونوازی چند برداشت مینواختند، هر کدام را در یک حال و هوا اجرا میکردند که یکی از دیگری زیباتر بود و در انتها انتخاب برای آهنگساز سخت میشد. در اکثر تنظیمهای میرزاده، استعداد فوقالعاده و نبوغشان مشهود است. به خاطر دارم یک بار ایشان در استودیو صبا آهنگی را میخواستند ضبط کنند و من هم با تعدادی از نوازندگان ویولن، برای نوازندگی آنجا رفتیم، وقتی ضبط ویولنها تمام شد، آقای میرزاده گفتند که هنوز خط باس (ویلنسل و کنترباس) را ننوشتهام درحالی که قرار بود نوازندگان باس نیمساعت دیگر به استودیو بیایند، از من خواستند کنارشان بنشینم و نتی را که در کلید سل مینویسند، همزمان من به کلید فا انتقال بدهم و در نوشتن نتها کمک کنم که کار سریعتر انجام شود، ایشان نت باس را نوشتند شاید 20 دقیقه زمان برد. کار در بیاتترک و با هارمونی ایرانی بود، پرینت گرفتیم و نوازندگان باس آمدند؛ خیلی کنجکاو و مشتاق برای شنیدن خط باس بودم. کار ضبط شد، در طول ضبط حتی یک نت هم لازم نشد که اصلاح شود؛ گویی مدتهاست برای نوشتن خط باس قطعه، وقت گذاشتهاند. خودشان میگفتند که محاسبات را در ذهن انجام میدهند و زمانی که ملودی را میخوانند، همزمان خط باس را هم در ذهنشان خلق میکنند.» جهانآبادی درباره گستردگی کار مجتبی میرزاده در حوزه موسیقی میگوید: «ایشان با استعداد و ذوقی که در موسیقی داشتند با انواع موسیقی از محلی گرفته تا کلاسیک، غرب و... آشنا بودند و به شیوهای استادانه سبکها را اجرا میکردند. مثلا وقتی ترکی استانبولی مینواختند، شنونده تصور میکرد ایشان نوازنده ترک است، اگر عربی مینواختند همینطور؛ به دلیل تبحر در اجرا و نبوغ فوقالعاده ایشان. چند مصداق اینجا بیاورم. آقای میرزاده قطعهای کردی دارند که در گذشته ضبط شده؛ آنسامبل منحصربهفردی دارد و آن را به صورت فواصل موسیقی جز، تنظیم کردهاند و خواننده آن شهاب جزایری است. این کار طوری اجرا و ضبط شده که شنونده هیچ تصوری در ابتدا از موسیقی کردی ندارد و فواصل جز موسیقی امریکای جنوبی در آن نوشته شده با ریتم شش و هشت؛ با درام ولی مخاطب بعد از شنیدن آواز کردی متوجه میشود که آهنگ کردی است، در اواسط قطعه سولوی کردی با ویولن مینوازند و ترکیبی از این دو موسیقی اجرا میشود؛ در واقع تنظیم ایشان خاص خودشان بود. این ویژگی در کارهای دیگرشان هم مشهود است حتی در موسیقیهای فیلم. موسیقیهای محلی مختلف را هم استادانه مینواختند و با وجود کرد بودنشان، اثری لری با رضا سقایی منتشر کردهاند که از ماندگارترین آثار موسیقی ایران است؛ «دایهدایه» یا «موتوچی» که علاوه بر تنظیم متفاوت و ماندگار در آنسامبل آنچنان کمانچهای در آن کار نواختهاند که هر کسی بشنود، فکر میکند یک نوازنده لر آن را نواخته است.» این آهنگساز و تنظیمکننده ادامه میدهد: «ایشان در بداههنوازی هم ذهنیت خاص و جملات منحصربهفردی داشتند و حالتهای نوازندگیشان مختص خودشان بود. فرم نوازندگی ایشان باعث شده که طرفداران زیادی داشته باشند. یادم میآید در کنسرتی که در سلیمانیه عراق داشتیم و من هم افتخار همراهی ایشان را به عنوان نوازنده ویولن داشتم هنگام اجرای بعضی از قطعات، سازهای ملودی برای سولو میرزاده سکوت میکردند و ایشان با سازهای کوبهای سولوهایی اجرا میکردند و مخاطبان را بسیار تحت تاثیر قرار میدادند. روزی با تاکسی میرفتم که آهنگی از رادیو پخش میشد با ارکستری متفاوت. قطعهای بود برای کمانچه و ارکستر. از آنجا که اکثر کارهای میرزاده را شنیده بودم، برایم عجیب بود که تاکنون این اثر زیبا را نشنیدهام، ملودی این اثر به حدی شیرین بود که همان موقع در ذهنم ماند؛ عصر همان روز با میرزاده در تمرین ارکستر بودیم که به ایشان گفتم، اثری از شما شنیدهام و ملودی آن را برایشان خواندم، بلافاصله گفتند این آرم موسیقی رادیو دریاست که آن را قبل از انقلاب ضبط کرده بودند. جالب اینجاست که گفتند در این اثر برای اولینبار کمانچه نواختهاند و حتی ساز کمانچه نداشتند و ساز را به امانت برای ضبط تهیه کرده بودند. مساله این است که میرزاده در هر کسوتی توانایی، مهارت و خلاقیت داشتند تا آن موسیقیای که میخواهد اجرا شود. خاطرهای هم در این باره بگویم، ایشان برایم تعریف کردند یک آلبوم کردی، برای مظهر خالقی که مربوط به سالهای قبل انقلاب است ضبط میکردند، در قسمتی از کار تصمیم میگیرند از تامبورین استفاده کنند ولی چنین سازی در دسترس نبود و میرزاده همان موقع به ذهنشان میرسد برای ایجاد چنین افکتی از سکههای پول خرد استفاده کنند و میکروفن گذاشته و ریتم مورد نظرشان را اجرا کنند. گفتنیها درباره میرزاده بسیار است، اما مجال کم؛ بسیار خوشحالم که در آستانه تولدشان یادی از ایشان شد.»
حرفهای با چاشنی ذوق
مجتبی میرزاده با همایون خرم، آهنگساز و نوازنده برجسته همکاری داشته؛ رضا خرم فرزند همایون خرم از همکاریهای پدرش با میرزاده نقل میکند: «ایشان نوازندگی ویولن را با ویولن کلاسیک شروع کردند و در این حوزه هم بسیار مستعد، توانا و عاشق موسیقی بودند. در حوزه موسیقی کلاسیک تجربه و تواناییهای خاصی داشتند و از لحاظ تکنیکی بسیار توانمند بودند و به همین دلیل در ارکسترها اغلب نوازنده ویولن یک و در واقع سولیست بودند. هنرشان به هیچ عنوان محدود نبود و در ژانرهای مختلف نوازندگیهای بسیار خوبی داشتند. آقای میرزاده در موسیقی پاپ هم نواختههای زیادی دارند، در ارکسترها هم شرکت داشتند که اتفاقا پدرم در آنجا با ایشان آشنا شد و شاهد توانایی ایشان بود، اما آشنایی جدیتر آنها در انجام کاری با عنوان «شاخه نبات» بود شامل شش اثر نیمساعته که آقای نادر گلچین آن را خواندهاند. قرار بود پدرم روی 6 غزل از غزلیات حافظ آهنگسازی کند وکارهای ارکستراسیون و نظارت بر ضبط و دیگر کارهای استودیو را هم آقای میرزاده انجام دهند. شناخت این دو نسبت به هم از همین زمان بیشتر شد. وقتی آقای میرزاده برای ضبط به استودیو میرود و نتها را میبیند، نسبت به پدر شناخت بیشتری پیدا میکند، چون متوجه میشود که همه چیز کامل و جامع نوشته شده؛ از مقدمه و وکال گرفته تا جواب ارکستر. آقای میرزاده شخصا تعریف میکرد زمانی که کار را گوش میکند فارغ از بخش وکال که غزل حافظ روی آن است به دلیل وجود وزن و عروض، مقداری آهنگساز را محدود میکند که ایشان بیشتر تحت تاثیر بخشهای بیکلام آن اثر پدر قرار میگیرد. روال کار به این شکل بود که پدر نتها را به آقای میرزاده تحویل میداد و ایشان کارها را بر مبنای آنها ضبط میکردند و سپس پدر، آن را تایید میکردند.» خرم درباره شکلگیری دوستی نزدیک این دو هنرمند فقید، ادامه میدهد: «پدر برایم تعریف میکرد که وقتی قطعه ضبط شده «سرو چمان من چرا» را از آقای میرزاده تحویل میگیرد، متوجه میشود قسمتی که در مقدمه نوشته بوده در انتها دوباره به آهنگ چسبیده در صورتی که قرار بوده آهنگ با بیت آخر حافظ تمام شود ولی پدر با وجود حساسیتی که همیشه در کار داشت، از کار آقای میرزاده خوشش میآید؛ آقای میرزاده میگوید که این قطعه به حدی زیبا بود که حیفم آمد دوباره تکرار نشود، اجازه بدهید کار با این قسمت تمام شود. پدر میگفتند آقای میرزاده تغییرات و اصلاحات بسیار ذوقی و نه ماهیتی در کارها انجام میدادند. جالب است که پدر در کار وسواس خاصی داشت ولی در این حیطه متعصب نبود و اگر کسی کار را بهتر انجام میداد، استقبال هم میکرد که آقای میرزاده یکی از این افراد بود. پدر اعتقاد داشت، تغییرات ذوقی که آقای میرزاده انجام میدهد، بسیار زیباست حتی در این خصوص ایشان را تشویق هم میکردند.» خرم میگوید: «آقای میرزاده همیشه خطاب به پدرم میگفت که ساختههای شما نوعی حرکت دارد و قسمتهای بدون کلام، بسیار جذابند. ازسویی پدر هم، ذوق ایشان را در تنظیم ستایش میکرد و در واقع همین دیدگاههای هنری، آنها را به هم نزدیکتر کرد. آقای میرزاده در شمار کسانی بودند که به واسطه کارش در زمینه موسیقی کلاسیک، تواناییها و تکنیک خوبی داشتند، از سویی وقتی به موسیقی ایرانی توجه داشت، هم نشان میداد که ذوق سرشاری دارد و داشتن چنین ذوقی عامل بسیار مهمی به خصوص در موسیقی ایرانی است. وقتی آقای میرزاده ایرانی مینواخت این حال و ذوق کاملا مشهود بود و این حاکی از استعداد، عشق و توانایی ایشان به موسیقی بود. تمثیلی از مولانا در «فیهمافیه» تاییدکننده همین مطلب است، مولانا نقل به مضمون میگوید اگر به لذیذترین گوشت در زمان خوردن، نمک اضافه نکنید، یک خوراکی بیمزه میشود درحالی که از لحاظ کیفی تمام ویژگیها را داراست ولی اگر آن چاشنی را نداشته باشد غیرقابل خوردن است. چاشنی اینجا به منزله ذوق است و مولانا از آن با عنوان «نمک ذوق» یاد میکند که اگر کاری این چاشنی را نداشته باشد، هر چند به لحاظ ظاهری در شمار بهترینها باشد، جذاب نیست و به دل نمینشیند. چاشنی ذوق است که یک کار را ارزشمند میکند. هنرمندان زیادی هستند که به لحاظ فنی و تکنیکی در موسیقی کمنظیرند ولی کارشان آن چاشنی ذوق را ندارد اما آثار میرزاده علاوهبر آن تکنیکها، دارای چاشنی ذوق است.»
منحصربهفرد و شیرینپنجه
صلاح خضری، خواننده کرد زبان هم درباره این هنرمند میگوید: «استاد میرزاده یکی از مشاهیر برجسته موسیقی کردی و البته موسیقی ایرانزمین هستند، ایشان با اغلب خوانندهها و ارکسترهای مشهور ایران کار کرده و آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشتهاند. علاوه بر اینکه در نوازندگی صاحب سبک بوده، تنظیماتی که در ارکسترها انجام داده هم بسیار خاص و کمنظیر است. استاد میرزاده که اهل کرمانشاه بودند، با موسیقی کردی منطقه خودشان، آشنایی کاملی داشتند ولی زمانی که با استاد حسن زیرک آشنایی پیدا میکند، کارشان شکوفاتر از قبل میشود. علاوه بر اینکه به موسیقی منطقه کرمانشاه و گوران تسلط داشته، به موسیقی کردستان که مناطق پراکندهای دارد هم مسلط بود. زبان کردی شامل گویشها و لهجههای مختلفی است. استاد میرزاده در دوران جوانی با حسن زیرک آشنا میشود که اهل بوکان و منطقه مکریان و مهاباد بوده، بعد از مدتی آهنگهای منطقه را در رادیو بغداد ضبط کردند. در رادیو کرمانشاه هم بسیاری از ملودیهایی که در مناطق کردنشین عراق مانند سلیمانیه و منطقه کرکوک و گرمیان و اربیل بوده را ضبط میکند. استاد میرزاده پنجه مختص خود را داشته، با ملودیها و گویشهای سورانی، گرمیان و مناطق کردهای عراق هم آشنایی پیدا میکند و در این بخش هم از خود آثاری را به جای میگذارد.»
خضری ادامه میدهد: «با استناد به مصاحبههایی که با شبکههای تلویزیونی مختلف داشتند، خودشان اذعان میکنند که پنجه کردی دارند، چراکه در آنجا متولد شده و روحشان در زادگاهشان است. کسانی که موسیقی ایرانی یا کلاسیک کار میکنند یا موسیقی مناطق ترکیه یا عربی را مینوازند، پنجه مختص به همان منطقه را دارند ولی استاد میرزاده با وجود این پنجه کردی، توانایی بالایی در نواختن ساز به شیوههای مختلف داشتند و در عین حال ویژگیها و مشخصههای نواختنشان هم منحصربهفرد است. بعد از دورانی که با استاد زیرک در رادیو کرمانشاه بودند؛ دورانی که رادیو کرمانشاه به رادیو تهران نقل مکان میکند در قسمت کردی استخدام شده و آنجا شروع به کار میکنند، در این میان با استاد مظهر خالقی هم آشنا میشوند که ایشان هم از مشاهیر و خوانندگان برجسته مناطق کردنشین هستند. آقای میرزاده علاوه بر خوانندههای کردزبان با خوانندههای مشهور کشور هم کار کرده و در گذشته و پیش از انقلاب هم با خوانندگانی همچون هایده، مهستی، حمیرا و... همکاری داشتند و حتی با خوانندگان دیگر مناطق ایران هم کار کرده و اغلب کارهای ارکستر را خودشان انجام میداده، چون سولیست بوده و کارهای آهنگسازی و تنظیم را هم به خوبی انجام میدادند.» این خواننده به جامعالاطراف بودن هنر میرزاده تاکید میکند و میگوید: «از دیگر شاخصهای هنری استاد میرزاده این بوده که با موسیقی تمام نواحی ایران آشنایی کامل داشتهاند. بهطور کلی استاد میرزاده در هر اجرایی که ارایه دادند روح تازهای به آنها میبخشیدند و در تمامی کارها پنجه برجستهای دارند و هر نوازندهای که در کار موسیقی باشد و ذرهای به موسیقی، به خصوص ویولن واقف باشد حتما خواهد فهمید که این اجرا، پنجه استاد میرزاده است، چراکه پنجه ایشان در نواختن ساز با دیگر پنجهها متفاوت است. در حوزه آهنگسازی هم اغلب آهنگسازان، کارهایشان شباهتهایی به هم دارند یعنی سبک کار آنها در آثارشان مشخص است ولی هیچ کدام از کارهای استاد میرزاده شبیه به کار دیگرشان نیست یعنی در هر کاری خلاقیت جدیدی ارایه دادهاند. همین مساله باعث میشد حضورشان در هر اثری با هر کسوتی، حال و هوای خاصی را به آن اثر بدهد.»
متواضع و پیشرو
هومن شمس، نوازنده و مدرس ویولن هم میگوید: «فعالیتهای موسیقایی ایشان بسیار گسترده است، اما میتوان آن را در حوزه تکنوازی برای سازهای ویولن، سهتار و کمانچه، در حوزه آهنگسازی برای فیلم و سریال و همچنین آهنگسازی و تنظیم انواع موسیقی کردی، فارسی و حتی سرودهای انقلابی را به صورت جداگانه بررسی کرد. مجتبی میرزاده در موسیقی کردی با خوانندگان بزرگی همچون حسن زیرک، مظهر خالقی و ناصر رزازی همکاری داشت. در دهه پنجاه هم در اکثر ترانههای خوانندگان مشهور آن زمان، تکنوازی کرده است. لهجه خاص ساز و تکنیکهای مورد استفادهاش که برگرفته از سبکهای جز، بلوز، پاپ و موسیقی زیبای کردی است به سازش شخصیتی کاملا مستقل داده، استفاده از آرشههای مستحکم و گلیساندوهای خاص و تریولههای قدرتمند و سریع همچنین سونوریته خاص ویولن او کاملا صدای ساز او را متمایز کرده است. در سالهای اول انقلاب هم او در تولید و تنظیم سرودهای مشهوری همچون «به لاله در خون خفته» را در کارنامه دارد. بعدتر آقای میرزاده، مدتی به امریکا رفت و فعالیت خود را در ضبط ترانههای پاپ یا خوانندگان مشهور خارج از کشور از سر گرفت و تکنوازیهای خاطرهانگیزی داشت. پس از بازگشت به ایران همکاری با خوانندگان مطرح در ایران آغاز کرد و مدتی هم به عنوان رهبر ارکستر موسیقی ملی صدا وسیما فعالیت داشت. از تکنوازیهای مشهور و محبوبش بین مردم میتوان به آلبوم «نون و دلقک» با صدای محمد اصفهانی اشاره کرد. در سالهایی که در ارکسترهای صدا و سیما همراهشان فعالیت داشتم، خاطرات بسیار خوبی از ایشان به یاد دارم هنرمندی خوشرو، مهربان و فارغ از تکبر، انسانی متواضع و شوخ طبع. به لحاظ حرفهای هم بسیار با دقت، خلاق و پیشرو بود، به خاطر دارم که در یکی از ضبطهای مربوط به یکی از دوستان وقتی نت تکنوازی را گرفت و به داخل استودیو رفت آن ملودی را به چندین نوع اجرا کرد و باز هم درخواست کرد که دوباره ضبط کنیم تا با دقت بیشتری انتخاب کنند؛ جالب اینجاست که برای آهنگساز واقعا مشکل بود که میان آنها کدام یک را انتخاب کند، چراکه یکی از دیگری زیباتر بود.»
-
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۰:۲۴
-
۱۱ بازديد
-

-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1367394/