بزرگنمايي:

آریا بانو - ایران / مرد میانسالی که در جریان وصول‌ طلب پسرش مرتکب قتل و به قصاص محکوم شده بود با پذیرفتن شرط خانواده مقتول مبنی بر پرداخت وجه‌المصالحه از مجازات مرگ رهایی یافت.
اوایل مهر سال 1401 گزارش یک درگیری مرگبار تیم جنایی را به قهوه‌خانه‌ای در جنوب پایتخت کشاند. پدر مقتول که صاحب قهوه‌خانه و شاهد جنایت بود به مأموران گفت: یکی از پسرهایم با مرد جوانی اختلاف مالی داشت؛ امروز همراه با پسر دیگرم و وکیل خانوادگی‌مان در سفره‌خانه نشسته بودیم که ناگهان مرد طلبکار و پدرش وارد شدند و سراغ پسرم را گرفتند وقتی گفتم خبری از او نداریم با قمه به ما حمله کردند و در این میان پسرم کشته شد.

در ادامه تحقیقات، متهمان بازداشت شده و مرد میانسال به قتل ناخواسته اعتراف کرد. با تکمیل تحقیقات متهم پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خود گفت: چند ماه قبل پسرم با مردی به نام شاهرخ آشنا شد. او به پسرم گفته بود در یکی از کارخانه‌های خودروسازی آشنا دارد و می‌تواند ظرف چند هفته بدون قرعه‌کشی برایش ماشین بگیرد. پسر من هم با اعتماد به حرف‌های او ماشینش را فروخت و مبلغ 180 میلیون تومان پول به شاهرخ داد تا برایش بدون ثبت‌نام و قرعه‌کشی یک پژو 206 بگیرد. اما با گذشت چندماه خبری از خودرو نشد. شاهرخ هربار به بهانه‌های مختلف عنوان می‌کرد که تا چند روز دیگر حواله خودرو را به پسرم می‌دهد. تا اینکه مدعی شد سقف فروش پژو 206 پر شده و می‌تواند برایش پژو پارس بگیرد که پسرم هم قبول کرد، اما پس از مدتی متوجه شدیم شاهرخ کلاهبردار است و به همین شیوه 200 میلیارد تومان از چندین نفر گرفته و متواری شده است.
او ادامه داد: بعد از آن من و پسرم چند نوبت به قهوه‌خانه پدرش رفتیم و از او خواستیم تا با پسرش صحبت کند و پول ما را پس بدهد، اما پدر شاهرخ هم هر بار بهانه‌ای می‌آورد. به ناچار از او شکایت کردیم و پرونده‌مان هم در حال رسیدگی بود. روز حادثه بازهم به قهوه‌خانه رفتیم تا از پدرش بخواهیم پادرمیانی کند و پول ما را از پسرش بگیرد. اتفاقاً وکیل شاهرخ هم آنجا بود و به محض اینکه فهمید ما یکی از شاکی‌های پرونده موکلش هستیم از ما خواست با گرفتن مبلغی از شکایت خود صرف‌نظر کنیم.
از آنجا که لحنش تهدید‌آمیز بود ناراحت شده و پسرم با او درگیر شد. من سعی کردم پسرم را از قهوه‌خانه بیرون ببرم که آنها به سمت ما حمله کردند و می‌خواستند پسرم را کتک بزنند من هم چاقویی را که در جیبم بود بیرون آوردم و ضربه‌ای به پسر جوان زدم که باعث مرگش شد. باور کنید من قصد کشتن او را نداشتم. حالا هم پشیمانم و از اولیای دم می‌خواهم من را ببخشند.
شرطی برای بخشش
قضات دادگاه کیفری باتوجه به درخواست اولیای دم که پدر و مادر و دختر مقتول بودند، حکم بر قصاص صادر کردند. با تأیید این رأی در دیوان‌عالی کشور، پرونده برای اجرا به شعبه دوم اجرای احکام، دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع و در این مرحله تلاش واحد صلح و سازش برای جلب رضایت خانواده مقتول آغاز شد که در نهایت آنها اعلام کردند به شرط دریافت مبلغی پول از قصاص صرف‌نظر خواهند کرد. با قبول این شرط از سوی قاتل و خانواده‌اش، مرد میانسال بزودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه خواهد شد.