زندگی بزرگان/ شعری از حافظ که اشک علامه را درآورد!
گوناگون
بزرگنمايي:
آریا بانو - آخرین خبر / روزى در محضر نادره دوران، ترجمان قرآن، حضرت آیت الحق، مرحوم علّامه طباطبائى بودیم که یکى از دوستان حاضر در آن جلسه این بیت عارف شیراز را زمزمه کرد:
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کى روى؟ ره ز که پرسى؟ چه کنى؟ چون باشى؟
یک باره مرحوم علّامه، دست در مقابل صورت گرفت و سخت گریست و در حالى که شانههایش به شدت تکان مىخورد، با خود زمزمه فرمود: «کى روى؟ ره ز که پرسى؟ چه کنى؟ چون باشى؟» گویا آن کس که در بیابان از کاروان بازمانده و راه نمىداند، خود او است.
آن گریه قلب حضار را چنان به آتش کشید که هرگز شعله آن در جانشان به سردى نمىگراید. رَحِمَهُ اللَّهُ وَ أَنْزَلَهُ فِى جِوارِ قُرْبِهِ.
📚 شهود و شناخت، آیتالله ممدوحی، ج1، ص604
-
يکشنبه ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۴:۱۹
-
۲۸ بازديد
-
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1268581/