بزرگنمايي:

آریا بانو - ورزش 3 /افشین پیروانی، سرپرست تیم پرسپولیس، پس از شکست سخت برابر شمس‌آذر قزوین، با لحنی سرشار از تأسف از هواداران پوزش خواست و به تیم پیروز تبریک گفت؛ او همچنین واکنش کوتاهی به حرف‌های خداداد عزیزی نشان داد.
او درباره مسابقه و ناکامی تیمش گفت: از هواداران به سبب این شکست عذرخواهی می‌کنیم و به تیم شمس‌آذر تبریک می‌گوییم. متاسفانه در زمان نامناسبی مغلوب شدیم، اما امیدواریم با تلاش مضاعف بتوانیم این ناکامی را جبران کنیم.
او ادامه داد: این شکست، کارمان را اندکی دشوارتر کرد، اما همچنان امیدواریم و تلاش خواهیم کرد تا در بازی بعدی جبران کنیم.
او در مورد بحث با شهاب زندی، مدیرعامل حریف گفت: آقای زندی کیست؟ مثل اینکه هرجا گیر می‌کنند به ما ربطش می‌دهند. آیا او را دیده‌ام که بخواهم با او بحث کنم؟
او در مورد دست ندادن کارتال به رحمتی گفت: این‌ها دیگر از اصل فوتبال دور شده است. ما شکست خوردیم، حال بیایید ببینیم چه کسی چه گفته، چه کسی دست نداده، چه کسی آب پاشیده است! این‌ها رخدادهای رایج در فوتبال است.
او به سخنان خداداد عزیزی اشاره کرد و گفت: امروز نبردیم وگرنه من حرف‌های بسیاری برای گفتن داشتم. آقای خداداد عزیزی، سرپرست محترم، نخست انتصاب ایشان را تبریک می‌گویم که به این سمت آمده‌اند. اما هفته گذشته فرمودند که پیروانی کاپیتان من بوده، دوستم است و هم‌بازی‌ام بوده، و درباره تیم ما سخن می‌گویند. این در حالی است که خودشان دیروز تنها چند دقیقه درباره پرسپولیس صحبت کردند! فوتبال است و اینکه بیرون زمین به هم بپریم، قشنگ نیست.
بازار
او در مورد متفاوت شدن رویکرد خداداد نسبت به بیرانوند گفت: از خودش بپرسید ببینید چه جوابی می‌دهد.
او از ادبیات ناپسند در فوتبال انتقاد کرد و گفت: همه با الفاظ و ادبیات گوناگون آشنا هستند، اما من ترجیح می‌دهم با احترام به شما، به هواداران و به بینندگان سخن بگویم. این شایسته‌تر است. اینکه هر حرفی را به کار ببرم قشنگ نیست. خداداد عزیزی را شاید نسل جدیدتر یادشان نباشد اما او یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال ماست. اما اکنون که سمتی پذیرفته‌اند، طبیعی است که بخواهند از تیم خود دفاع کنند. ما امروز شکست خوردیم و من چندان سرحال نیستم. درباره تیم ملی، تیم حریف و رخدادهای دیگر می‌توانستم بسیار بهتر و بیشتر سخن بگویم، اما وقتی شکست می‌خوریم، بازنده‌ایم. بار دیگر به تیم شمس‌آذر تبریک می‌گویم. اکنون حرف چندانی برای گفتن ندارم.