بزرگنمايي:

آریا بانو - صبا / در ایام تعطیلات نوروزی‌، هیچ مجموعه‌ای به اندازه سریال‌های اکشنِ خوش‌ساخت، سرحال‌کننده نیست.
در ایام سیطره استریم‌ها و شبکه‌های مختلف تلویزیونی که به شدت در حال رقابت هستند، گاهی مجموعه‌هایی منتشر می‌شود که میان انبوهی از تولیدات دیده نمی‌شوند. یا اصلا شما وقت چندانی برای جستجوی عناوین مختلف ندارید. در این دسته‌بندی پنج تایی، سعی کردیم تعدادی از بهترین‌های یکی دو سال اخیر را در کنار هم آورده و بصورت کوتاه به شما معرفی کنیم. دو عنوان از این پنج سریال، تک فصلی یا به اصطلاح مینی‌سریال هستند.
سیراب از وسترن و دشت‌های وسیع
مینی‌سریال شش قسمتی «نخستین آمریکایی» محصول نتفلیکس، به محض انتشار مورد توجه قرار گرفت. حجم خشونت جاری در تک تک اپیزودها، داستان سرراست، کیفیت خوب تصویربرداری سریال و جنگ و بی‌قانونی جاری در آمریکای دوران وسترن، برای بینندگانش جالب بود. سریال به سرعت بر سر زبان‌ها افتاد. داستان فرار یک مادر و فرزند در میان بی‌قانونی و راهزنی محض و عدم امنیت آمریکای آن دوران، فرسنگ‌ها با آثار کلاسیک وسترن فاصله داشت. هر جابجایی میان شهری به شهر دیگر می‌توانست به قیمت جان باشد. و همین سرعت در ریتم و روایت است که سریال را به اثری پر انرژی و پر هیجان تبدیل می‌کند.
بازار
هتلی برای قاتلین
مینی‌سریال بعدی، مربوط به جهان رو به گسترش «جان ویک» می‌شود. فیلم‌های اکشنی که به سرعت و به محض انتشارِ نخستین فیلم، هواداران پروپاقرصی پیدا کرد و دوباره کیانو ریوز را به سطح اول بازیگری جهان برگرداند. داستان هتلی که قاتلان اجاره‌ای، می‌توانند در امنیت کامل در آن استراحت کرده و خدمات مورد نیاز را دریافت کنند. حالا سریال سراغ خود تاریخچه این هتل رفته و داستانش را چند دهه قبل از ظهور «جان ویک» بازگو میکند. مدیر هتل سالخورده مجموعه فیلم‌های «جان ویک» اینجا جوانی است که به تازگی به عنوان مدیر هتل انتخاب می‌شود. و ماجراهای رقابت و قتل و رازهای این هتل، که در سریال آن‌را مشاهده خواهید کرد.
کهکشانی برای اقامت
اگر از طرفداران ویدئو گیم‌ها باشید، احتمالا نام بازی «هیلو» به گوشتان خورده است. شاید هم طرفدار این بازی باشید. در ادامه اقبال به جهان گسترده‌ی ویدئو گیم‌ها، آمازون سراغ ساخت سریالی از روی داستان این بازی رفت. با یک تفاوت مهم!
بر خلاف اکثر سریال‌ها و مجموعه‌هایی که از روی بازی‌ها ساخته می‌شود، نویسندگان مجموعه، با استفاده از جهان این بازی، خط داستانی و فیلمنامه خود را نوشتند. در واقع اگر از طرفداران این ویدئو گیم هم که باشید، سریال برای شما چیزی کاملا متفاوت خواهد بود و ربطی به تجربه بازی‌های شما نخواهد داشت. سریال در دو فصل ساخته و به پایان رسیده است. داستانِ علمی تخیلی آن مربوط به قرن بیست و ششم می‌شود. چیزی در حدود پانصد سال آینده که بشر به راحتی در حال طی کردن کهشکان‌هاست. با موجودات بیگانه به نوعی زندگی مسالمت‌آمیز رسیده و در کرات دیگر اقامت دارد.
کوچ اجباری یک ارتشی سابق
جیم گرانتِ نویسنده، اواخر دهه‌ی نود میلادی، و با کتاب «قتلگاه» که در سال 1997 منتشر کرد، شخصیت «جک ریچر» را به جهان معرفی کرد. سری کتاب‌های «جک ریچر» به سرعت مورد توجه قرار گرفتند. تا هالیوود دو فیلم با بازی تام کروز از روی آنها بسازد. مشکل اصلی هواداران کتاب‌ها با تام کروز، جثه او بود. در کتاب‌ها جک ریچر یک شخصیت عضلانی، تنومند و بلند قامت به تصویر کشیده شده است و این توصیف، با تام کروز کوتاه قامت و ریز اندام در تضاد بود. هرچند که بازی تام کروز هم برای این شخصیت خوب توصیف شد، اما کمپانی خیلی زود تصمیم گرفت از دنباله‌سازی‌های سینمایی دست برداشته و از این شخصیت با بازیگری جدید، سریال بسازد. و اینگونه سریال «ریچر» ساخته و با انتشار فصل اولش به سرعت مورد توجه قرار گرفت. آلن ریچسون چه از نظر فیزیکی و چه از نظر توانمندی بازیگری، دقیقا جک ریچر توصیف شده در کتاب‌ها بود. این روزها فصل سوم سریال در حال پخش است و هر فصل داستان مجزای خودش را دارد. درگیری جک ریچر با خلافکاران و قاتلان.
وکیلِ روز، شکارچی شب
در میان سریال‌های ابرقهرمانی که بصورت مشترک میان کمپانی مارول و نتفلیکس تولید شد، «دردویل» کاملا اثر متفاوتی از آب درآمد. سریال بقدری خوش ساخت بود که حتی کسانی که علاقه چندانی به ژانر ابرقهرمانی نداشتند را هم به خود جذب کرد.
این مجموعه‌ها با «دردویل» و «جسیکا جونز» آغاز شد. مجموعه بعدی «لوک کیج» بود و در ادامه «آیرون فیست» چهارمین ابرقهرمان معرفی شده بود تا در نهایت قصه این چهار شخصیت با یک سریال مشترک و اونجرز گونه به نام «مدافعان» در هم تنیده شود. پس از آن معرفی شخصیت عاصی و زخمی فرانک کسل بود که معرفی شد. هرچند ردپای او در تمام مجموعه‌های قبلی دیده شده بود. سریال «پانیشر» معرفی کاملی بود از فرانک کسل و تبدیل شدنش به پانیشر. در نهایت دو مجموعه «دردویل» و «پانیشر» بودند که موفق از آب درآمدند. تا میان نتفلیکس و مارول اختلافات به جایی رسید که تولید سریال‌ها متوقف شد و بر اساس یکی از بندهای قرارداد، تا چند سال مارول حق نداشت به سمت تولید فیلم یا سریالی بر اساس این شخصیت‌ها برود. حالا که آن زمان قانونی طی شده است، و بر اساس اقبال هواداران از این شخصیت‌ها، سریال «دردویل» دوباره ساخته شد. اما تا پیش از نمایش آن کمتر کسی خبر داشت که با داستان‌های تعریف شده در سه فصل قبلی «دردویل» چه خواهند کرد. مجموعه تازه منتشر شده «دردویل؛ تولد دوباره» داستانش را از جایی آغاز میکند که ماجرای دردویل به پایان رسیده بود. پس هم داستان و شخصیت‌های آشنایی دارد، هم حرف‌های تازه‌ای. پانیشر هم در این فصل حضور پیدا میکند تا طرفداران را راضی و سیراب کند.