گوناگون/ چرا آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبۀ سال افتاد؟
اجتماعی
بزرگنمايي:
آریا بانو - ایسنا / ابراهیم پورداود با بیان اینکه افتادن آیین آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبۀ سال، پس از اسلام است، میگوید: روز چهارشنبه یا یوم الارباع نزد عربها روز شوم و نحسی است و ایرانیان آیین آتشافروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا با پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار مانند.
این اسطورهشناس در کتاب «چهارشنبهسوری» درباره این آیین نوشته است: «آتشافروزی ایرانیان در پیشبازی نوروز از آیین دیرین است و همۀ جشنهای باستانی با آتش که فروغ ایزدی است، پیشباز میشود. آنچنانکه در اوستا آمده، فروردین (جشن نوروز) هنگامی است که فرورهای نیاکان از برای سرکشی بازماندگان از آسمان فرود آیند و ده شبانهروز در خان و مان پیشین خود به سر برند. این ده روز، همان آخرین پنج روز از آخرین ماه سال و پنج روزی است که به سال میافزودند تا سال خورشیدی، درست دارای 365 روز باشد. این پنج روز را پنجه- پنجه دزدیده- پنجوه- بهیزک (و هیچک)- گاه- اندرگاه- روزهای گاتها میگفتند. ناگزیر روزهایی که از برای پیشآمد آغاز سال آتش میافروختند و شادمانی میکردند، بیرون از این ده روز نبود. شک نیست که افتادن این آتشافروزی به شب آخرین چهارشنبۀ سال، پس از اسلام است، چه ایرانیان، شنبه و آدینه نداشتند. هر یک از دوازده ماه نزد آنان بیکموبیش سی روز بود و هر روز به نام یکی از ایزدان خوانده میشد، چون هرمزروز- بهمنروز- اردیبهشتروز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یوم الارباع نزد عربها روز شوم و نحسی است. جاحظ در المحاسن والاضداد آورده «والاربعاء یوم ضنک و نحس». شعر منوچهری گویای همین روز تنگی (ضنک) و سختی و شومی است:
چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتکین می خور تا به عافیت گذرد
این است که ایرانیان آیین آتشافروزی پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا با پیشآمد سال نو از آسیب روز پلیدی چون چهارشنبه برکنار مانند.
کهنترین جایی که از آتشافروزی سوری یاد شده، در تاریخ بخاراست، تألیف ابوجعفر نرشخی (248-268). این کتاب را ابونصر احمد بن محمد بن نصر القباوی در سال 572 از عربی به فارسی گردانیده است.
دربارۀ جشن سوری گوید:
«و چون امیر سدید منصور بن نوح به ملک بنشست، اندر ماه شوال سال به سیصد و پنجاه به جوی مولیان، فرمود تا آن سرایها را دیگر بار عمارت کردند و هر چه هلاک و ضایع شده بود، بهتر از آن به حاصل (کردند). آنگاه امیر سدید (به سرای) بنشست. [هنوز] سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنان که عادت قدیم است، آتشی عظیم افروختند. پاره آتش بجست و سقف سرای درگرفت و دیگر باره جمله سرای بسوخت و امیر سدید هم در شب به جوی مولیان رفت...»
چنان که دیده میشود، در سخن از آتشافروزی شب سوری گفته شده «عادت قدیم است» دیگر اینکه گفته شده «شب سوری» بدون چهارشنبه. شک نیست که این آتشافروزی در پایان سال، همان جشن چهارشنبهسوری کنونی است.
از اینکه این جشن در سهشنبهشب گرفته میشود، ازاینرو است که نزد ایرانیان شب پیش از روز به شمار میرود. بسا در اوستا گفته شده: «در هنگام سه شب یا در هنگام نُه شب به جای سه روز و نُه روز.» در آتش بهرام نیایش در پارۀ 15 آمده:
«بشود که رمهای از چارپایان از آنِ تو شود و گروهی از مردان بشود که از منش ورزیده و از زندگی ورزیده برخوردار شوی، بشود شاد زندگی کنی به شبهایی که خواهی زیست.»
بازار 
در فروردینیشت، پارۀ 49 آمده:
«فرورهای نیک توانای پاکان در هنگام (جشن گهنبار) همسپتمدم از آرامگاهان خود به سوی زمین فرود آیند و ده شب پی درپی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان درین جا بسر برند».
شنبه یا شنبد
به فال نیک و به روز مبارک شنبد
نبیذ گیر و مده روزگار خویش به بد
منوچهری
یک واژۀ بابلی است به دستیاری تازیان به ایران رسیده است. آنچنانکه در آغاز گفتم، نزد ایرانیان، ماه به چهار هفته بخش نمیشده. شباتو Shabbatu که در عربی، سبت شده، روز پانزدهم (پرماه) و روز آسایش بود. اما سوری که به جای جشن به کار رفته، به این واژه چندین بار در اوستا برمیخوریم: سوئیریه Suirya و به معنی چاشت به کار رفته در پهلوی و پارسی به معنی مهمانی بزرگ گرفته شده:
در سور جهان شدم ولیکن
بس لاغر بازگشتم از سور
زین سور ز من بسی بتر رفت
اسکندر و اردشیر و شاپور
گر تو سوی سور میروی رو
روزت خوش باد و سعی مشکور
ناصرخسرو
سورنای، نایی است که در مهمانی و عروسی نوازند.
در پایان باید یادآور شد: در جشن چهارشنبهسوری از روی شعلۀ آتش جستن و ناسزایی چون سرخی تو از من و زردی من از تو گفتن از روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود، آتش را نمایندۀ فروغ ایزدی نمیدانستند، آنچنانکه در آتشافروزی جشن سده که به گفتۀ گروهی از پیشینیان، پرندگان و چارپایان را به قیر و نفت اندوده، آتش میزدند، از روزگاران پس از اسلام است.»
منبع: «چهارشنبهسوری»، ابراهیم پورداود، آناهیتا، تهران، 1312، صص 100-102.
-
سه شنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۶:۳۹
-
۸ بازديد
-

-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1375805/