بزرگنمايي:

آریا بانو - اعتماد / توضیح «اعتماد»: اردیبهشت ماه امسال خبری مبنی بر قتل «مهران رحیمی»، قاضی سابق قوه قضاییه منتشر شد و «عباس پوریانی»، رییس کل دادگستری مازندران در این باره اعلام کرد که با پیگیری‌های ویژه دادستانی شهرستان آمل و رصد دقیق اطلاعاتی کارآگاهان دو متهم به قتل و سه نفر دیگر که انگیزه‌های این قتل را فراهم کرده بودند، دستگیر شدند و متهمان انگیزه خود را از این جنایت اختلافات خانوادگی و مالی عنوان کردند. پس از انتشار این خبر «اعتماد» با یکی از اقوام نزدیک مقتول گفت‌وگو کرد و به جزییات حادثه پرداخت، اما بعد از گذشت شش، هفت ماه همسر و دختر مهران رحیمی با مراجعه به این روزنامه مدعی شدند که مهران رحیمی به قتل نرسیده و بر اثر تصادف جان خود را از دست داده است. همین مساله باعث شد «اعتماد» در گزارشی موضوع قتل را به نقل از همسر مقتول تکذیب کند. با این حال ضابطان و مراجع قضایی به گزارش «اعتماد» واکنشی نشان نداده تا اینکه وکیل برادر مقتول طبق مستنداتی که به دست «اعتماد» رسانده راز این جنایت را فاش کرده است. بنا به خواست وکیل نام ایشان در گزارش منتشر نشده، اما نزد این روزنامه محفوظ است.
تایید گزارش اولیه «اعتماد» توسط وکیل برادر مقتول
وکیل برادر مهران رحیمی در مورد جزییات این حادثه به «اعتماد» می‌گوید: «تمام مواردی که در گزارش اولیه در روزنامه اعتماد منتشر شده، درست است، اما گزارش دوم که همسر مقتول ادعا کرده آقای رحیمی بر اثر تصادف جان خود را از دست داده، صحیح نیست و هر آنچه همسر مقتول گفته کذب محض است. حادثه در ساعات یک و نیم الی دو بامداد در روستای کاله بهنمیر رخ داده است.
قاتلان که شامل برادر همسر، پدر همسر و کارگر آنها بوده از سه، چهار شب قبل از حادثه در اطراف ویلا کشیک می‌کشیدند تا مهران رحیمی را به قتل برسانند؛ فیلم دوربین‌های مداربسته نیز موجود است. طبق همین فیلم‌ها پدرزن آقای رحیمی اسلحه به دست داشته، اما در این سه، چهار شب موفق نشدند نقشه‌شان را عملی کند. درنهایت شب آخر این افراد به ویلای آقای رحیمی ورود می‌کنند و او را به قتل می‌رسانند.

طبق اقاریر مباشر جرم؛ یعنی برادرزن آقای رحیمی، مقتول را خفه کرده است. سپس با کمک معاون جرم؛ یعنی کارگر آنها جسد مقتول را داخل ماشینی که از قبل تهیه کرده بودند، قرار می‌دهند و ماشین را به سمت بابل می‌برند تا آن را داخل دره‌ای رها کنند و صحنه را به عنوان تصادف جلوه دهند. غافل از اینکه مقتول را با لباس شخصی در صندلی عقب ماشین گذاشته بودند و گمان می‌کردند که ماشین داخل دره سقوط کرده، اما ماشین به درختی که داخل دره بوده اصابت می‌کند و درخت مانع از پرتاب ماشین به داخل دره می‌شود. فردای روز حادثه یکی از عابران ماشین را پیدا می‌کند و به پلیس اطلاع می‌دهد. عابر هم از آشنایان مقتول بوده است. بعد از کشف جسد که داخل ماشین بوده، پلیس آگاهی شروع به تحقیق می‌کند. طبق شواهدی که پلیس به دست می‌آورد، مشخص می‌شود برادرزن مقتول به همراه یکی از کارگران‌شان سوار بر همین ماشین به سمت جاده در حرکت بودند.»
این وکیل در ادامه می‌گوید: «چند روز قبل از حادثه برادرزن و همسر مقتول دچار اختلافاتی شده بودند. به همین دلیل هم همسر ایشان در تهران می‌ماند و مقتول تنها به شمال سفر می‌کند. طبق مدارکی که اداره آگاهی به دست آورده همسر مقتول قبل از حادثه با آقای رحیمی تماس گرفته و به او گفته که شما شمال بمان تا ما به آنجا بیاییم؛ پلیس از این تماس نیز به نقشه آنها پی برده است. همچنین طبق مدارک دیگر وقتی قتل اتفاق افتاده، بستگان آقای رحیمی با همسر او تماس گرفته تا ماجرا را اطلاع دهند، اما همسر مقتول بعد از شنیدن ماجرا یکسره از تهران به خانه پدر و مادر خود رفته و شبی که هنوز جنازه در سردخانه بوده، به همراه پدر خود حدود ساعت 3 صبح به محل وقوع جرم مراجعه کرده‌اند؛ غافل از اینکه ماموران آگاهی در همان حوالی بوده و متوجه حضور این دو نفر می‌شوند. همانجا ماموران به این افراد مشکوک شده و آنها را بازداشت می‌کنند.
پدرزن مقتول در آگاهی اظهار کرده که خودش و دخترش در این جنایت دست داشته‌اند، اما مباشر جرم، برادرزن آقای رحیمی است که او را خفه کرده و به قتل رسانده است. برادرزن مقتول به قتل ایشان اعتراف کرده و در زندان به‌سر می‌برد. مباشر جرم باید تا دو سال در زندان بماند. بعد از دو سال می‌تواند تقاضای وثیقه کند و با قید وثیقه از زندان خارج شود تا وقت رسیدگی دادگاه سر برسد و حکم نهایی صادر شود. علت اینکه همسر مقتول فعلا از زندان آزاد شده این است که معاون جرم بعد از دو ماه طبق قانون می‌تواند از قاضی تقاضای وثیقه کند و از زندان آزاد شود و بعد از رسیدگی دادگاه براساس حکمی که صادر می‌شود، مجدد تعیین تکلیف شود. در حال حاضر نیز پرونده در شعبه 6 کیفری یک بابل در حال رسیدگی است.»
نگاهی به گزارش اولیه «اعتماد» که مورد تایید قرار گرفت
«اعتماد» در شماره 5755 گزارشی با عنوان «نقشه قتل مقتول را همسرش کشیده بود» به چگونگی به قتل رسیدن «مهران رحیمی»، قاضی سابق قوه قضاییه پرداخت و در بخشی از گزارش به نقل از یکی از اقوام نزدیک مقتول نوشت: «مهران چند روز بعد به مازندران می‌رود تا پرونده ‌وکالتی که به عهده داشته را به پایان برساند. او یکسره از تهران به خانه ما می‌آید و دو، سه روز را با ما سر می‌کند. مهران در این مدت تمام ماجراهایی که برایش اتفاق افتاده بود را برای‌مان تعریف می‌کند. بعد از دو، سه روز که کارهایش تمام می‌شود تصمیم می‌گیرد به ویلایش در روستای کاله برگردد. از ما هم خواست که با او به ویلایش برویم. ما هم قبول کردیم و همراه خانواده به ویلای مهران رفتیم. آن شب وقتی دختر 7 ساله من به تراس می‌رود به ما می‌گوید که از دور سایه فردی را دیده. همسر من هم داخل حیاط پشتی متوجه صدایی شده بود، اما ما اینها را نادیده گرفتیم. فکر نمی‌کردیم موضوع تا این حد حاد شده باشد. آن شب تمام شد و ما به خانه‌مان برگشتیم. مهران هم از همه جا بی‌خبر داخل ویلایش ماند تا صبح به کارهایش برسد. قرار بود همسر و دخترش هم به او ملحق شوند، اما مهران نمی‌دانست کسانی نقشه قتلش را کشیده‌اند. همسر مهران متهم است یک ماشین سمند قرمز رنگ خریداری کرد تا ردی از ماشین خود در دوربین‌های مداربسته به جای نگذارد، اما پلیس آگاهی سراغ شخصی که ماشین را فروخته بود، می‌رود و متوجه می‌شود همسر مهران سمند قرمز را خریده است. آن‌طور که متهمان اعتراف کردند؛ شب حادثه وقتی ما ویلای مهران را ترک می‌کنیم، برادرزن و کارگر مهران وارد ویلا می‌شوند و او را خفه می‌کنند. برادر و پدرزن مهران هم اطراف ویلا کمین کرده بودند تا منطقه را کنترل کنند که اگر کسی آمد به افراد داخل ویلا خبر دهند. آنها متهمند وقتی مهران را به قتل می‌رسانند، جسد او را داخل ماشین روی صندلی عقب می‌گذارند و ماشین را از روستای کاله بهنمیر به سمت جاده آمل می‌برند و از پرتگاه به سمت پایین رها می‌کنند. یعنی جوری صحنه را می‌چینند که وانمود شود، مهران وقتی داشته از ویلایش برمی‌گشته تصادف کرده و داخل دره افتاده است. از آنجایی که این افراد ماشین را به سمت پایین دره رها می‌کنند و ماشین به صورت کامل داخل دره نمی‌افتد وقتی یکی از محلی‌های آن اطراف ماشین مهران را می‌بیند سریع با پلیس راهنمایی رانندگی تماس می‌گیرد و می‌گوید که یکی از آشنایان ما تصادف کرده و با ماشین داخل دره افتاده است.
از قرار معلوم رییس پلیس راهنمایی رانندگی آمل وارد صحنه می‌شود و وقتی صحنه را بررسی می‌کند، تشخیص می‌دهد این ماشین واژگون نشده و تصادف نکرده است. برای همین ماجرا را به پلیس آگاهی اطلاع می‌دهد و پلیس با بررسی دوربین‌های مداربسته و تحقیقات بیشتر نظر می‌دهد همسر، پدرزن، برادرزن، باجناق و کارگر مهران متهم به قتل او هستند. در حال حاضر تمام این افراد بازداشت هستند.»
نگاهی به صحبت‌های همسر مقتول که از نظر وکیل پرونده کذب عنوان شده است
بعد از انتشار گزارش اولیه «اعتماد» مبنی بر چگونگی به قتل رسیدن مهران رحیمی، همسر او بعد از شش، هفت ماه به این روزنامه مراجعه و اعلام کرد که گزارش اولیه «اعتماد» کذب است و باید صحبت‌های او نیز منتشر شود. به همین خاطر «اعتماد» در شماره 5931 گزارشی با عنوان «تصادف، علت مرگ قاضی سابق قوه قضاییه» منتشرکرد و به نقل از همسر مقتول نوشت: «وقتی به شمال رسیدیم شب اول از آگاهی به خانه ما آمدند و خانه را بازرسی کردند. برخی اقوام همسرم قبل از اینکه من به شمال بروم بازداشت شده بودند و در حال بازجویی بودند تا اینکه یک روز بعد؛ من، پدرم و برادرم نیز به آگاهی احضار شدیم و آنجا فقط من را چند روز در بازداشت نگه داشتند. قاضی کشیک بعد از آن دستور داد مرا به زندان منتقل کنند. باید زودتر از مدت مشخص آزاد می‌شدم، اما به دلیل طولانی شدن روند قضایی حدود دو ماه در زندان بودم تا اینکه بی‌گناهی‌ام ثابت شد و مرا آزاد کردند.»