بزرگنمايي:
آریا بانو - مردان و زنانی در تاریخ بودهاند که چه تحت فرمان قدرتهای خارجی و چه به منظور تحکیم قدرت شخصی خود، از اغواگری و بازی با احساسات دیگران برای رسیدن به اهداف سیاسیشان استفاده کردهاند.
کاترین مدیچی، همسر هنری دوم و مادر سه پادشاه متوالی فرانسه، به دلیل افسانههایی که گرد شخصیت او شکل گرفت به صفاتی چون حسادت، مکر، بیرحمی و فساد متهم شده است.
یکی از این اتهامات استفاده از «اسکادران پرنده» بود؛ گروهی از زنان زیبا و جوان که گفته میشود کاترین از آنها برای جمعآوری اطلاعات محرمانه و تقویت قدرتش بهره میبرد.
این اسکادران واقعاً وجود داشت اما در واقع به گروهی از زنان اغلب جوان و زیبای درباری اشاره دارد که در قرن شانزدهم میلادی توسط کاترین دو مدیچی، ملکه فرانسه، برای اهداف دیپلماتیک و سیاسی سازماندهی شده بودند.
آنها کاترین مدیچی را در تمامی سفرهایش همراهی میکردند. سلین بورلو، نویسنده زندگینامه کاترین مدیچی، در این باره میگوید: «هدف از این اسکادران تنها تسهیل ارتباط با مخالفان سیاسی یا ایجاد آرامش پیش از مذاکرات بود، نه تبدیل دربار فرانسه به مکانی برای فساد».
نقاشی ادوار دبا-پونسان از کاترین مدیچی و
زنان همراه در واقعه کشتار بارتلمی
در تاریخ نوشتهاند که کاترین بر این
زنان سختگیریهای اخلاقی شدیدی اعمال میکرد و کسانی که از اصول اخلاقی تخطی میکردند از دربار اخراج میشدند.
با این حال، حفظ شأن و اخلاق دربار همیشه ساده نبود. برای مثال در سال 1577 در یک مهمانی
پسر کاترین، یعنی هنری سوم، با
لباس زنانه و همراهی دوستانش حاضر شد در حالی که خدمتکاران زن تقریباً برهنه بودند. رویدادی که خشم کاترین را برانگیخت.
ویرجینیا آلدوئینی یا کنتس کاستیلیونه زنی متهور بود. او حتی با اینکه
ازدواج کرده بود به پاریس رفت تا امپراتور ناپلئون سوم را اغوا کند.
آنچنان که وصف کردهاند
زیبایی خیرهکنندهاش با موهای بلند و تیره، چشمان سبز و اندامی بینقص او را به «زیباترین زن قرن» تبدیل کرده بود.
ناپلئون سوم با وجود متأهل بودن در برابر جذابیت او تسلیم شد. این رابطه جنجالی بود و کاستیلیونه هیچ تلاشی برای پنهان کردن آن نمیکرد.
در یک بالماسکه در سال 1857 او با لباسی عجیب و بسیار بدن نما حاضر شد. امری که
حساسیت همسر ناپلئون سوم را نیز برانگیخت.
چیزی که در نهایت ناپلئون سوم را نگران کرد این بود که فهمید این زن به دستور ویکتور امانوئل دوم، پادشاه ساردینیا، وارد رابطه با او شده بود تا به اتحاد ایتالیا کمک کند.
اگرچه ناپلئون در این فرایند نقش داشت، با این حال بعید است که جذابیت کاستیلیونه نقشی کلیدی در این میان ایفا کرده باشد.
راسپوتین؛ تأثیر بر تزارینا
«راسپوتین»، شخصیت جنجالبرانگیز تاریخ روسیه، کشاورزی سیبریایی و به اصطلاح «عارف و شفادهندهای» بود که در سال 1905 به دربار تزار نیکولای دوم وارد شد تا هموفیلی
فرزند کوچک تزار را درمان کند.
راسپوتین به مرور به شخصیتی پرنفوذ در دربار تبدیل شد. شایعات حاکی از آن بود که او علاوه بر درمانگر تزارینا (ملکه روسیه) معشوقه او نیز بوده است.
راسپوتین به همراه آلکساندرا فیودوروفنا (تزارینای روسیه) و فرزندان
با افزایش نفوذ سیاسیاش، او توانست تزارینا را قانع کند که علیه
خانواده سلطنتی رومانوف موضعگیری کند. تلاش راسپوتین عمدتاً برای جلوگیری از ورود روسیه به جنگ جهانی اول بود.
او در نهایت اما در دسامبر 1916 به قتل رسید.
ماتا هاری: رقصندهای مسحورکننده و جاسوس دوجانبه
گرترود مارگارت زله، معروف به ماتا هاری، رقاص هلندی-آلمانی و متهم به جاسوسی در جریان جنگ جهانی اول در خاک فرانسه برای آلمانیها بود.
وی از سنین کم آموخته بود که با اغوا کردن
مردان میتواند به خواستههای خود برسد. پس از یک
ازدواج ناموفق که او را به هند کشاند در سال 1902 به پاریس بازگشت و در جامعه آن زمان اسم و رسمی به هم زد.
ماتا هاری به عنوان رقصندهای جذاب و مرموز توانست اروپا را مجذوب خود کند. در زمان جنگ جهانی اول او همچنان در سراسر اروپا سفر میکرد و در هر کشور حمایتکنندگان قدرتمندی داشت.
آلمانها از او خواستند در قبال مبلغی قابلتوجه اطلاعاتی را ارائه دهد و بعدتر نیز به خدمت ضدجاسوسی فرانسه درآمد.
ماتا هاری در نهایت به اتهام
خیانت و همکاری با آلمان دستگیر شد، هر چند تا آخر این اتهام را رد میکرد. او در تاریخ 15 اکتبر 1917 در وَنسِن در حومه پاریس اعدام شد.
اشتازی: آموزش جاسوسان برای اغواگری
زنان شاغل در غرب
در دهه 1970 مارکوس ولف، رئیس پلیس مخفی آلمان شرقی (استازی)، برنامهای برای آموزش جاسوسان مرد ترتیب داد تا
زنان شاغل در کشورهای غربی را اغوا کنند.
در جلسات آموزشی حتی نکات روانشناختی مثل این که «روی
چشم چپ فرد تمرکز کنید، چرا که سیگنالهای این
چشم به نیمکره راست مغز، مرکز احساسات، ارسال میشود» آموزش داده میشد.
اریش میلکه رئیس اشتازی در مقابل ماموران این سازمان
این آموزشها نه برای بازجویی، بلکه برای اغوای
زنان در مکانهایی مثل کافهها طراحی شده بود.هدف این عملیات اغلب کارمندانی بودند که در موقعیتهای کلیدی، چه در آلمان غربی و چه در پاریس یا بروکسل به ویژه در مقر ناتو مشغول به کار بودند.
در مستندی به کارگردانی راس فرانِی در سال 2012 این عملیات افشا شد و استراتژیهای ویژه این مأموران شرح داده شد. بر اساس گفتههای مارکوس ولف، این تاکتیک دسترسی به اسناد مهمی را نتیجه داد.
همچنین این روش بر این باور استوار بود که پس از یک رابطه عاشقانه یا جنسی، لحظهای که افراد دچار آرامش یا ضعف عاطفی میشوند، بهترین زمان برای جمعآوری اطلاعات است.