آریا بانو - مهر /عطار، سنایی و مولوی سه قله بلند شعر عرفانی هستند؛ 25 فروردین روز بزرگداشت عطار است و به همین مناسبت نگاهی به روزگار و آثارش و همچنین رابطهاش با سنایی و مولوی میکنیم. طاهره طهرانی: ادبیات و شعر فارسی به سلسله جبالی میماند که وقتی بر دامنهاش حرکت میکنی یا در نگاهی گذرا بر فرازش پرواز میکنی، قلههای بلندی میبینی که شگفتانگیز و دور از دسترس مینمایند، در عین حال وقتی کلامشان را میخوانی پر است از رازهای پیچیدهای که با زبان تمثیل و نماد و داستان به سادگی بیان میشوند، و همزمان بلندا و عمق مفاهیم را پیش چشم میکشند. تسلسل معانی و روند رشد شعر عارفانه را در همین یک بیت مولوی میتوان دید: عطار روح بود و سنایی دو چشم او ما از پی سنایی و عطار میرویم عطار، سنایی و مولوی سه قله بلند شعر عرفانی هستند، که در تسلسلی تاریخی پشت سر هم این شاخه از شعر را به اوج رساندند. 25 اردیبهشت روز بزرگداشت عطار است و به همین مناسبت نگاهی به روزگار و آثار او و رابطهاش با سنایی و مولوی میکنیم. عطار نیشابوری، با نام کامل فریدالدین محمد عطار نیشابوری ، یکی از بزرگترین شاعران و عارفان ایرانی قرن ششم و هفتم هجری قمری است. او در سال 540 یا 537 قمری در منطقه کَدکَن نیشابور به دنیا آمد. اطلاعات موجود درباره زندگی، کودکی و جوانی عطار نیشابوری بسیار کم است و با وجود داستانسراییها درباره او، حقایق زندگیاش بیشتر در هالهای از ابهام قرار دارد. اما بر اساس منابع موجود، نکات زیر درباره زندگی او قابل توجه است. پیشه خانوادگی او عطاری و داروسازی بوده و در خانوادهای عالم و صاحب دانش و در محیطی مرفه رشد کرد. حرفه داروسازی را از پدرش آموخت، هرچند بر حسب شرایط زمانه بر علوم دیگر چون حدیث، فقه، تفسیر، طب، نجوم و کلام آشنا بود و این آگاهی در آثارش منعکس است. عطار در همان دکان عطاری خود به درمان بیماران میپرداخت و با مشکلات و دردهای مردم آشنا شد. این مواجهه عمیق با رنجهای انسانی تأثیر زیادی بر روحیه او گذاشت. از طرف دیگر دوران کودکی او با وقایع تلخ تاریخی مانند حملات غُزها همراه بود که تأثیرات عمیقی بر ذهن او گذاشت. این تجربیات سخت، همراه با مشاهده دردها و رنجهای مردم، باعث شد که او به مسائل معنوی و عرفانی علاقهمند شود. عطار از دوران کودکی و تحت تأثیر آموزههای پدرش به تصوف علاقهمند شد. او گفتههای صوفیان را مطالعه میکرد، هرچند دلیل اصلیاش بر کسی آشکار نیست ولی او در پی شوری درونی پس از ترک حرفه داروسازی، سفرهای گستردهای به مناطق مختلف مانند بغداد، بصره، کوفه، مکه، مدینه، دمشق، ترکستان و هند انجام داد تا با شیوخ صوفی دیدار کند و دانش معنوی کسب کند. این سفرها نقش مهمی در شکلگیری اندیشههای عرفانی او داشت. گفته میشود که یکی از عوامل اصلی گرایش عطار به عرفان، داستانهایی بود که بیمارانش در داروخانه برای او تعریف میکردند. همچنین روایتی وجود دارد که یک درویش در بازار و جلوی دکان عطاری او مرگ خود و عدم دلبستگی به دنیا را به او نشان داد و این واقعه تأثیر عمیقی بر او گذاشت. آثار و تأثیرات عطار نیشابوری عطار نیشابوری آثار بسیاری در زمینه شعر و عرفان دارد که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: الهینامه، اسرارنامه، مصیبتنامه، منطق الطیر، مختارنامه، دیوان اشعار و… تذکرهالاولیا. او تأثیرات زیادی بر ادبیات فارسی داشته است، از جمله اثر او بر شعر عرفانی و قلندری، به طوری که مولوی و بعدتر جامی تحت تأثیر او هستند. همینطور ورود رمزگرایی و نمادپردازی به شعر عرفانی؛ عطار با استفاده از نمادهای ادبی مانند سیمرغ در منطقالطیر، ادبیات عرفانی ایران را به سمت رمزگرایی سوق داد. این روش در آثار شاعران پس از او نیز ادامه یافت.