نقدی بر فیلم «پیرپسر» ساخته اکتای براهنی
فرهنگی هنری
بزرگنمايي:
آریا بانو - فرهیختگان / شب اکران فیلم پیرپسر زمانی که نمایش فیلم تمام شد منتقدان، میهمانان و چهرههای فرهنگی حاضر در سالن پردیس سینمایی ملت به سبک لیدرهای استادیومی از جای خود بلند شدند و شروع به کف و سوت زدن کردند. دیدن چنین صحنهای از این جهت برایم عجیب بود که در محیطهای فرهنگی این کشور هم فضای استادیومی حاکم است و یک فیلم به جای تحلیل و منطق با کف و سوت نظر مخاطب را به خود جلب کند. البته پشت این کف و سوتها یک چیز دیگر هم وجود داشت. اینکه برخی همکاران عزیز ما تصمیم خود را پیش از نمایش فیلم گرفته بودند و قصد داشتند از این فیلم یک شاهکار و از کارگردانش یک اسطوره بسازند. نشانه این تصمیم جمعی هم بلافاصله در فضای مجازی خودنمایی کرد. اینستاگرام پر شد از تحلیلهای دم دستی با صفات تفضیلی از فیلمی که اصلاً خوب نبود.
وقتی این حواشی را کنار میگذاریم و به خود فیلم نگاه میکنیم پیرپسر چیزی جز شعار و مضمون نیست. همه حرف اُکتای براهنی در پیرپسر این است که برای گذار از وضعیت موجود باید پدرکُشی راه انداخت و با حذف نسل مزاحم قبلی دوران جدیدی را آغاز کرد. براهنی برای اثبات صحبتهایش در انتهای فیلم کلی اسم از بزرگان تاریخ ادبیات ردیف کرده تا فیلم خودش را وامدار آن بزرگان بداند و راه نقد را بر مخالفان اثر ببندد. اینکه پدرکُشی خوب است یا بد اصلاً مهم نیست. مهم این است که براهنی قرار است فیلم سه ساعت و ده دقیقهای خود را روی یک مضمون بنا کند که شکست میخورد. خصوصاً آن که در همان ده پانزده دقیقهای ابتدایی فیلم با تأکید کودکانه روی برادران کارامازوف داستایفسکی خودش را پیش تماشاگر باهوش لو میدهد. از آن لحظه به بعد فیلم چیزی نیست جز کش دادن مضمون با صحنههای مهوعی مثل خالی کردن سطل استفراغ توسط پدر روی سر پسر و اروتیکی مانند بوسیدن علی توسط رعنا.
اما این تنها مشکل پیرپسر نیست. فیلم براهنی چند لحن و چند پاره است. گاهی کمدی است. گاهی ملودرام. گاهی تریلر است. گاهی اسلشر. اُستاد یک تکه از هر چیزی را برداشته و درون فیلمش گنجانده تا همان کف و سوت کذایی را از تماشاگر بگیرد. فیلم همه چیز برای رسیدن به این هدف دارد از لیلا حاتمی بزک کرده تا محمدرضا داوودنژاد همیشه بامزه.
مشکل بعدی پیرپسر شخصیت منفی فیلم است. غلام باستانی (بسیار خب متوجه شدیم چیزهای قدیمی بد است اما کارگردان روشنفکر ما حتماً باید فامیلی شخصیت اصلی را باستانی بگذارد تا ما متوجه همه چیز شویم) بیشتر از اینکه بد باشد بامزه و رقتانگیز است. در طول فیلم او فقط شرب خمر میکند، مواد میزند و با خانمها ارتباط برقرار میکند. حذف چنین کاراکتر رقتانگیزی نباید چندان سخت باشد. اما دو پسر عزیز و بزرگوار جناب باستانی مدام قضیه را کش میدهند و از خود بیعرضگی نشان میدهند تا فیلم تمام نشود. اگر پسران فیلم زودتر این کار را انجام میدادند آن وقت چه کسی سه ساعت و ده دقیقه ما را سرکار میگذاشت؟
سالها پیش رضا براهنی، پدر مشهور اُکتای براهنی سعی کرد با نوآوری در شعر فارسی مسیر ادبیات ایران را عوض کند. اما به جای عوض کردن مسیر ادبیات ایران شعری سرود و در آن گفت: «تیکادو، تیکادو، تیکادو.» خواستم به هواداران پیرپسر یادآوری کنم اُکتای هرچقدر هم تلاش کند متفاوت از پدر باشد و در فیلمش پدرکُشی راه بیندازد باز هم یک براهنی است و فیلمش یک تیکادوی تصویری بلند و ملالآور است که از ثانیه اول مضمون را در چشم تماشاگر بخت برگشته فرو میکند. قسمت تلخ ماجرا اینجاست که سالها پیش و بعد از آن تیکادو گفتنها عدهای برای براهنی پدر دست زدند و بعد از گذشت این همه سال برای تیکادوی تصویری براهنی پسر دست میزنند. ظاهراً قرار نیست چیزی در این مملکت عوض شود.
-
چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۴۹:۵۳
-
۹ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1357024/