آریا بانو

آخرين مطالب

ایمان بی حد و حصر آنگ لی به آینده سینما فرهنگی هنری

ایمان بی حد و حصر آنگ لی به آینده سینما
  بزرگنمايي:

آریا بانو - مهر /آنگ لی برنده 3 جایزه اسکار بر این باور است که دیِنی بر گردن فیلمساز است تا تماشاگران را هر بار متحیر کند.
 به نقل از هالیوود ریپورتر، آنگ لی فیلمساز تایوانی، چندی پیش یک افتخار معتبر به کارنامه هنری خود اضافه و جایزه پریمیوم امپریال را که اغلب به عنوان نمونه آسیایی جایزه نوبل خوانده می‌شود، دریافت کرد. نشانی از اعتبار این جایزه، برگزیدگان گذشته آن در بخش فیلم و تئاتر هستند که شامل نمادهای واقعی تاریخ سینما مانند فدریکو فلینی، آکیرا کوروساوا، ژان لوک گدار، مارتین اسکورسیزی و کاترین دونو می‌شود.
حرفه منحصر به فرد آنگ لی 70 ساله بی‌شک شایسته تجلیل و ستایش است. مجموعه آثار او همانقدر که با کنجکاوی هنری و تسلط بیانی مشخص می‌شود، مجموعه‌ای است که از کیفیتی بالا و تنوع در موضوع برخوردار است. لی پس از کسب 2 نامزدی اسکار از سه‌گانه اولیه خود؛ درام‌های خانوادگی تایوانی شامل «دست‌های قدرت» (1991)، «ضیافت عروسی» (1993) و «بخور بنوش مرد زن» (1994)، برای کارگردانی فیلم اقتباسی تحسین شده خود از «عقل و احساس» جین آستن (1995) از منطقه راحتی خود فاصله گرفت.
این موفقیت او را تشویق کرد تا در مسیری جدید حرکت کند و در ادامه درام‌های خانوادگی پس از «طوفان یخ» (1997)، شاهکاری در زمینه هنرهای رزمی ووشو «ببر خیزان، اژدهای پنهان» (2000)، وسترن دلخراش «کوهستان بروکبک» (2005)، فیلم مهیج جاسوسی «شهوت، احتیاط» (2007) و داستانی حماسی و دلگرم کننده و قوی از نظر تکنیکی «زندگی پی» (2012) را بسازد و مدت‌ها پیش از هر کارگردان مولف دیگری، در سال 2003 موفق به ساخت اولین فیلم مارول یعنی «هالک» شود.

آریا بانو


لی که همین چند روز پیش جایزه یک عمر دستاورد هنری را از انجمن کارگردان‌های آمریکا دریافت کرد، در ماه نوامبر به یک نقطه عطف غیرقابل انکار در دوران حرفه‌ای طولانی خود، دست یافت و با جایزه پرمیوم امپریال ژاپن تجلیل شد.در حالی که 6 سال از ساخت آخرین فیلم او می‌گذرد که فیلم اکشن علمی تخیلی «جمینی من» (2019) با بازی ویل اسمیت بود و برخی از منتقدان را با جاه‌طلبی فنی خود تحت تاثیر قرار داد اما در باکس آفیس شکست خورد تا به یک نقطه ضعف تجاری در حرفه لی تبدیل شود، وی در مصاحبه‌ای از طریق زوم پیش از مراسم اهدای این جایزه، درباره بی‌قراری وجودی که زندگی هنری او را فراگرفته و اینکه چرا در حال حاضر احساس سردرگمی می‌کند، صحبت کرد.
متن کامل این مصاحبه چنین است:
دریافت این افتخار در این مرحله از حرفه شما چه معنایی برایتان دارد؟
خوب، ژاپنی‌ها آن را معادل نوبل می‌دانند، بنابراین دریافت آن بسیار زیبا و یک امتیاز عالی است. می‌دانم که من اولین کسی هستم که از تایوان آن را دریافت می‌کنم، بنابراین باید به آن افتخار کنم. اما دوست دارم فکر کنم که هنوز به حرفه‌ام ادامه می‌دهم و دوست دارم زودتر یک فیلم دیگر بسازم.
مارتین اسکورسیزی تقریباً 10 سال پیش همین جایزه را دریافت کرد و از آن زمان تاکنون 3 فیلم ساخته، بنابراین فکر نمی‌کنم جای نگرانی باشد .
اما برای کوروساوا این طور نبود. [آکیرا کوروساوا سال 1992 و یک سال قبل از آخرین فیلمش «مادادایو»، جایزه پریمیوم امپریال را دریافت کرد.]
در چنین لحظه‌ای طبیعی است که دوران حرفه‌ای خود را مرور کنید. می‌خواهم با پرسیدن سؤالی که قبلاً بارها از شما پرسیده شده شروع کنم. وقتی تولیدات واقعاً گسترده خود را بررسی می‌کنید، چه عامل مشترکی در آنها می‌بینید؛ چه از نظر موضوعی، چه به عنوان یک امر هنری یا چیز دیگری؟ اثر خود را کجا می‌بینید؟
واقعاً در طول سال‌ها این سؤال بارها از من پرسیده شده؛ احتمالاً از وقتی چهارمین یا پنجمین فیلمم را ساختم. همیشه می‌خواهند بدانند جین آستین برای شما چه جایگاهی دارد؟ چرا «نیوانگلند» را سال 1973 ساختم؟ چرا به زندگی درونی کابوی‌ها پرداختم؟ و هر چه بیشتر بپرسند، می‌خواهم از تجربه‌ام دورتر باشم.
من با آنچه درباره آمدن والدینتان به تایوان گفتید و احساس غریبه بودن، و نقل مکان شما به آمریکا و ادامه احساس سرگردانی، حدس می‌زنم ماجراجویی‌های سینمایی‌تان از طریق فرهنگ‌ها، دوره‌ها و داستان‌ها به نوعی ادامه همان سفر سرگردانی است؟
بله، حدس می‌زنم این یکی از 12 پاسخ ممکن باشد. در نهایت فکر می‌کنم خیلی‌ها مثل من هستند. ما تمایل داریم به چیزی تعلق داشته باشیم و هرگز آن را پیدا نمی‌کنیم. ریشه‌های ما را آموزش و پرورش و والدینمان به ما داده‌اند. در این مورد کاری نمی‌توان کرد، آنها در توکاشته شده‌اند و پیش از اینکه از آن آگاه شوید به سراغ شما می‌آیند و با آن تثبیت می‌شوید و راه فرار هم ندارید، چون ریشه‌های شما هستند. و ریشه‌های همه شکوفا نمی‌شوند و قوی و سالم رشد نمی‌کنند. خیلی از ما به هم ریخته‌ایم. فیلم‌ها هم مثل همه هنرهای دیگر، به ما قدرت ابراز می‌دهند. ما می‌خواهیم شنیده شویم، اما در عین حال، باید ابراز خود راتغییر کنیم تا شناخته نشویم، چون شاید از درک شدن خجالت می‌کشیم. به همین دلیل است که ما به هنر نیاز داریم، برای پنهان کردن و در عین حال بیان خودمان در همان زمان. بنا به دلایلی، به‌عنوان حیوانی انسان‌نما، به نظر می‌رسد که از آن لذت می‌بریم؛ هم از ایجاد و هم از دریافت آن.
چیزهای زیادی درباره روزهای اولیه فعالیت شما خوانده‌ام، و به مطلبی برخوردم که می‌گفت بعد از فارغ‌التحصیلی از مدرسه فیلم، تلاش زیادی را پشت سر گذاشتید و حتی به فکر رها کردن فیلم‌سازی برای دنبال کردن علوم کامپیوتر بودید .
این اصلاً درست نیست [می‌خندد.] چون من واقعاً خنگ هستم. من در برگرداندن همبرگر بیشتر موفقیت داشتم تا انجام هر کاری با کامپیوتر!
خوب، اما اگر فیلمسازی به هر دلیلی به موفقیت نمی‌رسید، آیا می‌توانستید تصور کنید که زندگی کاملاً متفاوتی داشته باشید؟
در هر شغل دیگری که داشتم وحشتناک بودم. تنها کاری که می‌توانم انجام دهم یک کار مستقیم است. واقعاً هرگز نتوانستم ذهنم را معطوف کار دیگری کنم. واقعاً دست و پا چلفتی هستم، اما به محض ورود به مدرسه فیلم، با وجود اینکه به سختی انگلیسی صحبت می‌کردم، همه چیز آسان شد و دیگران به من گوش دادند. اما 6 سال طول کشید تا به موفقیتی برسم. در سال ششم دیگر داشتم فکر می‌کردم که شاید بهتر است به تایوان برگردم و سعی کنم شغلی به عنوان دستیار کارگردان یا چیزی در این مایه‌ها پیدا کنم. اما همان موقع جایزه فیلمنامه را بردم و کارم را شروع کردم. پس باید خدای فیلم به من کمک کرده باشد. می‌دانی خیلی‌ها از جوانی کاملاً درخشان هستند، اما من اینطور نبودم. سال ششم هم برای پیشرفت من لازم بود، چون اگر درست بعد از مدرسه فیلمسازی شروع به ساختن فیلم می‌کردم، ممکن بود کارم ضعیف باشد.
اما امروز هم 6 سال است که فیلمی نساخته‌ام. من خجالتی هستم و ذاتاً آدم شجاعی نیستم، اما حرفه‌ام مرا در موقعیت‌هایی قرار داده که فشار زیادی وجود دارد. وقتی در حال ساختن یک فیلم بزرگ باشی و تصمیم بگیری چیزی را ارائه کنی که انتظارش نبود، یا اگر تصمیم داری یک ماجراجویی بکنی و دست به کاری کاملاً متفاوت بزنی، اینها همه فشار است. من هرگز واقعاً پروژه را خلق نمی‌کنم، آنها به سراغ من می‌آیند. همیشه یک فیلم به فیلم بعدی منتهی شده و حالا دوباره 6 سال گذشته و من نمی‌دانم قرار است چه کنم. خیلی گیج هستم اما اشکالی ندارد، چون من همین طور زندگی می کنم و مشکلی با آن ندارم.
به نظر می‌رسد در عدم اطمینانی که شاید در جوانی شما را عذاب می داد، به آرامش رسیده ‌ اید. اما چه چیزی شما را گیج می‌کند و در مرحله بعد به سراغ کدام پروژه می‌روید؟ برخی گزارش‌ها از پروژه طولانی مدتی که برای بروس لی دارید، خبر می‌دهند.
گفتنش خیلی سخت است، من در حال مبارزه هستم و مدت زیادی است که با این موضوع دست و پنجه نرم می‌کنم. تفاوتی با زمانی که از مدرسه فیلمسازی خارج شدم، وجود ندارد چون می‌خواهی کاری انجام دهی که بزرگتر از خودت است. کل سیستم کسب و کار سینما و از جمله تماشاگران، این را می‌خواهد، شما را ملزم به انجام این کار می‌کند. من از آن دسته افرادی نیستم که بتوانم خود را از طریق اراده محض به دنیا تحمیل کنم، باید نیازی باشد و من با آن سازگار باشم. و در حال حاضر من این محیط سینما را درک نمی‌کنم، نمی‌دانم و در این راه کاملاً آسیب‌پذیر هستم. فکر می‌کنم سینما نیاز به یک تغییر اساسی دارد. دارد خسته کننده می‌شود. من اینطور احساس می‌کنم و هنوز نمی دانم کار جدید بعدی چیست. اما من تلاش می‌کنم، و تا زمانی که باید طول می‌کشد.
من فقط می‌دانم که اگر همان مسیر صنعت را ادامه دهیم، احتمالاً به بن‌بست می‌رسیم. نمی‌توانی از جوانان بخواهی موبایل خود را زمین بگذارند بلکه باید چیزی خلق کنی که آنها می‌خواهند. آن فرمول قدیمی که استودیوها به آن نیاز دارند، دیگر جذاب نیست. اما در عین حال فکر نمی کنم که تماشاگران هم واقعاً با فیلم‌های متداول و یا تماشای کلیپ‌های کوتاه در موبایل خود به تنهایی رضایت داشته باشند. شاید کمی فلسفی باشد، اما مردم به معبد نیاز دارند و برای مدتی طولانی، سالن‌های سینما محل اجتماع ما بودند؛ جایی که می‌توانستیم به آنجا برویم و دستجمعی یک قصه را دنبال کنیم. فکر می‌کنم این یک نیاز اساسی انسان است.

آریا بانو


من همیشه سعی می‌کنم به بهشت ‌برگردم؛ همان هیجانی که در کودکی در سینما با فیلم‌هایی که مرا تغییر دادند، تجربه کردم. وقتی «ببر خیزان» را ساختم، می‌خواستم از هنرهای رزمی که بیشتر مخاطبان آمریکایی با آن آشنایی نداشتند به عنوان راهی برای تجربه دوباره آن حس سرگرم کننده خالص استفاده کنم. وقتی یک موزیکال از دهه 1950 را تماشا می‌کنی، این احساس وجود دارد که هرکسی می تواند هر زمان که دوست داشته باشد، وارد دنیای موسیقی شود. من همان روحیه بیانگر را می‌خواستم، اما نه اینکه این کار را با بازیگرانی که به زبان انگلیسی آواز می‌خوانند و می رقصند، انجام دهم. بنابراین من این کار را با «ببر خیزان» انجام دادم، یک فیلم متکی بر هنرهای رزمی که در آن شخصیت‌ها می‌توانند پرواز کنند. ما باید راهی جدید برای بازگشت به آن معصومیت پیدا کنیم و به عنوان فیلمساز این دین بر گردن ماست که تماشاگران را دوباره به حیرت بکشانیم.
به نظر می‌رسد شما خود را با یک چالش تقریباً غیرمنصفانه سنگین درگیر کرده‌اید و به سؤال‌های وجودی که کل تجارت سینما با آن مواجه است، فکر می‌کنید.
خوب، شاید نه. من هنوز باید فقط چیزی بسازم. [می‌خندد.] اگر فکر کردن به این چالش‌ها باعث شود که نتوانم به سراغ پروژه دیگری بروم، شاید باید تعجب کنم چون دلم برای فیلمسازی تنگ شده است. فیلمسازی در من یک نیاز ارگانیک و فیزیکی است. وقتی فیلم نمی‌سازم، مثل الان، حوصله‌ام سر می‌رود، نمیدونم با خودم چه کار کنم. من مشتاق آن هستم و به آن هیجان اعتیاد دارم. اما سخت است که بدانم از اینجا به کجا خواهم رفت. من فقط می‌گویم، صادقانه، گیج و کمی گم شده‌ام. اما در عین حال فکر می‌کنم باید گیج شد چون چالش‌هایی که با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم بسیار عمیق هستند. دوران بسیار سختی است که ما به عنوان یک هنر از آن عبور می‌کنیم. خیلی دردناک است ولی خیلی هم جالب است و امیدوارم فیلم‌ها به نوعی به این سختی پاسخ دهند.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1356138/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

معاون زنان رئیس جمهور: دولت با صدور گواهینامه موتورسیکلت برای بانوان موافق است

اعلام محدودیت‌های ترافیکی پایان هفته جاده‌ها

انهدام باند 9 نفره اختلاس در شرکت زغال‌سنگ کرمان

به خلوتی ببر مرا به آسمان زیارت ماه...

تخریب گسترده جاده بر اثر رانش زمین در پرو

فکر آینه خوبی است!

حکمت/ ثواب افطاری دادن

طرز تهیه برگر اقتصادی با سنگدان مرغ

طرز تهیه ته چین مجلسی با طعم اصیل و خانگی

این خوراکی خطر مرگ زودهنگام را افزایش می‌دهد

غفلت رایج والدین از قدرت کلمات در فرزندپروری

سبزه آبشاری ریحان؛ زینت بخش سفره ی هفت سین

جراحی دندان برای احیای بینایی فراگیر می‌شود

این سوسک رباتیک کاری را انجام می‌دهد که انسان قادر به انجام آن نیست

بهینه‌سازی انواع ساختارهای هندسی گرافن‌اکسید و آب

داستانک/ هدیه ای برای سال نو

چاپ هشتم «هزار سال شعر فارسی»، مناسب کودکان و نوجوانان منتشر شد

سردرگمی هواداران پرسپولیس برای بلیت فروشی

ملوان فردا با 2 غایب به تهران می‌آید

اسبقیان: گفتم برای کاراته سالن اختصاصی نگیرم استعفا می دهم

رحمتی: دست تقدیر طوری رقم خورده که فردا باید مقابل تیم هوادار قرار بگیرم

تصمیم غیرمنتظره؛ رستوران رونالدو و نادال بسته شد

تاج: افزایش بی‌رویه قراردادها می‌تواند منجر به تضعیف فوتسال شود

اخراج مربی سابق پرسپولیس در اولین بازی

رجزخوانی پیروز قربانی: باید به فجر سپاسی احترام بگذارید

آغاز بلیت فروشی دیدار پرسپولیس و ملوان

استقلال و پرسپولیس به خاطر دربی 260 میلیون جریمه شدند

دیدار مشاور و دستیار رهبری با خانواده شهیدان عبداللهی

بعد 150 سال یه خواستگار اومد!

بررسی قصه زندگی 2 طلبه در تلویزیون و شبکه خانگی

بازخوانی قطعه «سیا ابران» با یادی از استاد فریدون پوررضا

سد لتیان به رود باریک تبدیل شد!

یک دانش آموز به خاطر ضرب و شتم معاون مدرسه راهی بیمارستان شد

حکم اعدام 3 سارق مسلح تهران تایید شد

قوه قضائیه: متهم اصلی پرونده بلایند دیت بازداشت است

شکار ناگهانی گورخر توسط شیر ماده گرسنه

آبگرفتگی خیابان‌ها در عراق به‌دلیل بارش شدید

سوپ شیر، دلپذیر و سبک برای افطاری ماه رمضان

میوه‌های ضد یبوست را بشناسید

یک بیمار استرالیایی رکوردِ زنده‌ ماندن با قلب مصنوعی را زد

سوخت ماشین بدن

دندان‌ عقلم را بکشم؟

کودکان مان را با عید نوروز آشنا کنیم!

اگر سال کبیسه نباشد چه اتفاقی می‌افتد؟

کهکشان کمانچه‌سر !

تراشه جدید بدون سیلیکون چین، «اینتل» را مغلوب کرد

هشدار زودهنگام ابتلا به آلزایمر در چشم نمایان شد

بخشی از کتاب/ دنیایی از استعداد برای زندگی محدود

خوشبختی 100 درصدی ستاره‌های ایرانی پلاس لیگا

جانشین آرمان صالحی در ارومیه سربلند شد