آریا بانو

آخرين مطالب

برگی از تاریخ/ سختی های گرامیداشت دهه فجر در اسارت گوناگون

برگی از تاریخ/ سختی های گرامیداشت دهه فجر در اسارت
  بزرگنمايي:

آریا بانو - ایسنا / علیرضا داوری از آزادگان دوران هشت سال جنگ تحمیلی در بخشی از خاطرات خود بااشاره به برگزاری مراسم گرامیداشت دهه فجر در اسارات بعثی ها روایت می کند: «با گذاشتن نگهبان، برنامه‌های دهه فجر را اجرا می‌کردیم. وقتی سرباز عراقی نزدیک می‌شد نگهبان می‌گفت: «سیاه... سی... یاه... سیاه» تا وضعیت سیاه اعلام می‌کردند، بچه‌ها پخش می‌شدند توی آسایشگاه .
ما که در حال اجرای برنامه بودیم، همه چی را جمع می‌کردیم و جَلدی می‌دودیم سرجای خودمان. بچه‌های تئاتر که صورتشان را رنگی کرده بودند خودشان را می‌زدند به خواب یا می‌رفتند زیر پتو؛ بعضی‌ها به خواندن قرآن مشغول می‌شدند تا عادی جلوه کند.
نگهبان‌ها تمام روز مواظب بودند که عراقی‌ها نیایند. چون تمام روزهای‌مان از برنامه‌های زیبا و جالب پر بود. برای اجرای برنامه‌های تئاتر و سرود به ابزار خاصی احتیاج داشتیم که مجبور بودیم آنها را با هزار مکافات آماده کنیم. از بین آن چیزهایی که خیلی مهم بود برایمان، پرچم ایران بود. برای تهیه پرچم می‌رفتیم سرغِ پتوهای متنوعی که داشتیم. حاشیه پتوهایی که رنگ قرمز داشت، می‌شکافتیم و به‌ هم می‌دوختیم تا عرض حاشیه‌هایِ به هم دوخته شده به 20 سانتی‌متر برسد. رنگ‌های سبز و سفید را هم به همین شکل تهیه می‌کردیم؛ بعد هر سه رنگ را به هم می‌دوختیم. وقتی پرچم آماده می‌شد، یکی از بچه‌ها که استاد خطاطی بود، روی آن آرم «الله» می‌کشید. افرادی هم که گلدوزی بلد بودند آن را با نخ‌های رنگی سبز، قرمز می‌دوختند پارچه هم که خودش سفید بود و احتیاج به پُر کردن آن با نخ نبود. همه چی بود، یعنی خودمان از هر چی که داشتیم، استفاده به دردبخور می‌کردیم.
بچه‌های گروه تئاتر باید خودشان را گریم می‌کردند. وسایل گریم و لباس‌های مخصوص را از دشداشه‌هایی که به ما می‌دادند، تهیه می‌کردیم. رنگ‌ دشداشه‌ها با هم فرق داشت؛ ما برای هر گروه یک رنگی انتخاب می‌کردیم. دشداشه‌های سفید که تبدیل به پیراهن و شلوار می‌شد، با تکه پارچه‌ای از رنگ دیگر، پاپیون درست می‌کردیم و گره می‌زدیم دور یقه یا به لباس می‌دوختیم. تئاترهای ما، بیشتر در رابطه با بعثی‌ها بود.
پرده تئاتر هم از ملحفه پتوها و تکه پارچه‌های «دشداشه» بود. ما دشداشه‌های سال قبل را برای لباس گروه سرود، تئاتر و پرده تئاتر، گلدوزی استفاده می‌کردیم. پرده تئاتر را هم طوری در آسایشگاه آویزان می‌کردند که بچه‌ها فضایی داشته باشد برای تعویض لباس. تغییر گریم و کارهای دیگر پشت صحنه را انجام دهند.
همه این کارها مخفیانه بود؛ بچه‌های نگهبان به‌شدت مواظب بودند که عراقی‌ها متوجه نشوند؛ تا می‌گفتند: «سیاه... سیاه...» جمع می‌کردیم؛ وقتی وضعیت سفید بود، دوباره پرده تئاتر را وصل می‌کردیم و ادامه می‌دادیم. نمایشِ یک تئاتر 20 دقیقه‌ای، شاید دوسه روز طول می‌کشید. چه بچه‌های بازیگر و چه تماشاچیان، با حوصله تمام دوسه روز کار را دنبال می‌کردند. خیلی تأثیرگذار بود، همه لذت می‌بردند.
بچه‌های فرهنگی، کارهای روزهای دهه فجر را در یک کتابچه می‌نوشتند. کتابچه از کاغذهای جعبه پودر لباس‌شویی ‌تهیه می‌شد. اگر اشتباه نکنم رنگ نقاشی داخل دفتر از گُل‌های ناز که داخل باغچه حیاط اردوگاه کاشته بودند به‌دست می‌آوردیم؛ دفترچه‌هایی که از تفتیش جان سالم به در برده بودند، پس از آزادی با بچه‌هابه وطن برگشتند.
کتاب «من علیرضا متولد اوپاتان»، روایت خاطرات رزمنده جنگ تحمیلی آزاده «علیرضا داوری» به نویسندگی «پروین کاشانی‌زاده» است.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1351620/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

کشف اخترشناسان از جو سیاره بیگانه

پیام وزیر ارشاد به جشنواره شعر فجر

حضور نظری جویباری مدیرعامل باشگاه استقلال در جایگاه ویژه ورزشگاه آزادی

بدشانسی بزرگ؛ گل رامین رضاییان به دلیل آفساید مردود اعلام شد

ستاره اردن در جام ملت‌ها به رن پیوست!

سیو دیدنی دروازه‌بان الشرطه مانع از گلزنی رضاوند شد

آفساید این‌ بار گل جوما را مردود کرد

بمب نقل و انتقالات آرژانتین خنثی شد

اعتراض هواداران استقلال پس از تساوی این تیم مقابل الشرطه

تاسف رامین رضاییان پس از تساوی مقابل الشرطه

ویدیو جالب باشگاه پرسپولیس برای سردار دورسون

کورسوی امید در پله آخر؛ کار استقلال برای صعود سخت شد

فتوشات هایی از امیر آقایی شیک پوش در کاخ جشنواره

برای سالروز تولد 51 سالگی «شهاب حسینی» گَرد جادویی مقبولیت

چرا بهزاد فراهانی در دهه شصت از ایران مهاجرت نکرد؟

رضا منتظری با جشنواره زیر متوسطی روبرو هستیم

«پسر دلفینی 2» از جشنواره بیرون می‌رود؟

نظر مسعود فراستی درباره فیلم جنگی «اسفند»

توضیحاتی درباره فرآیند آرای مردمی در جشنواره 43

ماجرای سفر «جومونگ و سوسانو» به کر شمالی

نشست خبری «چشم بادومی» بدون حضور ساره بیات

نظر کارگردان و تهیه کننده «شمال از جنوب غربی» به ماجرای دعوای نشست

هومن حاجی عبداللهی از 2 فیلمش در جشنواره 43 گفت

ساز و آواز همایون با صدای مجتبی عسگری

اجرای قطعه شاهکار «چوپان تنها» از کارلوس سالازار

از کنکورمحوری تا مدرسه‌محوری؛ نگاهی به مصوبه نظام سنجش و پذیرش دانشجو

اجرای احساسی دختران در روز ولادت حضرت اباالفضل (ع)

درمان 500 مجروح حادثه تروریستی انفجار پیجرها در ایران

افت تحصیلی دانش آموزان در رشته‌های علوم پایه و ریاضی

جادهٔ دشت ارژن شیراز برفی شد

پارکور جوانان فلسطینی روی تانک‌های ارتش اسرائیل

گله گرگ‌های خاکستری در ارتفاعات رامسر

بارش برف آرامگاه کوروش کبیر را سفیدپوش کرد

استوری/ امامِ دعا، یا سجاد(ع)

پدیده نوری زیبا در کوه های آلپ زیر تابش خورشید

استوری/ولیعهد حسین اومده

همه پهلوون ها سر خم کنن، پیشِ پهلوون ام‌البنین

باقلوای شعریه: مناسب برای سفره های افطار

این نوع سردرد را جدی بگیرید!

تاثیر استرس در استپ وزنی هنگام رژیم

یک دسته گل سبز: آموزش قدم به قدم

هرجا بریم، جهان قابل مشاهده هم با ما میاد!

کسی که ذاتش بد هست بنیادش بده!

گل قیچی برگردون دیدنی بابی فیرمینو در دیدار الاهلی و السد

خروج به موقع حسینی جلوی موقعیت الشرطه را گرفت

صحنه مشکوکی که بازیکنان استقلال اعتقاد به پنالتی داشتند

شوت خطرناک بازیکن الشرطه که با اختلاف کم از بالای دروازه استقلال به بیرون رفت

گزارش زنده؛ استقلال 1 _ 1 الشرطه

بدشانسی آبی‌ها در دو موقعیت ایجاد شده روی دروازه الشرطه

بهزاد فراهانی: ما ایرانی‌ها در این دوران تاریخی راهی جز دوست داشتن همدیگر نداریم