آریا بانو

آخرين مطالب

داستانک/ وقتی دخترم دبستانی بود مقالات

داستانک/ وقتی دخترم دبستانی بود
  بزرگنمايي:

آریا بانو - آخرین خبر /سال‌ها پیش، وقتی دخترم دبستانی بود، هر روز ظهر می‌رفتم مدرسه دنبالش.
توی مسیر برگشت به خانه، از جلوی پیرمردی رد می‌شدیم که هر روز، همان ساعت، نشسته بود روی چهارپایه‌ی چوبی‌اش جلوی در.
درست همان لحظه که از جلویش رد می‌شدیم پیرمرد کمی خودش را جلو می‌کشید و رو به دخترم می‌گفت: "پخ" و دخترم از خنده ریسه می‌رفت.
این بازیِ هر روزه بود، بازی‌ای که اوایل دخترم را از جا می‌پراند اما کم‌کم عادت کرد و انگار معتادش شد. 
سرگرمیِ دونفره‌شان بود؛ کمی‌ مانده به درِ خانه‌ی پیرمرد، این‌یکی منتظر پخ‌شنیدن بود و آن‌یکی آماده‌ی پخ‌گفتن.


با هم رفیق شده بودند. رفاقتی عمیق، اما مینیمال، رفاقتی دو طرفه بی‌هیچ حرفی، خلاصه در " alt="آریا بانو" width="100%" />

یک روز، دخترم توی راه برگشت از مدرسه عصبانی بود، از همکلاسی‌ یا معلمش، خوب یادم نیست... اما آن روز، در جوابِ پخ نخندید. دخترم آن روز وانمود نکرد که جا خورده، نمایشی از جا نپرید، ریسه نرفت.
پیرمرد اما جا خورد. چند قدم که رفتیم، برگشتم و نگاهش کردم. داشت با بهت به دخترم نگاه میکرد. انگار همبازی‌اش زده باشد زیر قواعد بازی. 
عذرخواهانه لبخند زدم، ندید.
فردا، پیرمرد سر ساعت همیشگی، سر جای همیشگی نبود‌. چهارپایه‌ی چوبی توی کوچه نبود، درِ خانه بسته بود. 
نگران شدیم، نکند...
در زدیم. گفتند پیرمرد نزدیک صبح سکته کرده و الان در بیمارستان بستری است.
دخترم بغض داشت. آن روز آخر خداحافظی خوبی بین دو رفیق نبود. 
از آن‌ شب دعای قبل از خوابش، برگشتن پیرمرد بود.
دیگر خبری از پخ و خنده نبود. ما، مثل دو بزرگسال عبوس، مدرسه تا خانه را می‌آمدیم و از جلوی جای خالی پیرمرد، با احترام و در سکوت رد می‌شدیم.
یکی دو بار دیگر، جویای حال پیرمرد شدیم. گفتند مغزش آسیب خورده و حافظه‌اش مخدوش شده... گفتند بچه‌هایش را خوب به جا نمی‌آورد...
یک روز، توی راه برگشت، از سرِ کوچه که پیچیدیم، دیدیمش، نشسته روی چهارپایه، ساعد دست‌ها تکیه روی واکر، لاغرتر و موسفیدتر از قبل...
دخترم قدمهایش را تند کرد. 
جلویش که رسیدیم نگاهمان کرد، اما...
اما چیزی نگفت.
خیره بودیم به دهانش برای یک پخ یک پخ کوتاه و محکم که بگوید و بخندیم و خیالمان راحت شود.
نگفت با چشمهایی خالی و بی روح نگاهمان کرد. ما را نشناخته بود.
دخترم رفت جلو ایستاد، روبرویش گفت پخ... پیرمرد اول فقط نگاه کرد یک دفعه چشمهایش برق زد، خندید طوری خندید که یعنی، آهان انگار جایی از خاطرات از دست رفته‌ام هستی.
انگار نخی نامرئی از جایی از گذشته از جایی قبل از دور شدن از دنیای قدیم آمد و او را وصل کرد به زندگی به دوران نشاط آور پخ/ خنده
سودابه فرضی پور

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1341568/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

بازگشت بقایای استارشیپ به زمین پس از انفجار

برتری شاگردان پیاتزا در لیگ قهرمانان اروپا

پوستر ویژه پرسپولیس برای سوپرجام

فروش نونیز یعنی از بین رفتن شانس قهرمانی!

سیمئونه مهاجم مورد علاقه‌اش را چند هفته ندارد

رقیب 5 میلیارد دلاری NBA در راه است؟

صحبت‌های جهانبخش بعد از حذف هیرنفین مقابل تیم دسته سومی

چهره ها/ نورا هاشمی با لباس محلی در قشم

آقای صداوسیما، فقط برای رامبد حرام بود؟

فرود اضطراری هواپیما به یک دلیل عجیب!

پل باشکوه ورسک در یک قاب برفی

جاده چالوس امروز برفی می‌شود

کاهش جمعیت چین برای سومین سال متوالی

ترفند باورنکردنی کروکدیل ها در اندونزی برای فریب و شکار انسان

«رنگینک» مقوی ترین شکلات دنیاست

روشی که جایگزین تتوی ابرو شده است

هفتمین پرواز آزمایشی استارشیپ؛ بازگشت موفق بوستر و انفجار موشک در صعود

شعر انتخابی محمدباقر قلندری در رقابت شاعران فصل سوم

واکنش رئیس فدراسیون والیبال به درگیری در گرگان

نیمار: امباپه به مسی در پاری‌سن‌ژرمن حسادت می‌کرد

لیموچی در شهر محبوب مقابل پرسپولیس

لباس ترکیه تقدیم به حسن روشن!

همسر ستاره رئال کارشناس داوری شد!

درخواست محرمانه از ساواک: هویدا را اعدام کنید

رئیس صداوسیما خودش هم برنامه هدیه کفن را ندیده است!

السا فیروزآذر: از مافیا صدمه بدی دیدم

اجرای یک قطعه‌ی محبوب آذربایجانی توسط هنرمندان زنجانی

بارش برف، مه‌گرفتگی و مسدودی محورهای شریانی در کشور

افزایش روزهای آلوده در تهران نسبت به سال گذشته

پدران علوم مختلف زنده شدند؛ شگفتی جدید از هوش مصنوعی

آشنایی با چند غذای سنتی از شرق ایران

آسیب کلیه در بیماران دچار سوختگی

این حسگر کوچک بر پیشروی بیماری نظارت می‌کند

واکنش آنچلوتی به "هو" شدن رئالی‌ها در خانه

آموریم: دیالو کار بزرگی انجام داد

اندریک: رئال مادرید هرگز تسلیم نمی‌شود!

اینفانتینو: فوتبال در سال 2025 به سطح جدیدی می‌رود

جهانبخش 3 دقیقه‌ای آتش به پا کرد!

کواراتسخلیا ستاره رئالی را بیرون کرد

مروری بر فعالیت تهیه‌کنندگان پرکار جشنواره فیلم فجر

کیفیت هوای تهران قابل قبول شد

آموزش و پرورش: شیوع شپش در مدارس رصد می‌شود

آخرین وضعیت عفونت‌های تنفسی در کشور؛ آنفلوآنزا همچنان در صدر

تقویم تاریخ/ افتتاح مجتمع عظیم پتروشیمی اصفهان

صبحانه ای شیک، راحت و خوشمزه برای صبح جمعه

آمار وحشتناک روزانه سقط جنین در ایران!

ابتکار آمریکایی‌ها برای افزایش عمر، انرژی و کارایی باتری‌های لیتیوم-گوگرد

آموزش گروهی کشاورزی؛ مسیری برای توانمندسازی مددجویان ندامتگاه‌ها

شعرخوانی زیبای باران نیکراه

پیشنهاد بزرگ؛ آلگری به خاورمیانه می‌آید!