آریا بانو

آخرين مطالب

داستانک/ مدیر مدرسه خانواده

داستانک/ مدیر مدرسه
  بزرگنمايي:

آریا بانو - آخرین خبر /عروسی خواهرش بود. دم درب ورودی ایستاده بود و مثل همیشه حواسش به مهمونا بود. خوش آمد گویی و چای و شیرینی این چیزا، خلاصه پذیرایی از مهمونا رو با وسواس تمام زیر نظر داشت.
یه کت شلوار سورمه‌ای پوشیده بود یه پیراهن تک رنگ قهوه‌ای کم رنگ زیرش، بس که قد بلند و لاغر بود کت به تنش زار میزد .هیچ مراسمی کراوات نمی‌زد. فرصت نکرده بود آرایشگاه بره موهای پر پشت و سیاهش شونه کرده بود عقب و یه کم آب زده بود که بهم نریزه.


همه وسط حیاط دور داماد حلقه زده بودن و میرقصیدن، صدای آهنگ تا دو تا کوچه اونورتر میرفت.بهش گفتم پسر عمو نمیخوای بیایی وسط، ناسلامتی عروسی تنها خواهرت.لب پایینش گاز گرفت و ابرو در هم کشید و گفت: ناسلامتی من مدیر مدرسه‌ام، همه منو میشناسن، خوبیت نداره. شما برین مجلس گرم کنین من یه سر به عمو حیدر و مش قاسم بزنم ببینم چای و شیرینی ردیف هست.
مش قاسم و عمو حیدر مسئول چای و شیرینی مجلس بودن، داشتند استکان هارو توی یه تشت بزرگ قرمز رنگ گربه شور میکردن که پسرعمو پرسید مش قاسم همه چی ردیفه،کم کسری ندارین بعدش هم منتظر جواب نموند و رفت. کلید انداخت و وارد اتاق کوچیک که میوه و شیرینی رو چیده بودن تا از دستبرد بچه‌های کوچیک فامیل در امان باشه شد.
من هنوز داشتم با نگاهم دنبالش میکردم. از پنجره اتاق داشتم دید می‌زدم، پسرعمو با آهنگ آذری که شنیده میشد ریتم گرفت و واسه خودش یه رقص پای ریز اومد، اولین بار بود که تو این 10 سال گذشته که حاج عمو یعنی باباش فوت کرده بود می‌رقصید.
شایدم اولین بار بود که من می‌دیدم. اخه بعد از فوت باباش همه کاره خانوادش شده بود، خیلی زود بزرگ شده بود. 21 سالش بود که حاج عمو از دنیا رفت. اون موقع سال سوم دانشگاه تربیت معلم بود.
بلافاصله بعد از اتمام درسش معلم شده بود و بخاطر اینکه خیلی تو کارش جدی بود 28سالگی مدیر مدرسه شد بود. فوت حاج عمو، مسئولیت خانواده، شغل معلمی و مدیر شدنش باعث شده بود زود بزرگ بشه خیلی زود.با هم‌ همسن بودیم ولی هیچ وقت لباس رنگ شاد نمی‌پوشید، میگفت ناسلامتی من مدیر مدرسه‌ام.
هیچ وقت تو عروسی نمی‌رقصید میگفت ناسلامتی من مدیر مدرسه‌ام...هیچ وقت توی جمع، تو کوچه و خیابان، توی مهمونی و ...از ته دل بلند بلند نخندید آخه مدیر مدرسه بود مردم چی میگفتن عاشق موسیقی اصیل ایرانی بود، عاشق استاد بود، بچه که بودیم یه سره " alt="آریا بانو" width="100%" />

پسر داییش هنرجو سنتور بود. چندین بار بهش اصرار کرد که بیا آموزشگاه ما یه ساز یاد بگیر.نرفت که نرفت، میگفت خوبیت نداره، همینم مونده ساز بگیرم دستم تو خیابون راه بیافتم.عوضش تا دلت بخواد مجالس ترحیم و مسجد و عزاداری و عیادت مریض و جلسات رسمی شرکت میکرد. مردم محل دوسش داشتن، چون تمام وقتش براشون میذاشت.
به همه احترام میذاشت، مردم‌دار بود.ولی اصلاً شبیه 31ساله‌ها نبود زود بزرگ شده بود دیگه برام غریبه بود.کنارش خودم نبودم. نمیشناختمش اون رفیق دوران بچگیم نبود.پسرعمو مردی شده بود واسه خودش، شایدم واسه مردم. چهرش شادابی و طراوت جوان 31ساله رو نداشت.
پر بود از زندگی نزیسته، پر بود از خودسانسوری و حفظ ظاهر، یه مرد کامل و قابل احترام شده بود که بخاطر جایگاه شغلیش و اجتماعیش یکبار هم زن و بچش نبرده بود کافی شاپ و پارک، با بچش تاب بازی نکرده بود، سوار الاکلنگ نشده بود، لباس دلخواهش نپوشیده بود، نرقصیده بود، آخه ناسلامتی اون مدیر مدرسه بود...
 رحمت حشمتی

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1335371/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

خواندن چند بیتی از اخوان ثالث درباره زمستان

تمجید ویژه رودری از صلاح؛ او مثل چاقو است

پاسخ تمسخرآمیز جام اتحادیه به ادعای آرتتا!‏

خبر تکان‌دهنده؛ جنجال بزرگ ستاره لیگ برتری

عکس قدوس برای النصر چاپ شد!

پرواز یحیی گل‌محمدی به اردوی فولاد

روانخواه بازیکنان سرشناس تیم تهرانی را مازاد کرد!

ستاره سلتاویگو بازی با رئال را از دست داد

آغاز اردوی 6 روزه سپاهان در کیش

قیچی حامد لک در بالاترین نقطه!

لغو نشست لوپتگی در وستهم؛ پاتر بله داد!‏

اولین تصمیم هیئت مدیره جدید استقلال؛ نظری جویباری مدیرعامل آبی‌ها شد

قیام 19 دی؛ نقطه عطف تاریخ انقلاب و تجلی خروش مردم قم

نگاهمان تبدیل فرهنگ ایثار و شهادت به باورهای اجتماعی است

حقش هست تو رو بِدن به سلمان

بازداشت مسئول کودکان کار

نمیزارم اموال پدر منو بالا بکشی

خاطره‌ای شنیدنی ماندگارترین سرود از زبان محمد گلریز

اجرای دلی و جدید از امیر مقاره

مرگ سالانه 7 هزار ایرانی به دلیل سرطان پستان

کیفیت هوای پایتخت قابل قبول شد

بازداشت عامل آتش زدن 65 تن پوشال یک سال پس از آتش‌سوزی

100 مدرسه جدید در تهران ساخته می‌شود

خوابگاه یک پلنگ ایرانی در پارک ملی صیدوا

گذرِ سیاره ی ناهید از مقابلِ خورشید

نجات یک زن از خودروی غوطه‌ور در سیل

حرم مطهر امام رضا(ع) آماده جشن میلاد امام جواد(ع)

به سبک رستوران ها دیزی بپزید

تفاوت خروسک ، برونشیت و سینه پهلو

یکم گل آرایی ببینیم

سفری به سحابی غول پیکر کارینا

گر نباشد حیا و درک و شعور!

ترکیب هیئت مدیره استقلال با اسامی جالب

مهارهای برتر هفته پانزدهم لیگ برتر

نظری جویباری مدیرعامل جدید استقلال شد

ترکیبات گیاهی «پلی فنول»؛ موادی طبیعی که می‌توانند قلبی سالم و فشار خونی پایین به ما هدیه دهند

اجرای قطعه «خجسته باد» از محمد گلریز در برنامه با ترانه

تخصیص 255 هزار ردیف استخدامی به آموزش و پرورش

آخرین وضعیت شیوع ویروس جدید چینی

ماجرای تبدیل حمام خوابگاه به سالن مطالعه دانشجویی!

درخواست نماینده مجلس برای پیگیری موضوع عکس بی‌حجاب بازیگران

کلاهبرداری از مردم با ادعای نفوذ در مراکز دولتی

غروب مهارلو و فلامینگوها

لحظه وقوع زلزله 7/1 ریشتری در چین

فینگرفود مهمونیت رو به سادگی درست کن

لوبیا یک کارخانه مواد معدنی و مفید است

بازی برای فرزندانمان پناهگاه است

یک کلاه می‌خواهد زمین را نجات دهد!

سخنان دلنشین دکتر قمشه ای

پرسپولیس به مصاف چادرملو می‌رود