بزرگنمايي:
آریا بانو - خراسان / بسیاری از ما دنیایی پر از استرس را تجربه میکنیم و لبریز از نگرانی؛ حس خوب با هم بودن، رفاقت و دوستی، پشتوانه داشتن و تجربه روابط قوی خانوادگی میتواند مرهمی قدرتمند برای پیشگیری از این نگرانیهای بیپایان باشد. یلدا طولانیترین شب سال یک تمرین بینظیر برای با هم بودن است، شبی که در آن مجال بیشتر با هم بودن را جشن میگیریم و اتمام طولانیترین شب سال را. یلدا مثل یک مانور است؛ مانور همدلی و رفاقت، برای بازگشت به روزهای شیرینی که بیشتر از حالا کنار هم بودیم. شبی که در آن یاد میگیریم گوشیها را میشود کناری گذاشت و لذت برد از نگاه زیبای مادر، غرق شد در صدای بینظیر پدر و قدر دانست لحظه لحظه سپری کردن طولانیترین شب سال را کنار عزیزان. پس بیخیال استوری یلدایی از هندوانهها و میزهای رنگارنگ شوید، یا لااقل بعد از چند عکس از تم یلدایی خانه، برویم سراغ عزیزان، با نوجوانان خاطره بگوییم؛ با کودکان گل یا پوچ بازی کنیم، بگوییم و بخندیم، یادمان باشد در شب یلدا باید به همه خوش بگذرد پس میزبان را با خدمتکار اشتباه نگیریم. امروز 4 صفحه شیرین، خواندنی و خندیدنی زندگی سلامی داریم درباره همین چیزها، اینکه چطور در یلدا سرگرم شویم، خاطره بگوییم، بازی کنیم، از این میگوییم که قابلمهپارتی چطور یک یلدای شیرین رقم میزند؛ سراغ فلسفه یلدا و نجوم کهن ایرانی میرویم و چند گفتوگوی خواندنی با هنرمندان قدیمی و دوست داشتنی داریم. «زندگی سلام» یلدایی تقدیم شما.
ترفند گیجکننده من، ساده بازیکردن است
گفتوگو با «علیرضا اصیلی» که عضو گروه قهرمان مسابقه «گل یا پوچ» با اجرای «مهران مدیری» بود، 30 سال سابقه شرکت در مسابقات رادیویی و تلویزیون را دارد و اطلاعات عمومیاش خیلی بالاست
«گل یا پوچ» یکی از بازیهای قدیمی و ریشهدار
ایرانی است. به همین دلیل است که «مهران مدیری» در اولین صحبتهایش درباره مسابقهای با همین نام که برای شبکه نمایش خانگی ساخته بود، گفت: «مسابقه گل یا پوچ خوشبختانه یک مسابقه کپی از برنامههای خارجی نیست چرا که بازی گل یا پوچ یک بازی اصیل
ایرانی است». بسیاری از ما در جمعهای خانوادگی و دوستانه، این بازی را انجام داده و هیجان آن را تجربه کردهایم. به سراغ «علیرضا اصیلی» رفتیم که عضو گروه قهرمان مسابقه «گل یا پوچ» با اجرای «مهران مدیری» بود و تجربه سالها شرکت در مسابقات رادیویی و تلویزیونی را دارد.
شبهای یلدای زیادی با
خانواده گل یا پوچ بازی کردم
«من 57 ساله هستم. کارشناسی جامعهشناسی و کاردانی حسابداری دارم. هماکنون، مدیر امور اداری و
مالی یک موسسه
فرهنگی هستم». او درباره این که آیا در شبهای
یلدا هم گل یا پوچ با
خانواده و آشنایان بازی کرده یا نه، میگوید: «بله، ما شبهای یلدای زیادی این بازی را با
خانواده انجام دادیم و حتی در مناسبتهای دیگر مثل سیزده به در و دیگر دورهمیها این بازی را انجام میدادیم و لذت میبردیم و سرگرم میشدیم».
گل یا پوچ در عین سادگی بسیار جذاب است
«اصیلی» درباره دلایل جذابیت این بازی میگوید: «گل یا پوچ در عین سادگی بسیار جذاب است چون مانند بازی مافیا و بازیهای دیگر هیچ دوز و کلکی در آن نیست و همه چیز رو اجرا میشود. همچنین برای بچهها، جوانها و حتی
سالمندان بازی جذابی است و همه اعضای
خانواده اعم از زن و مرد به آن علاقهمند هستند. همه این ها باعث جذابیت این بازی شده است».
زنگ تفریح و سر کلاس، گلیاپوچ بازی میکردم
از او میپرسم از چه زمانی به صورت تخصصی، گل یا پوچباز شده که میگوید: «من از دوران دبیرستان در مدرسه و در زنگهای تفریح و
ورزش و حتی سر کلاس درس، گل یا پوچ بازی میکردم. از همان موقع به این بازی علاقهمند بودم. بعد هم رفتم دانشگاه. در آن جا کمتر اما در سربازی خیلی گل یا پوچ بازی کردم. یک مدت هم این بازی را فراموش کردم تا با دیدن فراخوان مسابقه «گل یا پوچ» دوباره شروع به تمرین کردم. این روزها هم مردم به من لطف دارند. در بیشتر مسابقات به عنوان داور، دعوتم میکنند».
گُلگیری حرفهای خیلی مهم است
او که یکی از اعضای گروه قهرمان مسابقه «گل یا پوچ» با اجرای «مهران مدیری» بوده، درباره رمز موفقیت در این بازی میگوید: «یکی از ترفندهای موفقیت در این بازی، گل پخش کردنهای اوستاست که باید بداند گل را به چه کسی بدهد تا لو نرود. دوم، آن مهارتهای بازی است که بازیکنان باید داشته باشند تا بتوانند گل را خوب پنهان کنند تا حریف نتواند پیدا کند. سوم هم که خیلی مهم است، گلگیری است. گرفتن گل از تیم مقابل، خودش از نظر من یک حرفه است که مهارت و تخصص خاصی را میطلبد. در گروه ما آقای «احمد تیموری» به بهترین شکل ممکن آن را انجام داد و باعث قهرمانی تیم ما شد».
تیم مقابل را فریب میدادم
از او درباره روش خودش در این بازی میپرسم که خاص نبود اما گرفتن گل از خودش را به سختترین کار ممکن تبدیل کرده بود که میگوید: «روش من ساده بازی کردن بود اما افرادی مثل آقای ادیبزاده، عمو حسن، عمو رجب و ... خیلی حرفهای بازی میکردند. مثلا عمو رجب روشش طوری بود که شما فکر میکردید گل ندارد اما بین انگشتهایش پنهان کرده بود و نمیشد حدس بزنیم. در این بازی، ترفندهای زیادی هست اما من ترفندم ساده بازی کردن بود. با ساده بازی کردن، تیم مقابل را فریب میدادم و باعث میشدم به سراغ من بیایند برای گل گرفتن در
صورتی که گل نداشتم! گاهی هم طوری بازی میکردم که فکر کنند گل ندارم در حالی که گل داشتم».
از 15 سالگی در مسابقات رادیویی شرکت میکردم
او در بیو و توضیحات پیج شخصیاش نوشته که رکورددار شرکت در مسابقات تلویزیونی و رادیویی است. خودش در این باره میگوید: «من از 15 سالگی در خیلی از مسابقههای رادیویی که آن موقع برنامه «صبح جمعه با شما» بود که مسابقه اطلاعات عمومی داشت و مسابقه «دانش و هوش» رادیو بهعنوان شرکت کننده و بعدها به عنوان طراح سوال حضور داشتم. مسابقات تلویزیونی هم که من از سال 61 اولین مسابقهای که شرکت کردم، مسابقه «سرعت و دقت »بود که به عنوان تماشاچی بودم. سال 64 به عنوان شرکتکننده در مسابقه «نام و نشانها» شرکت کردم. همینطور در مسابقه «یک مسابقه 30 سوال» و 7 بار در مسابقه هفته مرحوم نوذری شرکت کردم. بخواهم همینطور نام ببرم، صبح میشود! آخرین مسابقه هم دو به دو از شبکه دو در سال 1402 بود که در فینال به همراه تیمم، قهرمان و برنده جایزه صد میلیونی شدم. بعدش هم این مسابقه گل یا پوچ که آن هم به لطف خدا و همگروههای خوبم اول شدیم».
مطالعهام بالاست و زیاد جدول حل میکنم
او در پایان میگوید: «من مطالعه بالایی دارم. از آخرین اخبار روز و وقایع باخبرم. کتاب هم خیلی میخوانم. من یک کتاب اطلاعات عمومی دارم که همهاش را حفظ هستم. جدول هم زیاد حل میکنم. البته الان مشغلههایم زیاد شده ولی جدول گیر بیاورم در روزنامهها، حل میکنم. قدیم یک مجله جدول میگرفتم و یک هفتهای، همهاش را حل میکردم. جدول ببینم، ناخودآگاه سراغش میروم. شبکههای اجتماعی هم به افزوده شدن اطلاعات عمومی آدمها خیلی کمک میکند».