آریا بانو

آخرين مطالب

گزارش دکتر ویلز از سنت و سیاق رشوه‌خواری در دربار قاجار

همه «انعام» و «مداخل» می خواستند گوناگون

همه «انعام» و «مداخل» می خواستند
  بزرگنمايي:

آریا بانو - دکتر ویلز (Wills) پزشک انگلیسی، در دوران حکومت ناصرالدین‌شاه قاجار به ایران سفر کرده است. او درواقع مامور و جاسوسی در لباس و شمایل پزشک بوده است. ذکر نکردن نام همراهان، اداره اعزام و دانشکده پزشکی‌اش این ظن را تقویت می‌کند. در اینجا بخشی از سفرنامه او را می‌خوانید.

به نظر من هرگز کسی قادر به جلوگیری کردن از دزدی و رشوه‌گیری کارکنان و کارمندان ایران و انصراف آنها از این نوع طرز فکر که رشوه‌گیری و «مداخل» طلبی را حق قانونی خود می‌دانند، نیست. همه مردم ایران از «شاه» گرفته تا بقیه کارمندان و کارکنان آن‌قدر که پایبند «مداخل» هستند، اهمیت چندانی به حقوق ماهانه خود و حق قانونی‌شان نمی‌دهند و مدام دم از مداخل می زنند. حکام ایالات هم حکم حکومتی خویش را با پرداخت مبلغی کلان به‌عنوان «پیشکشی»چاکرانه به دربار دریافت می‌کنند که این یک نوع «مداخل» معمولی مربوط به «شاه» است. از طرفی او جمع مالیات سالانه مملکت را که بالغ بر حدود یکصد هزار تومان می‌شود برای خرج کردن در موارد مختلف به نصف میزان آن به یکی از رجال ثروتمند دست‌اندرکار دربار و همه‌کاره‌های خودش پیش‌فروش می‌کند.
این هم یکی دیگر از «مداخل» سلطان است. پیش‌خریدکننده مالیات از شاه هم با کمک گرفتن از عوامل قدرت و با همکاری زیردستان خودش ضمن تحمیل رفتار شدید به گرده ملت فقیر، مالیات حدود یک‌صد هزار تومان اصلی را تا دو برابر این میزان، یعنی تا حدود دویست هزار تومان، شاید هم بیشتر، از رعایای بیچاره به زور وصول می‌کند که در این میان یک‌صد تا یک‌صد و پنجاه هزار تومان سود برده است و در پیش خود این را یک حق قانونی و نوعی «مداخل» به حساب می‌آورد.
خود من اگر خواسته باشم اسبی، فرشی یا حتی چند پوند شکر بخرم نوکر و ناظرخرید 10درصد به روی قیمت اصلی می‌کشد و آن را به حساب من می‌گذارد یا اگر تصمیم به فروختن اسبم بگیرم باز هم پس از انجام معامله 10درصد از اصل قیمت فروش را برای خودش برمی‌دارد یا باری را که خریده به دست قاطرچی می‌سپارد و پس از پیاده کردن بار و مرخص کردن قاطرچی 10درصد به روی آن می‌کشد کار به جایی کشیده که همه مردم این کار غیرقانونی و ناعادلانه را حق خود می‌دانند و با جسارت تمام در حضور جمع از آن صحبت می‌کنند.
با توجه به این موارد، در این میان من چه انتظاری از نوکر بی‌سواد خودم دارم که بخواهم او را از مداخل معمولی خودش بازدارم. حتی در چند موردی که موفق به مچ‌گیری او با دلیل و مدرک شدم و نسبت به کارش اعتراض کردم این بار با جسارت تمام صدا بلند کرد: ارباب! این حق قانونی من است.
زحمت می‌کشم و باید که مداخل داشته باشم. هرگاه قادر باشی اجناسی را که من از بازار می‌خرم و به منزل می‌آورم به قیمت ارزان‌تری بخری خیلی خوب پس چرا معطلی؟ پس حال که قادر به این کار نیستی، حق اعتراض هم نداری! بله، این 10درصد مداخل در تمام شئون ایران به صورت یک حق قانونی در آمده و در حال حاضر، مبارزه با آن عینا مانند مشت بر سندان کوبیدن است.
اغلب کسانی که دست به این نوع دزدی علنی در هر طیف از اقشار اجتماعی می‌زنند برای قانع کردن وجدان خود دلیل بیهوده‌ای می‌تراشند و بهانه می‌آورند که حقوق اصلی یا دولتی آنها تکافوی خرجشان را نمی‌کند؛ درحالی‌که در ابتدای امر با رضای کامل حاضر به استخدام با همین میزان حقوق شده‌اند.
ولی کاش کار به همین 10درصد ختم می‌شد و جریان دزدی‌های علنی و فساد بیش از حد در امور به‌صورت علنی و به این شدت نبود. رسم دیگر بیش از حد تعادل و تناسبی که به تازگی در این کشور جنبه عمومی پیدا کرده، دادن انعام است که البته در این باره ما اروپاییان هم موثریم و چندان بی‌تقصیر نیستیم و می‌شود ادعا کرد که رواج‌دهنده اصلی آن در بین جامعه ایران به این صورت و شدت ما هستیم.
به خاطرم هست زمانی که پس از یک سال توقف و زندگی کردن در منزل «پیرسون» تصمیم گرفتم برای مرخصی و انجام بعضی امور به تهران بروم. هنگام حرکت 250قران به سر پیشخدمت او به‌عنوان انعام دادم تا در بین همه مستخدمان به نسبت قسمت کند. با وجود اینکه این پول در آن روزها مبلغ زیادی محسوب می‌شد سر پیشخدمت پرتوقع نه تنها از من تشکر نکرد، بلکه قیافه‌اش کاملا در هم شد و گویی توقعی به مراتب بیش از این از من داشت چند دقیقه بعد که سوار بر اسبم قصد خروج از دروازه بزرگ حیاط باغ مانند پیرسون را داشتم، مسوول سگ‌ها که در این هنگام مشغول غذا دادن به سگ‌ها بود ناگهان به جلوی من پرید، دهانه اسبم را محکم چسبید و با تشدد تمام فریاد کشید: پس انعام ما چه شد؟
این کار او از نظر من در واقع یک نوع تجاوز و جسارت غیر قابل تحمل بود؛ به‌طوری‌که مجبور شدم با شلاقی که در دست داشتم محکم به سر و شانه‌اش بکوبم؛ هرچند که بعدا ضمن توضیح موضوع از اربابش عذرخواهی کردم او هم بدون تامل او را از منزل خودش اخراج کرد. یک نفر نوکر یا مستخدم در ایران علاوه بر حقوق و لباس و خرج و خوراک سالانه، انعام و مداخل 10درصد و غیره، در خاتمه سال و رسیدن فصل عید نوروز هم حداقل برابر یک‌ماه حقوق خود به‌عنوان عیدی دریافت می‌دارد و در ضمن خود ارباب هم کلیه لباس کهنه‌های خودش را به او می‌بخشد؛ به‌طوری‌که جمع این حقوق و درآمدهای او روی هم رفته از درآمد یک نفر دکتر محلی هم افزون‌تر است. یکی از همین روزها یک نفر دکتر محلی که قبلا به نام «حکیم باشی» (رئیس دکترها) مشهور شده بود در محل کارم به دیدارم آمد، در ظاهر مرد مودب و متواضعی بود در نتیجه خود من هم از این ملاقات و آشنایی با او بدم نیامد.
رفته‌رفته این ملاقات‌ها تکرار شد؛ درحالی‌که او سعی در آموختن اسامی بعضی دارو یا بیماری‌ها به زبان فرانسه از من داشت که من هم تا آنجا که استعدادش اجازه می‌داد دریغ نداشتم. حتی هر نوع اطلاع پزشکی هم که درباره بعضی بیماری‌ها می‌خواست به راحتی در اختیارش می‌گذاشتم؛ زیرا از رفتار صمیمانه ‌توأم با نجابت او خوشم آمده بود، غافل از اینکه مردک گرگی در لباس میش است. تا جایی که عمل موذیانه او یکی از دلایل تصمیم جدی من به ترک کشور ایران و بیش از این توقف نکردنم در آنجا شد.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/961315/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

گفت و گو با معتمدکیا مدیر رسانه ای تیم ملی درباره وضعیت ملی پوشان برای تقابل با امارات

قسمت چهل و دوم؛ جورجینا و رونالدو اولین بار چطوری با هم آشنا شدن؟

قسمت چهل و سوم؛ جورجینا و رونالدو اولین بار چطوری با هم آشنا شدن؟

برد پرگل نیجریه با درخشش اوسیمن و لوکمن

کومان: نمی‌خواهم با مصاحبه‌ام کشور را به هم بریزم

کیمیش: موسیالا نشان داد باید نامزد توپ طلا باشد

گزارش عملکرد نمایندگان ایران در روز دهم مسابقات پارالمپیک 2024

موسیالا: می‌توانستیم کل شب بازی کنیم و گل بزنیم

خاطره فن‌دایک در اولین دیدار با یورگن کلوپ

مصدومیت اولمو جدی نیست

سیو دیدنی مارک آندره تراشتگن در مقابل مجارستان

به بهانه ثبت گل 900 توسط رونالدو، نگاهی کنید به اولین گل دوران حرفه‌ای او در سال 2002

اثر جدید حمید سحری؛ واکنش ها نسبت به اعلام لیست توپ طلای 2024

یورگن کلوپ و شادی خاص خودش همراه با دیوار زرد در بازی امروز

اولین روز از مقدماتی جام جهانی در قاره آسیا

نهصدمین گل رونالدو؛ شروع چالش جدید

قسمت سی و ششم؛ پرتغال و رونالدو چگونه قهرمان یورو 2016 شدن؟

قسمت سی و هفتم؛ پرتغال و رونالدو چگونه قهرمان یورو 2016 شدن؟

قسمت سی و هشتم؛ پرتغال و رونالدو چگونه قهرمان یورو 2016 شدن؟

قسمت سی و نهم؛ پرتغال و رونالدو چگونه قهرمان یورو 2016 شدن؟

قسمت چهل؛ جورجینا و رونالدو اولین بار چطوری با هم آشنا شدن؟

قسمت چهل و یکم؛ جورجینا و رونالدو اولین بار چطوری با هم آشنا شدن؟

پیروزی آلمان و هلند با تحقیر رقبا!

خلاصه بازی آلمان 5 - مجارستان 0

رایس: شلوغ نکنید، چیز خاصی به هری کین نگفتم

تهدید سلامت مغز به دلیلی که فکرش را نمی‌کنید

گل چهارم آلمان به مجارستان توسط پاولوویچ

گل پنجم آلمان به مجارستان توسط هاورتز

گل دوم بوسنی به هلند توسط ژکو

رئیس جدید شورای المپیک آسیا فردا انتخاب می‌شود

گل چهارم هلند به بوسنی توسط وخهورست

گل پنجم هلند به بوسنی توسط سیمونز

اعتراض دوم ایران هم رد شد، طلای بیت سیاح برنگشت

طلای بیت‌سیاح پس گرفته شد؛ اعتراض بی‌فایده ایران

گل دوم هلند به بوسنی توسط ریندرز

گریلیش: بدترین فصل زندگی من تمام شد

توضیحات مسئولان تیم پارادوومیدانی ایران درباره دیسکالیفه‌شدن صادق بیت‌سیاح

گل دوم آلمان به مجارستان توسط موسیالا

گل سوم هلند به بوسنی توسط خاکپو

رد اعتراض اول ایران به دیسکالیفه شدن بیت سیاح

صادق بیت‌سیاح: در مسابقات پارالمپیک توکیو پرچم حضرت ام‌البنین را در دست گرفتم و مشکلی پیش نیامد

شوک به کاروان ایران؛ اعتراض رد و طلای صادق سوخت

گل سوم آلمان به مجارستان توسط ویرتز

چهره ها/ عکس جدید از یاسمنِ سریال لحظه گرگ‌ و‌ میش

شیر طلایی ونیز به فیلم آلمودوار رسید

خبر بد برای "هاشم" و "سهراب"

ادامه اعتراض پرستاران در چند شهر/ مناسبات تغییر کند

ویدئویی کوتاه از اجرای زیبای فرزاد فرزین در آمریکا

نالد به حال زار من!

تازه داماد پرسپولیس همچنان دور از تمرینات گروهی