درباره سریال «جان سخت»؛ لذت بردن از چند غافلگیری
فرهنگی هنری
بزرگنمايي:
آریا بانو - قدس آنلاین / اگر تاکنون «جان سخت» را ندیدهاید، خواندن این مطلب میتواند قصه سریال را برای شما اسپویل کند، اما اگر مخاطب 16 قسمت منتشر شده بودهاید، احتمالا جزو کسانی هستید که از غافلگیریهای گاه و بیگاه این سریال لذت بردهاید.
در میان سریالهای پلتفرمهای نمایش خانگی که پخش آنها از سال گذشته شروع شده و احتمالا با شروع فصل تابستان و باکس نمایشی جدید پلتفرمها به پایان میرسد، کمتر سریالی توانسته کیفیت خود را به اندازه «جان سخت» حفظ کند؛ درام- حادثهای که نقطهگذاریهای مناسبی را در هر قسمت برای همراهی مخاطب طراحی کرده است.
اگر تاکنون «جان سخت» را در فیلم نت ندیدهاید، خواندن این مطلب میتواند قصه سریال را اصطلاحا برای شما اسپویل کند، اما اگر مخاطب دائمی 16 قسمت منتشر شده محصول جدید فیلمنت بودهاید، احتمالا جزو کسانی خواهید بود که از کلیت این اثر رضایت خاطر دارید و می توانید با خیال راحت تماشای آن را به دیگران نیز توصیه کنید.
گروهی دوست صمیمی که از کودکی با هم بزرگ شدهاند در میانه شادی جمعی با تراژدی بزرگی مواجه میشوند، تراژدی که در ابتدا دامن یکی از دوستان را گرفته و در ادامه نفر به نفر دوستان و خانوادههای مرتبط را در برمیگیرد؛ تراژدی ای که اساس شکلگیری آن تقابل غم و شادی است و «سوگ» تبدیل به موتور پیشران قصه میشود.
«جان سخت» را در واقع میتوان به نوعی انداختن ذرهبین روی گوشهای از جامعه و برجسته کردن قصه آدمهایی دانست که این قصه و نوع روابط و کنش افراد آن به شدت باورپذیر است و البته نکته منفی سریال را هم میتوان به ریتم کند آن دانست و برخی از قسمتها با ریتم و تدوینی بهتر میتوانستند بدون اینکه به کلیت روایت آسیبی وارد کند در هم ادغام شوند.
مشخصه مطلوب بعدی اثر، کارگردانی حساب شده و دکوپاژهای باورپذیر مصطفی تقیزاده است. کارگردانی که به عنوان نویسنده آنچه خود روی کاغذ آورده را به درستی در صحنه اجرا کرده و نتیجه آن بازی های به شدت قابل باور و خوب مجموعه بازیگران اثر است که در البته در میان انبوهی از بازی های خوب هرگاه علی عمرانی و فرهاد اصلانی در قاب دوربین قرار میگیرند تبدیل به برگ برنده «جان سخت» میشوند.
بازار 
خانواده، رفاقت، مرام، معرفت، انتقام و در نهایت خیانت عناصر اصلی پیش برنده خط داستان سریال «جان سخت» هستند؛ سریالی که با رویکردی روانشناختانه به روابط انسانی و مسائل اجتماعی میپردازد و در دل روایت داستانکهای خود سراغ بحرانهای فردی و اجتماعی میرود و با پرداختن به مشکلات روزمره و چالشهای زندگی، مخاطب را به فکر وا میدارد و به او فرصتی میدهد تا با شخصیتها همذاتپنداری کند. اتسمفر قصه و بافت به شدت اجتماعی و انتخاب طبقه متوسط برای روایت اصلی باعث ایجاد رویکردی واقعگرایانه به مسائل اجتماعی برای مخاطب میشود و همین موضوع تماشای «جان سخت» به عنوان اثر اجتماعی را در میان انبوه محتواهای بی ارزش نمایش خانگی به امری لذتبخش تبدیل میکند.
البته نکتهای که سازندگان «جان سخت» باید مراقب آن باشند و حتی از افتادن در دام آن پرهیز کنند، افراط در نمایش خشونت و تلخی به بهانه بار دراماتیک قصه است. آنچه این روزها در نمایش خانگی رایج شده نمایش افراطی خشونت و تلخی است و سازندگان سریالها در یک رقابت نانوشته هرچه تلخی و سیاهی قصه را بیشتر کنند انگار بر مخاطب خود تاثیر بیشتری گذاشته است و افراط باعث شده است تا تماشای بسیاری از این محصولات به امری آزاردهنده برای مخاطب تبدیل شود.
«جان سخت» در یکی دو قسمت اخیر ناگهان در چرخشی عجیب تمام بار دراماتیک قصهای که اساسا با احساسات مخاطب ارتباط برقرار میکند بر تراژیکترین حالت ممکن سرنوشت کاراکترهایش قرار داد. مرگ دو نفر از گروه دوستان، فلج شدن دیگری و انبوه سوگ جاری در سکانسهای اثر حتی اگر در مهندسی ابتدایی فیلمنامه و قصه هم باشند برای مخاطب بسیار ناگوار و سخت بود و تداوم عنصر غافلگیری که از ابتدای سریال جاری بوده با بازگشت فرزاد از پای چوبه دار و تلاش برای انتقام خون رفقایش احتمالا باعث تداوم میزان خشونت خواهد بود، اما برای اثری که ابتدا مبنای خود را بر غافلگیر کردن مخاطبش قرار داده، بازگشت فرزاد احتمالا آخرین غافلگیری این سریال نخواهد بود و باید دید در سه قسمت پایانی تقیزاده از چه راهکاری روایی برای حفظ جذابیت اثر بهره خواهد برد.
-
سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۸:۴۴:۵۱
-
۱۱ بازديد
-

-
آریا بانو
لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1388884/