بزرگنمايي:
آریا بانو - ایسنا / اختتامیه چهل و سومین جشنواره تئاتر فجر با یادی از هنرمندانی برگزار شد که صحنه تئاتر سالهاست از حضورشان بیبهره مانده و نکته غمانگیزتر اینکه نسل جدید فعالان و تماشاگران تئاتر، برخی از این چهرهها را نمیشناسد. اگر هنرمندان توانمند و خلاق هر کشور را بخش مهمی از سرمایههای انسانی آن بدانیم، سالهاست که فضای نمایشی کشور بخشی از داشتههای مهم خود را از دست داده و بازگرداندن دوباره آنان ضرورتی است انکارناپذیر.
در اختتامیه این دوره از جشنواره از هنرمندانی مانند علی رفیعی، بهرام بیضایی، منیژه محامدی، علیرضا نادری، محمد رحمانیان، محمد رضاییراد، محمد چرمشیر، حمید امجد، فاطمه معتمدآریا، نغمه ثمینی و امیررضا کوهستانی به عنوان هنرمندانی یاد شد که صحنه تئاتر، آنان را به حضور میطلبد.
دوران دشوار کرونا و اتفاقات اجتماعی پس از آن، باعث دوری بسیاری از هنرمندان تئاتر از صحنه شد. در این بین طبیعتا برای جبران جای خالی آنان، جوانترها پا به میدان گذاشتند و در روزهای سخت کرونا چراغ تئاتر را روشن نگه داشتند اما نکته قابل تامل این است که حضور شوقانگیز نسل جوان، نباید به قیمت از دست رفتن داشتههای قبلی که حالا سرمایههایی ارزشمند به شمار میآیند، تمام شود که صحنه تئاتر با حضور نسلهای گوناگون و سبکها و سلیقههای مختلف، پویایی و رشد روزافزونتری خواهد داشت و در این رنگین کمان است که میتوانیم حرکتی رو به جلو داشته باشیم.
علی رفیعی و بهرام بیضایی دو هنرمندی هستند که حالا 80 سالگی را هم رد کردهاند.
بیضایی آخرین بار در ایران، نمایش «افرا» را در تالار وحدت روی صحنه برد. او چندین بار برای اجرای این نمایش اقدام کرده بود و هر بار ناکام مانده بود تا اینکه در نهایت زمستان سال 86 در شرایطی که تالار اصلی
تئاتر شهر درگیر ماجرای بازسازی بود، به اجرای این نمایش در تالار وحدت که سالنی نامناسب برای اجرای این متن به شمار میآمد، تن داد.
مدیریت وقت
تئاتر در سال 88 هم تلاش کرد او را به اجرای نمایشنامه دیگرش «سهرابکشی» مجاب کند اما بیضایی دیگر دل و دماغی برای کار کردن نداشت و به فاصله نه چندان زیادی، مهاجرت کرد.
او حالا به دعوت دانشگاه استنفورد مشغول تدریس در این دانشگاه است و اخیرا هم نمایش «داش آکل به گفته مرجان» را روی صحنه برده است.
اما علی رفیعی که شنبهشب در تالار وحدت از او یاد شد، آخرین بار در همین تالار نمایش «خانه برناردا آلبا» را روی صحنه برد. نمایشی که حالا 6 سال از اجرای آن میگذرد. رفیعی چندی پیش تور آموزشی خود را که قرار است با همراهی ستاره اسکندری و حمید پورآذری در استانهای گوناگون برپا شود، آغاز کرد ولی رفتار غیرمحترمانهای که در اصفهان برای برپایی این کارگاه با این کارگردان پیشکسوت انجام شد،هنرجویان این شهر را از این فرصت طلایی بیبهره ساخت و این مساله باعث شد تا وزارت ارشاد، پیگیر این رفتارهای غیرمحترمانه با این
هنرمند بشود.
منیژه محامدی هم دیگر کارگردان پیشکسوت
تئاتر است که آخرین بار سال 98 نمایش «سقوط در کوه مورگان» را در تالار قشقایی
تئاتر شهر روی صحنه برد. او نیز جزو هنرمندانی است که از او به عنوان دیگر چهره غایب
تئاتر یاد شد.
محامدی در سالهای اخیر مدتی را در خارج از کشور سپری کرده و در آنجا نمایشهایی را روی صحنه برده است. او به تازگی برای مدتی محدود به
ایران آمد و در این فاصله چند
تئاتر را دید اما کاری روی صحنه نبرد و حالا هم دوباره به خارج از کشور رفته است.
دیگر هنرمندی که سالهاست از صحنه دوری گزیده، علیرضا نادری است. دوری او از
تئاتر خیلی قبلتر از کرونا آغاز شد. نادری بعد از اجرای نمایش «کوکوی کبوتران حرم» که سال 87 در تالار چهارسو مجموعه
تئاتر شهر روی صحنه رفت، دیگر قید اجرای
تئاتر را زد. او مدتی بعد از درگذشت
پسر جوانش که دچار بیماری بود، خود را با انجام فعالیتهای صنفی در کمیته بهسازی خانه
تئاتر دلخوش کرد اما این دلخوشی هم دیر زمانی نپایید و سرخوردگی ناشی از آن، نادری را که بازنشسته آموزش و پرورش بود، کلا از
تئاتر دور کرد و حالا بیشتر زمان خود را در جنوب کشور سپری میکند.
محمد رحمانیان دیگر نویسنده و کارگردانی است که در اختتامیه جشنواره
تئاتر فجر از او یاد شد. رحمانیان گرچه بعد از اجرای نمایش «عشق روزهای کرونا» در سال 1401 دیگر در مقام کارگردان نمایشی را روی صحنه نبرد.
البته پاییز سال گذشته نمایشنامه او با عنوان «روز رستاخیر» با کارگردانی حسین مسافر آستانه اجرا شد.
محمد رضاییراد، دیگر هنرمندی است که مدتی است از صحنه دوری گزیده. او قرار بود سال 1401 نمایش «به گزارش
زنان تروا» نوشته مشترک خودش و نغمه ثمینی را در تالار اصلی مجموعه
تئاتر شهر روی صحنه بیاورد اما پیش از وقوع اتفاقات اجتماعات آن سال، از اجرای این نمایش به دلیل برخی از دغدغههای صنفی، منصرف شد و هنوز بازگشت دوبارهای به صحنه نداشته است.
محمد چرمشیر اما نامی است که با نمایشنامههای خاطرهانگیزش, بخشی از خاطرات شیرین هنرمندان و تماشاگران
تئاتر را رقم زده است.
او زمانی یکی از فعالیترین نمایشنامهنویسان ما به شمار میآمد و این شوخی دربارهاش گفته میشود که روزی یک نمایشنامه مینویسد. چرمشیر اما در سالهای اخیر گرچه به طور کامل غایب نبوده، اما حضورش به تک و توک نمایشنامههایی محدود شده که هر از چندی روی صحنه میروند.
در جشنواره اخیر
تئاتر فجر هم نمایشنامه «سه خواهر» او که اقتباسی از نمایشنامه چخوف است، با کارگردانی نگین ضیایی روی صحنه رفت. چرمشیر این سالها بیشتر به عنوان مدرس در
تئاتر فعالیت داشته و در این دوره از جشنواره نیز کارگاه چند ساعتهای برای هنرجویان برگزار کرد.
حمید امجد اما اصولا
هنرمند گزیدهکاری است. هنرمندی که در کنار نوشتن و کارگردانی در زمینه پژوهش نیز فعال است.
او آخرین بار سال 95 نمایش «سه خواهر و دیگران» را در تالار اصلی مجموعه
تئاتر شهر روی صحنه برد.
اول اردیبهشت سال 1400 همزمان با روز سعدی، بخشی از تازهترین نمایشنامه خود را که تا آن زمان نگاشته بود، با همراهی افشین هاشمی در قالب ویدیویی کوتاه منتشر کرد؛ نمایشنامه «وقت خوش» که درباره زندگی و آثار سعدی نوشته شده است. قرار بود این متن، اجرایی بزرگ در شیراز و بعد از آن در
تهران داشته باشد اما این کار پر پرسوناژ، نیازمند بودجهای بالا بود که آن زمان محقق نشد و حالا دوری امجد از صحنه به 8 سال رسیده است.
در میان اسامی غایبان، اسم فاطمه معتمدآریا هم دیده میشد. بازیگری که آخرین بار با نمایش «بچه» به نویسندگی نغمه ثمینی و کارگردانی افسانه ماهیان در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفت. اجرای این نمایش سال 1400 روی صحنه رفت و آخرین حضور این
بازیگر را بر صحنه رقم زد.
نغمه ثمینی هم نامی است که از او به عنوان دیگر غایب این سالها یاد میشود. قرار بود نمایشنامههای او با نامهای «دیو جغرافی» و «به گزارش
زنان تروا» (متن مشترک با رضاییراد) روی صحنه برود اما نیمه اول سال 1401 بحث ممنوعالفعالیتی ثمینی به دلیلی نامشخص در
تئاتر مطرح شد و این در حالی است که کتابهای او مجوز نشر میگرفت و فیلمنامههایش در شبکه نمایش خانگی در قالب سریال ساخته شده است.
امیررضا کوهستانی به عنوان هنرمندی از نسل جوانتر دیگر چهرهای بود که از او یاد شد.
او آخرین بار در دوران کرونا نمایش «در انتظار گودو» را با حضور بازیگران زن در فضای باز باغ کتاب اجرا کرد. این اجرا سال 1400انجام شد. کوهستانی در این فاصله در خارج از کشور و با مشارکت هنرمندانی از ملیتهای گوناگون آثاری را اجرا کرده است.
از کوهستانی به عنوان نمایندهای از نسل جوانی یاد شد که بخشی از آنان همچنان دور از صحنهاند. هرچند به نظر میرسد خبرهای خوشی از حضور دوباره هنرمندان همنسل او در راه باشد همچنانکه در چند ماه اخیر تعدادی از آنان به صحنه بازگشتهاند.
حضور دوباره آنان فرصتی است مغتنم تا تماشاگرانی که در سالهای اخیر به خیل مخاطبان
تئاتر پیوستهاند، فرصتی برای آشنایی به گونههای دیگری از آثار نمایشی را به دست آورند.