آریا بانو

آخرين مطالب

آدمکشی برای یک میلیون تومان! اجتماعی

آدمکشی برای یک میلیون تومان!
  بزرگنمايي:

آریا بانو - جام جم / رازگشایی از قتل مردجوان که قربانی کینه همکارش شده بود،موضوع پرونده جنایی است که این هفته روایتگر آن بودیم.
مثل همیشه بعد از پایان کار از اداره ویژه قتل خارج شدم تا به خانه بروم که وسط راه تلفن کشیک قتل به صدا در آمد. آن طرف خط افسر کلانتری شمال شهر از قتل نگهبان یک خانه ویلایی خبر داد. سریع آدرس راگرفتم و باروشن کردن چراغ گردان به سمت محل جنایت حرکت کردم. ترافیک عصر یک روز پاییزی زیاد بود و به همین دلیل بخشی از مسیر را وارد خط ویژه شدم و40دقیقه بعد به محل جنایت رسیدم. محل نسبتا خلوت بود‌. نور چراغ دو خودروی کلانتری، محل را روشن کرده بود. تا برسم ماموران نوار زرد رنگ بررسی صحنه جرم را اطراف خانه ویلایی کشیده بودند. محل جنایت خانه‌ای 700 متری بود. افسر کلانتری به استقبالم آمد و گفت: جناب سروان! نگهبان خانه در اتاق سرایداری داخل حیاط به قتل رسیده و اهالی خانه به مسافرت خارج کشور رفته‌اند و کسی داخل خانه حضور ندارد.وارد اتاقک نگهبانی شدم و پسر جوانی را دیدم که با سروصورتی غرق خون و بدنی کبود روی زمین افتاده بود. هم‌زمان پزشکی قانونی هم رسید و مشغول بررسی جسد شد و تیم تشخیص هویت به نمونه‌برداری مشغول شدند. اتاقک کامل به‌هم ریخته بود که نشان می‌داد مقتول با قاتل یا قاتلان درگیر شده است.
از افسر کلانتری پرسیدم چه کسی قتل را گزارش کرده که گفت پیرمرد همسایه موضوع را اطلاع داده است.او را صدا کردم و خواستم بگوید چه دیده که گفت: چند ساعت قبل از خانه همسایه صدای درگیری آمد. ابتدا توجهی نکردم چرا که می‌دانستم آنها خارج هستند. از خانه بیرون رفتم و سه ساعت بعد که برگشتم متوجه شدم در خانه همسایه باز است‌. به ماجرا مشکوک و وارد خانه شدم که در اتاقک سرایداری با جسد پسر جوان روبه‌رو شدم.
پزشک قانونی پس از معاینه جسد اعلام کرد مقتول 4 ساعت قبل به قتل رسیده و علت اصلی مرگ ضربات مرگبار به سر است. بعد از انجام تحقیقات اولیه بازپرس جنایی دستور انتقال جسد را داد.با پرس و جو از اهالی محل و پیرمرد همسایه متوجه شدم مقتول کارگر یک کارگاه کفاشی در بازار تهران است و عصرها به عنوان سرایدار به این خانه می‌آید. صبح وقتی به اداره رفتم آدرس کفاشی را پیدا کردم و راهی آنجا شدم. همه کارگرانش عادی رفتار کردند و صاحب کارگاه وقتی فهمید رسول به قتل رسیده از ناراحتی شوکه شد.از کارگران سؤال و جواب کردم اما مورد مشکوکی آنجا ندیدم. چند روز بعد تصاویر دوربین‌های اطراف محل جنایت به دستم رسید. همه چیز عادی بود، اما دوربین بانک سر کوچه نشان می‌داد که مردی مشکوک در حال کشیک دادن است. تصویر را که زوم کردم متوجه شدم چهره‌اش برایم بسیار آشناست، خیلی فکر کردم و متوجه شدم مرد جلوی بانک، یکی از کارگران کفاشی است.سریع به آنجا رفتم و هاشم، کارگر کفاشی را با دستور قضایی بازداشت و پسر جوان راهی بازداشتگاه شد.صبح فردا پسر جوان روبه‌رویم نشست، آرام بود و منکر قتل شد. از او خواستم واقعیت را بگوید که باز انکار کرد.تصاویر دوربین را نشانش دادم که ادعا کرد همه می‌دانند من با مقتول دوست هستم و به خانه او رفت و آمد دارم.گفتم ولی این تصاویر چند ساعت قبل از قتل ضبط شده و تو روز جنایت آنجا بودی، دلیلش را به من بگو، ساکت شد و نگاهش را به موزاییک کف اتاق انداخت.
بعد از دقایقی سکوت گفت: نباید اینجوری می‌شد، قرار بود فقط یک گوشمالی ساده باشد.از او خواستم تمام واقعیت را بگوید که ادعا کرد: من کارگر قدیمی کفاشی هستم و مقتول چند ماه بود که به آنجا امده بود. من هوایش را داشتم و در کار کمکش می‌کردم، بعد از مدتی متوجه شدم او زیرآب من را پیش صاحبکارم می‌زند و از من بدگویی می‌کند.خیلی حالم گرفته شد و از او کینه به دل گرفتم. بعد از چند روز کلنجار رفتن، تصمیم گرفتم او را گوشمالی بدهم تا دیگر از این کارها نکند و دلم خنک شود. موضوع را با دوستم مطرح کردم که گفت دو نفر را می‌شناسد که در ازای پول گوشمالی‌اش می‌دهند‌.با آنها تماس گرفتم و قرار شد نفری یک میلیون بگیرند و رسول را کتک بزنند. منتظر فرصت بودم که متوجه شدم صاحب ملک سفر خارجی رفته و نیست. به همراه دو شرخر قلدر سراغ رسول رفتیم و آن دو نفر وارد اتاقک شدند که بعد از چند دقیقه سر و صدا زیاد شد.ترسیدم و وارد شدم که دیدم آنها دارند پسر جوان را در حد مرگ کتک می‌زنند، اعتراض کردم که گفتند تو ساکت باش و برو بیرون. رفتم بیرون و چند دقیقه بعد دوباره داخل رفتم که رسول بی‌جان کف اتاق افتاده بود. اعتراض کردم که گفتند اگر حرفی بزنم من را هم مثل رسول می‌کشند‌. ‌ترسیده بودم. آن دو نفر یک میلیون گرفتند و موبایل مقتول را هم سرقت و فرار کردند. من نمی‌دانستم یه گوشمالی ساده به قتل ختم می‌شود.
اظهارات پسر جوان را گرفتم و بازپرس دستور داد دو قاتل اجاره‌ای را دستگیر کنم. سریع دو مرد جوان را در یکی از استان‌های جنوبی پیدا کردم و شبانه سراغ‌شان رفتم و دستگیر شدند.دو روز بعد بازجویی از آنها را آغاز کردم. عامل اصلی جنایت گفت: وقتی سفارش گوشمالی را گرفتیم، نصف پول را پسر جوان داد و ما به خانه ویلایی رفتیم. مقتول خیلی مقاومت کرد و با ما درگیر شد. حین درگیری فحش ناموسی داد که ما کنترل خود را از دست دادیم و آن‌قدر کتکش زدیم که جانش را از دست داد. خودمان هم اولش ترسیدیم اما با سرقت گوشی و صحنه‌سازی می‌خواستیم نشان دهیم که مقتول بر سر مسائل ناموسی و تسویه حساب شخصی کشته شده است. بعد از قتل به یک استان جنوبی رفتیم تا آب‌ها از آسیاب بیفتد اما یک ماه بعد لو رفتیم. هر سه متهم را که برای بازسازی صحنه جنایت به خانه ویلایی بردم، برایم این حجم از قساوت در قتل به خاطر یک میلیون تومان پول قابل باور نبود.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/1330688/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

موزیک ویدئوی سینمایی «دیدنی نیست» با صدای احسان خواجه امیری

پایان محکومیت پابند الکترونیکی مهدی یراحی

ضرب و جرح شدید زندانی دستبند به دست در بهداری

توزیع رایگان واکسن ضد سرطان در روسیه از سال 2025

رئیس اطلاعات انتظامی بندرلنگه به شهادت رسید

یکی از صحنه‌های ناگوار تاریخی احد است

"کوکابورا" پرنده ای بسیار خجالتی

لحظه پرتاب شدن جوان از روی دریچه فاضلاب بخاطر انفجار گاز

4 گوشه دنیا/ این دختر کوچک هرکول هند است

بارش شدید برف در خلخالِ اردبیل

کیک شکلاتی ویژه شکلات دوستان

ژن درمانی و تأثیرات آن روی بیماری‌ها

این جاشمعی هیچ وقت از مد نرفته!

انجام جراحی‌های ظریف با ساخت محصولی ایرانی

بگذار تا بر شمارم!

«منصور یاقوتی» درگذشت

پاسخ ستاره یونایتد به انتقادات: ناراحتم رفیق!

پاس 50 متری لطفی برای گل تماشایی

بر خلاف نتایج، سیتی و پپ هنوز باکیفیت هستند!

ترکیب اینتر؛ طارمی در آخرین بازی سال روی نیمکت

یک آیتم جدید در لیست خرید رئال مادرید

ماجرای سینمایی که در تبریز به نام رضا ناجی ثبت شد

تو فقط برای من برادر نیستی

معرفی رضا ناجی و زندگی هنری او توسط کامران نجف زاده در «برمودا»

خیلی کم آوردم دیگه نمیکِشم

یک سریال جدید کلید خورد

اجرای آهنگ پرطرفدار «مغرور و عاشق» توسط پازل بند

قطعه «چقدر» با آواز حمیدرضا ترکاشوند

کشف 881 تن خشکبار قاچاق

ادعای تسنیم: طفره دولتمردان از اعلام حقوق دریافتی خود

دستگیری سارق و مالخر دوچرخه‌ها در تهران

ریزش سنگ در محور کرج-کندوان بر اثر بارش باران

معبد زیبا و باشکوه اسنا در مصر

نماهنگ میریم نجف کاری از گروه سرود سریع‌الرضا آسارا

ویدئویی ساخته شده از ایران 2500 سال قبل توسط هوش‌مصنوعی

چرا دینامیت را در یخچال گذاشت؟

گوناگون/ نوادگان عطار نیشابوری کجا زندگی می‌کنند؟

ژله زعفرونی هم میشه که رژیمی باشه

علائم شایع گلودرد که کودکان به آن دچار می‌شوند

نجات زندگی زناشویی و راهکارهای جلوگیری از طلاق

ذهن انسان داخل ربات

دکلمه‌ی زیبا باران نیکراه!

سوزن شیمبا روی گل شماره 76 گیر کرده است!

یک تراکتوری سابق علیه تراکتور شد

موتا: الان فقط فیورنتینا، لازم شد بازیکن هم می‌خریم

سامره: به جان پسرم اخراجم کنید لطف کردید!

خط هافبک استقلال در یزد آچمز شد

هفته تلخ تراکتور؛ صدر و رکوردهایی که از دست رفت

خوش‌بینی بارسا به بازگشت یامال در سوپرجام

پاسخ عجیب اسماعیلی: در رفسنجان تمرین نمی‌کنم، بلیت و هتل بگیرید!