بزرگنمايي:
آریا بانو - ایسنا / مادرم برای این که برای یلدا انار را نگه دارد تا خراب نشود، آن را در پشت بام خانه، لای شلتوکهای برنج میگذاشت، تا برای شب یلدا سالم بماند.
یلدا از جمله مهمترین و قدیمیترین آیینهای باستانی است که با وجود قدمت زیاد، هنوز در بین ایرانیان جایگاه ویژهای دارد. یلدا در زبان فارسی به معنی زایش و تولد و نماد رسیدن روزهای بلند و شبهای کوتاه است.
ایرانیان باستان نور خورشید و روشنایی را منظر نیکی و دشمن تاریکی میدانستند از این رو برای بزرگداشت گرما در مقابل سرما جشن یلدا را برگزار میکردند. یلدا در آخرین روز پاییز مهمان خانه ما ایرانیهاست. هر چند که یلدا به نوعی بهانهای برای دورهمی اعضای خانواده و فامیل است اما با توجه به تنوع قومی و فرهنگی که در کشورمان داریم شاید در برخی از مناطق و استانها برای برگزاری این آیین باستانی آداداب و رسوم خاص خودشان را داشته باشند. استان مازندران از جمله استانهایی است که مردمانش اهمیت زیادی برای این سنت دیرین قائل هستند. در ادامه سعی شده است به برخی از آداب و رسوم مازنیها در این شب از گذشته تا کنون پرداخته شود، که در ادامه میخوانید:
«چله شو» به سبک مازندرانیهای قدیمی
مازندرانیها در قدیم به شب یلدا «چله شو» میگفتند. این اصلاحی است که هنوز در بین قدیمیهای این استان رواج داشته و به کار میبرند، هر چند که در بین نسل جدید زیاد مرسوم نیست و از همان کلمه یلدا استفاده میکنند.
فاطمه خانم که اکنون 70 سال سن دارد و زاده یکی از روستاهای بابل است درباره خاطرات یلدای یا به قول خودش چله شوی دوران کودکیاش این گونه میگوید: در آن روز بچهها در حالی که صورت خود را میپوشاندن با یک کاسه به درب خانه همسایهها میرفتند. سپس ظرف خود را به سمت همسایه گرفته و بدون هیچ حرفی از او میخواستند تا ظرف را با تنقلاتی که داشت، پر کند. وی در ادامه میگوید: چون وسع مالی خانوادهها در آن زمان معمولا پایین بود و همه تقریبا مانند هم زندگی میکردند، گردو چون محصول باغ اکثر اهالی روستا بود به عنوان تنقلات به بچهها داده میشد. همچنین این باور در آن دوران بین اهالی روستا وجود داشت که اگر یک فرد لال از این تنقلات بخورد، زبانش باز میشود.
این بانو درباره مراسم و خوراکیهایی که در آن دوران برای شب
یلدا تهیه و استفاده میشد، میگوید: همگی ما دور بخاری هیزمی جمع میشدیم و
گوش به قصهها و داستانهای
پدر یا
پدر بزرگمان، که از گذشتههای خود یا دوستان و آشنایانشان تعریف میکردند، میدادیم. شاید باورتان نشود این قصهها در برخی از مواقع به حدی برایمان جذاب بود که تا تمام شدنشان از جایمان تکان نمیخوردیم. یادم میآید مادرم برای شب چله خوراکیهایی را آماده میکرد که به آن «شب چره» میگفتند. خوردن این خوراکیها به همراه قصههایی آن شب، یکی زیباترین و لذت بخشترین خاطرات کودکیمان بود. این خوراکیها که معمولا شامل پشت زیک(نوعی سوهان که با شکر ، گردو و کنجد تهیه میشد)، بهار دونه(مخلوط برنجک و شکر قوام داده شده)، کماج، تخم کدوی بو داده شده، کدو حلوایی، پرتقال، لیمو شیرین، انار و میوههای جنگلی مثل کندس(ازگیل) و ولیک( زالزالک وحشی) جنگلی بود. البته تهیه تنقلات شب
یلدا بستگی به وسع
خانواده داشت، ممکن بود افرادی که وضع
مالی بهتری داشتند، تنقلاتی مانند پسته، بادام، فندق هم جزء سفره یلداییشان باشد. هنداوانه هم جزء میوههایی بود که در سفره هر کسی نبود. مادرم برای این که برای
یلدا انار را نگه دارد تا خراب نشود آن را در پشت بام خانه لای شلتوکهای
برنج میگذاشت، تا برای شب
یلدا سالم بماند. برای شام شب
یلدا معمولا خانوادهها سعی میکردند بهترین غذایشان را برای این شب با توجه به وضعیت
مالی خود تهیه کنند. مادرم معمولا خروس یا ارک شکم پر با
سبزی محلی و گردو، به همراه
برنج برای شب
یلدا آماده میکرد.
وی در ادامه درباره فال گردو به عنوان یکی دیگر از سرگرمیهای شب
یلدا میگوید: در این شب، در ظرفی گردو ریخته و بین افراد
مجلس پخش میکردند هر کسی گردویی بر میداشت. گردو را میشکست. سفیدی و پر بودن گردو را برآورده شدن نیت تعبیر میکردند.
این بانوی مازندرانی سنتهای دیگر چله شوی مازنی را این گونه روایت میکند. اگر کسی در اقوام و خویشاوندان کسی را از دست میداد، معمولا دیگران برا همدردی با
خانواده داغدیده در خانه او جمع شده و معمولا جشنی برای این شب تدارک نمیدیدند. رسم دیگری که وجود داشت این بود که معمولا
خانواده داماد برای عروسشان که دوران نامزدی بود، وسایل شب
یلدا را همراه با کادویی برای عروس، به عنوان هدیه میفرستاند که «خرجی» نام داشت.
گذشت زمان و تغییر در چله شوی مازنی
امروزه آداب و رسوم مربوط به
یلدا با گسترش فضای مجازی مانند خیلی از آیین و سنتهای دیگر در مازندران نیز دستخوش تغییراتی شده است. برای نمونه در گذشته قصهگویی و بازیهای محلی چاشنی بسیاری از این دورهمیها بود اما با گذشت زمان بسیاری از این بازیها فراموش شدهاند و جای خود را به سرگرمیهای جدید مانند گشتوگذار در شبکههای اجتماعی یا تماشای برنامههای تلویزیونی دادهاند. یا بسیاری از خوراکیهایی که معمولا در شب در سفره یلدایی جای داشتند، جای خود را به غذاهای مدرن و جدیدی دادند که معمولا در روزهای قبل از
یلدا در فضای مجازی انواع تبلیغات آنها را شاهد هستیم.
شاید بسیاری از آداب و رسومی که در گذشته برای شب
یلدا مورد توجه بود با گذر زمان کم رنگ شدند اما به نظر میرسد هنوز برخی از این رسوم طرفداران خودشان را دارند. دورهمیهایی که معمولا افراد خانواده، در خانه بزرگ
خانواده جمع میشوند. در این شب معمولا صاحب خانه سعی میکند با بهترین غذاها از مهمانانش پذیرایی کند. معمولا «ته چین» مازندرانی که با گوشت مرغ یا گوسفند،
برنج و زعفران تهیه میشود، یا غاز و اردک شکم پر، از غذاهای محبوب شب
یلدا در مازندران است، که برای پذایی از مهمانان در وعده شام استفاده میشود.
سفرهی یلدای مازندرانیها معمولا پر از خوراکیهای محلی و فصلی است. در کنار میوههای رایج شب
یلدا مانند انار، هندوانه، خرمالو، پرتقال، لیمو شیرین و نارنگی، میوههای بومی مازندران مثل ازگیل، کندس جنگلی هم در این سفره جایگاه ویژهای دارند. همچنین آجیل و خشکبار، شیرینیهای محلی مثل بهار دونه، پشت زیک، آب دندون و کماج نیز زینت بخش سفره یلدایی مازندرانیهاست. تفعل به فال حافظ نیز از کارهای دیگری است که مازنی ها در شب
یلدا علاقه مند به ابه انجام آن هستند.
موسیقی و آواز محلی مازندرانی نیز هنوز در برخی از خانوادهها، جزء جدانشدنی در دورهمیها و مهمانیهاست. ساز معمول و متداول مازندرانیها که به خصوص در گذشته اکثر مردمان روستا به خوبی آن را مینواختند «لَله وا» (نی) است که با آواز کتولی و امیریخوانی همراه است.
تهیه انواع خوارکیها وشیرینیهای محلی، یکی دیگر از این رسومی است که هنوز طرفدار دارد. معمولا
زنان خانه، قبل از فرا رسیدن
یلدا شروع به پخت انواع شیرینیهای محلی مانند آب دندون، پشته زیک، بهاردونه و کماج میکنند. هر چند که تنقلات و میوههای رنگارنگ شاید زینت بخش خیلی از سفرههای یلدایی باشد اما شیرینیها و خوراکیهای محلی از جایگاه دیگری برخوردار هستند.