آریا بانو - مهر / بخشی از روایت مصدومان حادثه انفجار بندرعباس در ادامه آمده است:
* در ماشین بودیم برای بارگیری که یک دفعه شیشه ها آمدند روی سرم
بازار
* بار گوشت زده بودم برای ازبکستان و خواب بودم، بیرون فضا پر از تیکه آهن بود و شیشه و جسد.
* کادر درمان خیلی زحمت کشیدند برای ما و رسیدگی ها خوب بود.

http://www.banounews.ir/fa/News/1397088/روایت-متفاوت-مصدومان-از-حادثه-انفجار-بندر-شهید-رجایی