آریا بانو - آخرین خبر / کسی که مقلّدانه حرکت میکند، تصدیق و تکذیب او و اثبات و نفیاش، تابع اثبات و نفی نیاکان اوست.
قرآن کریم این دو اصل را از آنها نقل میکند:
هر وقت میخواستند بگویند این مطلب حق است، میگفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّهٍ﴾
و هرگاه میخواستند بگویند این مطلب ناحق است، میگفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا فی آبائِنَا الْأَوَّلینَ﴾
اما دین میفرماید: ﴿أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یعْلَمُونَ شَیئاً﴾
شما قبول و نکول را به دست افراد غیر عاقل دادید؟!
بازار
![]()
از بهترین روشهای تربیتی قرآن این است که:
اگر انسان بخواهد رأی مثبت بدهد، الّا و لابد باید یقین یا حداقل طمأنینه داشته باشد، و اگر رأی منفی میدهد، باز هم باید یقین یا طمأنینه داشته باشد.
هم فرمود: ﴿لا تَقْفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ﴾
و هم فرمود: ﴿بَلْ کَذَّبُوا بِما لَمْ یحیطُوا بِعِلْمِهِ﴾
یعنی بالأخره میخواهی رأی بدهی، چیزی را اثبات کنی یا نفی ، چیزی را تصدیق یا تکذیب کنی...نباید رها و بدون معیار باشی؛
اسلامی حرف بزنی ولی جاهلی فکر کنی.
اگر کسی برهان نداشت اما سر تکان داد، امضا کرد،قیام و قعود داشت یعنی
اسلامی سخن گفت ولی جاهلی اندیشید!
او در قیامت با جاهلیت محشور میشود،چون معیار تصدیق و تکذیب نداشت.
تا زمانی که صد درصد برایتان ثابت نشدیا طمأنینه حاصل نشد نه تکذیب کنید و نه تصدیق!
این میشود دین!از این شیرینتر؟ از این زیباتر؟
این کتاب را انسان بالای سر میگذارد!
انسان یا تابع است یا مطبوع؛چه مرجع باشد، چه تابع... باید عالمانه باشد!