آریا بانو
مفاخره شنیدنی امیرمؤمنان با فرزندش امام حسین (ع)
يکشنبه 14 بهمن 1403 - 18:19:03
آریا بانو - آخرین خبر / رسول‌خدا صلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم‌ و ‌امیرالمومنین علیه‌السلام، کنار هم نشسته بودند که حسین‌بن‌علی علیه‌السلام بر آن دو بزرگوار وارد شد.
نبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ایشان را در آغوش گرفتند و در دامان خود نشاندند و بین دو چشم و لبانشان را بوسیدند.
امام حسین علیه‌السلام در آن زمان شش سال داشتند.
‌امیرالمومنین علی علیه‌السلام عرض کرد: یا رسول‌الله! پسرم حسین را دوست دارید؟
رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: چگونه او را دوست نداشته باشم در حالی که عضوی از اعضای من است؟
‌امیرالمومنین علی علیه‌السلام عرض کرد: یا رسول الله! کداممان نزد شما محبوب‌تر است؟ من یا حسین؟
پس امام حسین علیه‌السلام عرض کرد: پدرم! کسی که شرفش بالاتر باشد نزد نبی دوست داشتنی‌تر و از حیث منزلت به او نزدیکتر است.
قال علی علیه‌السلام لولده: أتفاخرنی یا حسین؟
حضرت ‌امیرالمومنین علی علیه‌السلام به فرزندش فرمود: آیا با من مفاخره می‌کنی؟
قال الحسین علیه‌السلام : نعم یا أبتاه إن شئت.
عرض کرد: بلی! اگر مایل باشید.
‌امیرالمومنین علی علیه‌السلام به او فرمود: ای حسین! من فرمانروای مومنان، زبان راستگویان، معاون و مددکار مصطفی، خزانه‌دارعلم خداوند و برگزیده او از میان آفریدگان هستم.
من پیشنیان را به طرف بهشت رهبری می‌کنم. من پرداخت کننده وام و بدهی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم هستم.
عموی من حمزه سیدالشهدا است که بهشت برین، جایگاه اوست. برادرم جعفرطیار است که با فرشتگان در بهشت پرواز می‌کند.
أنا قاضی الرسول ، أنا آخذ له بالیمین ، أنا حامل سوره التنزیل إلى أهل مکه بأمر الله تعالى، أنا الذی اختارنی الله تعالى من خلقه ، أنا حبل الله المتین الذی أمر الله تعالى خلقه أن یعصموا به فی قوله تعالى : وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً ،
من از طرف رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم منصب قضاوت دارم. من پرچمدار او هستم. من از طرف خدا ماموریت یافتم آیات سوره برائت را برای اهل مکه قرائت کنم.
من کسی هستم که خداوند تبارک و تعالی او را از میان آفریدگانش برگزیده است.
من ریسمان محکم الهی هستم که خداوند بندگانش را در قرآنش دستور داده به آن چنگ بزنند.
من ستاره درخشان خداوندم. من کسی هستم که فرشتگان آسمانی او را زیارت می‌کنند. من زبان گویای پروردگارم و حجت او بر بندگانش می باشم. من دست توانای خداوندم. من وجه باری تعالی در آسمان‌ها و جنب آشکار خداوندم.
أنا الذی قال الله سبحانه و تعالى فی و فی حقی : بَلْ عِبادٌمُکْرَمُونَ لا یَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ یَعْمَلُونَ ، أنا عروه الله الوثقى التی لا انفصام لها و الله سمیع علیم ، أنا باب الله الذی یؤتى منه، أنا علم الله على الصراط ، أنا بیت الله من دخله کان آمنا فمن تمسک بولایتی و محبتی أمن من النار
من کسی هستم که خداوند سبحانه و تعالی در حقم فرمود: بندگانی بزرگوار که از آنها در سخن، کس ی سبقت نمی ‌گیرد و آنان به فرمانشان عمل می کنند.
من ریسمان استوار خداوندم که گسسته نمی‌گردد و خداوند شنوای بیناست.
من باب خداوندم که از آن باید وارد شد. من پرچم خدایم بر صراط.
من خانه خدایم که هرکس در آن وارد شود در امان است و هر کس که به ولایتم و محبتم تمسک نماید از آتش در امان است.
من قاتل پیمان شکنان اهل جمل و ستمگران اهل صفین و خارج شدگان از دین یعنی خوارجم. من کشنده کافرانم. من پدر یتیمان و پناه بیوه زنان هستم.
من آن کسی هستم که فردای قیامت از ولایتم سئوال می‌شود.
در آیه شریفه “لتسلن یومئذ عن النعیم”، من آن نعمت خداوند تبارک و تعالی هستم که بر بندگانش ارزانی داشته‌است.
من کسی هستم که پروردگار عالم درباره‌ا‌م و در شأنم فرموده ‌است: امروز دین شما را کامل کردم و نعمت را بر شما تمام نمودم و خشنود گشتم که اسلام دین شما باشد.
فمن احبنی کان مسلما مومنا کامل الدین،
پس کسی که مرا دوست داشته باشد مسلمان واقعی است و مومنی است که دین او کامل است.
من کسی هستم که به سبب او هدایت شدید. درباره من و دشمن من، خداوند تبارک و تعالی فرموده‌است: و قفوهم انهم مسئولون…
ایشان را نگهدارید تا از آنها پرسش شود.
یعنی از ولایت من در فردای قیامت از آنها سئوال می‌کنند. من آن خیر بزرگ هستم. من کسی هستم که خداوند دین خود را به سبب من در غدیر خم و در معرکه خیبر کامل کرد.
أنا الذی قال رسول الله (صلى الله علیه وآله) فی من کنت مولاه فعلی مولاه ، أنا صلاه المؤمن ، أنا حی على الصلاه ، أنا حی على الفلاح ، أنا حی على خیر العمل ،
من کسی هستم که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم درباره‌ام فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه. من روح نماز مومن هستم و مقصود از (حی علی‌الصلاه) و (حی علی الفلاح) و (حی علی خیر العمل) می باشم.
من کسی هستم که بر علیه دشمنانم آیه نازل شد. سائلی تقاضای عذاب نمود کافران را از عذاب، دفاع کننده ای نیست… یعنی کسی‌که ولایتم را انکار نمود. و او نعمان بن حارث یهودی لعنت خدا بر او بود.
من دعوت کننده مردم به حوض هستم. آیا غیر من دعوت کننده مومنین است؟ من پدر ائمه طاهرینم که از فرزندانم می باشند. من ترازوی برابری در روز قیامتم من پیشوای دینم. من رهبر مومنین بسوی خیرات و آمرزش به پروردگارم می باشم.
اصحاب و همراهان من فردای قیامت دوستان من هستند که از دشمنانم دوری کرده و اظهار بیزاری نموده‌اند. هنگام مرگ، آنها در مرتبه شهدا و صدیقین می باشند که در پیشگاه الهی خوشحال و شادمان بسر می برند.
من کسی هستم که شیعیانم پیمان بسته‌اند که با دشمنان خدا و رسول او دوستی نکنند و روابط دوستانه نداشته باشند گرچه پدران آنها و یا فرزندانشان باشند.
من کسی هستم که شیعیانم بدون اینکه به حساب آنها رسیدگی شود وارد بهشت می شوند. من کسی هستم که پرونده شیعیانم که نامهای ایشان در آن است نزد من می‌باشد.
من یاور اهل ایمانم و برای آنها نزد پروردگارجهانیان شفاعت می کنم.
من با دو شمشیر، ضربه و با دو نیزه، زخم می زنم. من کافران را در روز بدر و حنین کشتم. من شجاعان غرق سلاح و زره را روز احد، به هلاکت رساندم.
من عمروبن‌عبدود را روز احزاب و مرحب را در روز خیبر به قتل رساندم. من کسی هستم که جبرئیل امین درباره او ندا داد: شمشیری جز ذوالفقار نیست و جوانمردی جز ‌امیرالمومنین علی نمی‌باشد.
من در پیروزی و فتح مکه مدال افتخار داشتم. من دو بت لات و عزی را بر زمین کوبیدم و شوکت آنها را شکستم.
هبل اعلی و مناه ثالثه را من ویران کردم. من آن کسی هستم که بر شانه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم بالا رفتم و بتها را فرو ریختم.
من کسی هستم که بت یغوث و یعوق و نسر را شکستم. من کسی هستم که در راه خدا با کافران نبرد کردم. من کسی هستم که انگشتری خود را به فقیری بخشیدم. من کسی هستم که در بستر پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم آرمیدم و خود را به خطر انداختم تا او را از مشرکین حفظ کنم.
من کسی هستم که جنیان از خشم و غضب من هراسناکند. من کسی هستم که خدا به سبب من عبادت می شود. من مترجم وحی الهی و مظهر علم خداوندم.
من پرچم خدایم. من پرچم رسول خدایم من کشنده جنگجویان جمل و صفین بعد از رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم هستم و من قسمت کننده بهشت و دوزخ می‌باشم.
در این هنگام ‌امیرالمومنین علی علیه‌السلام ساکت شد و رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم به امام حسین علیه‌السلام فرمود:
ای اباعبدالله! آیا آنچه را پدرت گفت شنیدی؟
 آنچه او برشمرد یک دهم از یک دهم از فضائل او بلکه از هزار هزار فضیلتی است که او دارد و بلکه او بالاتر از همه این فضائل است.
فقال الحسین علیه السلام: الحمد لله الذی فضلنا على کثیر من عباده المؤمنین وعلى جمیع المخلوقین وخص جدنا بالتنزیل و التأویل والصدق ومناجاه الأمین جبرئیل علیه السلام وجعلنا خیار من اصطفاه الجلیل و رفعنا على الخلق أجمعین ..
امام حسین علیه‌السلام عرض کرد:
سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که ما را بر بیشتر بندگان مومن خود و بر همه جهانیان برتری داد. جد ما را برای نزول قرآن و علوم قرآن یعنی تفسیر و تاویل آن و راستی و صداقت و محل راز امین وحی اختصاص داد و ما را بهترین برگزیدگانش قرار داد و بر تمامی خلق خود رفعت و برتری بخشید.
ثم قال الحسین علیه السلام: أما ما ذکرت یا أمیر المؤمنین فأنت فیه صادق أمین
سپس امام حسین علیه‌السلام عرض کرد: اما شما ای امیرمومنان نسبت به آنچه فرمودی راستگو و امین هستی.
فقال النبی صلى الله علیه وآله: اذکر أنت یا ولدی فضائلک ..
پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم فرمود: اکنون تو ای فرزندم مفضائل خود را یادآوری کن.
فقال الحسین علیه‌السلام: یا أبت أنا الحسین بن علی بن أبی طالب علیه‌السلام وأمی فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین وجدی محمد المصطفى صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم بنی آدم أجمعین لا ریب فیه ،
امام حسین علیه‌السلام عرض کرد: ای پدرجان! من حسین فرزند علی‌بن‌ابی طالبم. مادرم فاطمه زهرا سرور تمامی زنان عالم و جدم محمد مصطفی آقا و سرور همه فرزندان آدم است.
یا علی أمی أفضل من أمک عند الله و عند الناس أجمعین ، وجدی خیر من جدک و أفضل عند الله وعند الناس أجمعین ،
ای علی! پدر من مقامی برتر از پدر شما و مادر من مقامی برتر از مادر شما نزد خدا و همه مردمان دارد. جد من بهتر و والاتر از جد شما نزد خدا و همه مردم است.
و أنا فی المهد ناغانی جبرئیل و تلقانی إسرافیل ، یا علی أنت عند الله تعالى أفضل منی وأنا أفخر منک بالآباء و الأمهات و الأجداد .
من در گهواره بودم که جبرئیل با سخنان خوشایند خود مرا نوازش می‌داد و اسرافیل به دیدار من می‌آمد.
ای علی! تو نزد خدا برتر از من و والاتر هستی و من به حسب و نسب و به داشتن پدران و مادران و اجدادی که دارم بر تو افتخار می کنم.
قال الروای : ثم إن الحسین علیه‌السلام اعتنق أباه و جعل یقبله و أقبل علی علیه‌السلام یقبل ولده الحسین و هو یقول : زادک الله تعالى شرفا و فخرا وعلما و حلما و لعن الله تعالى ظالمیک یا أبا عبد الله
و بعد از این گفتگو امام حسین علیه‌السلام برخاست و دست به گردن پدرش انداخت و او را بوسید. ‌
امیرالمومنین علی علیه‌السلام هم فرزندش حسین‌بن‌علی علیه‌السلام را در برگرفت و بوسید و به او فرمود: خداوند فخر و شرف و دانش و بردباری تو را زیادتر گرداند و آنهایی را که به تو ای اباعبدالله ستم کنند لعنت کند
منبع:
حلیه الأبرار فی أحوال محمد وآله الأطهار ج: 2 ص: 123-127
برگرفته ازآستان مقدس علوی


http://www.banounews.ir/fa/News/1351084/مفاخره-شنیدنی-امیرمؤمنان-با-فرزندش-امام-حسین-(ع)
بستن   چاپ