آریا بانو - برترین ها / به نظر میرسد این روزها انتقادات وارده به برنامههای صداوسیما تمامی ندارد. البته این انتقادات دیگر مربوط به سختپسندی مخاطبان تلویزیون نیست بلکه حاصل تلاشهای شبانهروزی رسانه ملی در بد بودن و بد ساختن است! تلاشی گسترده در تولید برنامههایی که بنظر تیری در تاریکی برای جذب مخاطب هستند اما کاملا برعکس عمل میکنند. جدیدترین تیری که در فضای تاریک تلویزیون پرتاب شده، برنامهای است با فرم آشنا ( بخوانید تکراری) به نام 1001 با حضور محسن کیایی و جناب خان مشهور که توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرده است.
به نظر میرسد 1001 نسیم تازهای در فضای سوت و کور تلویزیون است که تصمیم دارد مخاطبان را با صداوسیما آشتی دهد. این برنامه جدید برای رسیدن به این هدف بزرگ به ریسمانهای چنگ میزد که تا چند سال پیش برای مخاطبان جذاب بودند اما حالا نمیتوان از این بابت مطمئن بود. برای مثال حضور عروسک مشهور جناب خان که خاطرات زیادی با آن داریم، در این برنامه یکی از همان ریسمانهایی است که شانس دیده شدن 1001 را بیشتر میکند. اما نکته بسیار مهم درباره این برنامه الگو برداری از یک ایدهی تکراری است. ایدهای که به نظر 10سال از تاریخ انقضایش گذشته.
بهتر است باهم به 10 سال قبل سفر کنیم. تابستان سال 1393، درست بعد از یک سالگی شبکه نسیم، برنامهای در این شبکه پخش شد که از همان ابتدا برای مردم عجیب مینمود. برنامهای با لوگوی هندوانهای شکل که به نظر میرسید برای خندیدن ساخته شده. یک اجرای پرانرژی توسط رامبد جوان، جمعی از تماشاچیان که با کوچکترین چیزی قهقه میزدند،
دکوراسیون شاد و طوفان رنگ و رنگ با آهنگهایی که سرشار از امید به زندگی بود. در ابتدای کار خندوانه یک برنامه ساده برای
ساعت 23 بود که شبکههای دیگر در آن
ساعت برنامه خاصی اجرا نمیکردند برای همین هم این ترکیب عجیب و غریب در شبکهای که تازه تاسیس شده بود و بیننده خاصی نداشت، چندان بحثبرانگیز نبود. اما بعد از گذشت چند قسمت از این برنامه و اضافه شدن بخشهای سرگرمکننده بیشتر، توجه بینندگان به این برنامه زیاد شد. البته در اصل گفتوگوی جالب رامبد جوان با مهمانانی که اکثرا اشخاص مشهور و محبوب بودند نقطه قوت پیشرفت این برنامه بود نه فرم و خلاقیت تازهاش.
طولی نکشید که تیر نقد منتقدان زیادی به سوی خندوانه نشانه رفت. طبیعی بود که بعد از توجه زیاد بینندگان، انتقادات به سمت این برنامه بیشتر شود اما شاید بسیاری از این انتقادات شتابزده و وسواس گونه بود. بخش بیشتری از نظرات منتقدان با این محوریت بود که چرا یک برنامه تلوزیونی باید سعی کند شادی ساختگی به مردم بفروشد؟ چرا باید بیجهت خندید و دردهای واقعی را فراموش کرد وقتی جامعه پر از مشکلات و سختیهاست؟
خوب، در آن سالها هیچکدام از منتقدان تصور نمیکردند که روزی تلویزیون از مهمانانش با کفن و اعلامیه پذیرایی کند اما این وسواس به خرج دادن در نقد برنامه خندوانه، باعث شد چراغ آن هر فصل کمسوتر شود و در نهایت خاموش گردد.
مرداد 1401، آخرین قسمت خندوانه از شبکه نسیم پخش شد. مردم و منتقدان بر این باور بودند که بالاخره برنامه بهتری جایگزین خندوانه میشود اما این یک احتمال غیرممکن بود. واقعیت این است که خندوانه با وجود تمام نقدهایی که از سوی جامعه به اصطلاح روشنفکر دریافت میکرد، مؤلف جریانی بود که حالا کلید بازگشت صداوسیما به روزهای اوجش است و برنامهای مثل 1001 این ادعا را تایید میکند.
بهنظر میرسد بعد از شکست الگوهای پیشین، تلویزیون تصمیم دارد الگوهای امتحانشدهی سابق را بازسازی کند و به خورد مخاطب بدهد با این تفاوت که مخاطبان رسانه دیگر هیچ شباهتی به 10 سال پیش خود ندارند. خندوانهای که در زمان بخش مورد انتقادات شدید قرار گرفته بود حالا با همان فرم سابق اما با مجری و نام جدید، به تلویزیون بازگشته اما دیگر حتی مورد انتقاد هم قرار نمیگیرد چرا که بحث درباره چنین برنامهای حتی برای کسی قابل درک هم نیست.
شاید خندوانه و عروسک جناب خان تا 10 سال پیش میتوانستند مخاطبان را به سمت تلویزیون جذب کند اما حالا دیگر کسی به تکیهکلامهای خاص یک عروسک متحرک نخواهد خندید. همین نبودِ خلاقیت و تکرار الگوهای قدیمی باعث میشود مردم هر روز بیشتر از قبل از رسانه ملی دوری کنند و حتی فرصت دوبارهای به آن ندهند. این روزها نوآوری هم در رسانه امکان شکست دارد پس نمیتوان به برنامهای کپی شده و تکراری دل خوش کرد!
هرچند با همه اینها مدیر شبکه نسیم اعلام کرد که هزار و یک ادامه خندوانه نیست!
شما چه فکر می کنید؟