آریا بانو
گفتگو با جوان تبعه خارجی که با چاقو مرتکب قتل شد
يکشنبه 23 دي 1403 - 14:36:31
آریا بانو - خراسان / جوان تبعه خارجی که اسفند سال گذشته ،طی نزاعی هولناک شادی چهارشنبه سوری را با قتل جوان ایرانی به عزا تبدیل کرد و سپس به افغانستان گریخت، با تلاش چندماهه کارآگاهان پلیس آگاهی ، دستگیر شد و ارتکاب جنایت را پذیرفت. 
متهم این پرونده جنایی پس از آن که ماجرای این قتل وحشتناک را در حضور قاضی دکتر صادق صفری تشریح کرد، در برابر خبرنگار ارشد روزنامه خراسان نشست و به سوالاتی درباره سرگذشت خود نیز پاسخ داد.

آن‎چه می خوانید، خلاصه این گفت وگوی کوتاه است.
نامت چیست؟ نیما-م .
چند سال داری؟23 سال .
 اهل کجایی؟هرات افغانستان .
با سوادی؟ بله! تا کلاس دوازدهم (دیپلم) در هرات تحصیل کردم و بعد به ایران آمدم.
چرا به ایران آمدی؟ در افغانستان اوضاع خوب نبود و درآمد زیادی نداشتیم .
چرا ایران را برای مهاجرت انتخاب کردید؟ چون بسیاری از اقوام و نزدیکانمان در ایران زندگی می کردند ما هم برای آن که در کنار هم باشیم، به ایران مهاجرت کردیم و در بولوار توس ساکن شدیم.
چه شغلی داری؟ کارگری ساختمان؛ به همراه پدرم و برخی از بستگانم در امور ساختمانی فعالیت داریم.
محل سکونتتان را خریداری کرده اید؟ نه! اجاره نشین هستیم!
زندگی در مهاجرت سخت نیست؟ نه ! من در زندگی سختی نکشیدم. درآمد ما هم بد نبود. یعنی روزی 600-700 هزار تومان می گرفتم و روزهای خوبی داشتم.
چند سال است در ایران زندگی می کنید؟5 سال قبل به ایران آمدم و هربار گذرنامه ام را تمدید می کردم.
شما که در توس ساکن هستید، چه شد که در منطقه الهیه درگیر شدید؟ ما هر سال برای تفریح و خوشگذرانی چهارشنبه سوری به این منطقه می رفتیم.
چرا با دیگر جوانان در گیر شدید؟ماحدود10نفر بودیم که سوار بر خودرو به آن جا رفتیم. البته دوست دختر یکی از دوستانم نیز درون خودرو نشسته بود که یکی از همراهانم نارنجک دستی (ترقه) به طرف خودرو انداخت که با اعتراض طرف های مقابل روبه‎رو شد. البته یک بار درگیری تمام شد ولی دوباره با یک کل کل مستانه شروع شد.
مگر مشروب خورده بودید؟ بله! همه ما مست بودیم! دست خودمان نبود!
کجا مشروب مصرف کردید؟ داخل خودرو! حال طبیعی نداشتیم! البته طرف های مقابل هم به گونه ای رفتار می کردند که انگار مست هستند!
اولین بار در زندگی کجا مشروب خوردی؟ در خانه خودمان به تنهایی نشستم و مشروب مصرف کردم البته در مجالس جشن و عروسی هم برایم عادی بود.
یعنی مشروب خوری را از افغانستان شروع کردی؟ نه ! در ایران ! و از حدود 3 ماه قبل از وقوع این حادثه، بیشتر مصرف می کردم.
پدر و مادرت هم از این رفتارهایت خبر داشتند؟ بله! ولی به روی خودشان نمی آوردند . چون من با پدرم خیلی دوست هستم!
ریشه این جنایت را در چه می دانی؟ من به خاطر غرور جوانی گذشت نکردم ولی طرف مقابل هم کوتاه نیامد! من آن ها را نمی شناختم ولی آن ها باید گذشت می کردند!
متاهلی؟ بله ! یک سال و نیم قبل ازدواج کردم.
همسرت ایرانی است؟ نه! با هموطن خودم ازدواج کردم.
چگونه با هم آشنا شدید؟ در ایران همسایه بودیم که عاشق شدم.
 ​​​​​​​چرا بعد از قتل فرارکردی؟ فکر نمی کردم طرف مرده باشد تا 21 روز بعد هم اطلاعی نداشتم وقتی دوستانم گفتند که طرف مرده است، باورم نشد . ولی بعد به صورت قاچاقی به افغانستان رفتم. البته برادرم قبل از من به هرات رفته بود تا مجلس عروسی خودش را برگزار کند من هم به آن جا رفتم.
پشیمانی؟خیلی! این بار اگر کسی مرا زد سرم را بالا نمی گیرم! 
علت درگیری را مصرف مشروب می دانی؟ نه! مشروب به تنهایی عامل درگیری نبود! طرف مقابل هم باید اندکی گذشت می داشت! من قصد کشتن آن جوان را نداشتم ،فقط می خواستم او را بترسانم که بیشتر نزند!
توصیه ات به دیگر جوانان چیست؟مشروب چیز خوبی نیست! همه بدبختی و فلاکت ها از همین دورهم نشینی و مشروب خوری ها شروع می شود.
فرزند هم داری؟همسرم باردار است و من صاحب یک دختر می شوم!
حالا اگر همه به دخترت بگویند پدر تو یک قاتل بود، چه حسی خواهی داشت؟ از قدیم گفته اند تا انگشت در سوراخ نکنی،زنبور نیشت نمی زند! شاید در این درگیری من جای مرحوم کشته می شدم! این حادثه فقط به خاطر غرور و گذشت نکردن یکی از طرف ها رخ داد.
با خانوده مرحوم چه صحبتی داری؟ پشیمانم! فقط می خواهم رضایت بدهند!

http://www.banounews.ir/fa/News/1339123/گفتگو-با-جوان-تبعه-خارجی-که-با-چاقو-مرتکب-قتل-شد
بستن   چاپ