آریا بانو - مدیر کل انتقال خون قزوین با انتقاد از عملکرد یک مرکز خصوصی جمع آوری پلاسما در این شهر، گفت: اگر سودآوری برای بخش خصوصی اهمیتی ندارد و فقط به خاطر مردم و رضای خدا وارد این عرصه شده اند، چرا سایر فرآوردههای خونی از قبیل گلبول قرمز و پلاکت را تامین نمیکنند؟
این روزها در فضای مجازی و رسانهها منازعاتی درباره جمعآوری پلاسمایپولی دیده میشود. انجمن تامینکنندگان پلاسما و داروهای پلاسمایی بعنوان حامی ذینفعان این تجارت مدعی است منتقدین قصد تخریب صنعت پلاسما را دارند. حال آنکه انجمن علمی انتقال خون اصرار دارد رویه فعلی در جمعآوری پلاسمایپولی نهتنها تغییر راهبرد اولیه بوده و به ایجاد صنعت بهروز و باکیفیت منتهی نمیشود، بلکه میتواند باعث تخریب و کاهش اهدای داوطلبانه در کشور شود.
در این میان منتقدین وضعیت فعلی جمعآوری پلاسمایپولی اذعان دارند که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید جلسات شفافی برای بررسی موضوع برگزار کند. اما تا کنون مدیران ارشد این وزارتخانه نسبت به این درخواست واکنش ندادهاند. سازمان انتقال خون
ایران نیز که هنوز توسط مدیران دولت قبل اداره میشود، در چند نوبت نسبت به رویه جمعآوری پلاسما خارج از نظارت انتقال خون اعتراض و اعلام کرده که پرداخت پول برای جمعآوری پلاسما را نادرست میداند.
با این همه این سازمان هنوز درخصوص چگونگی حذف خود از سیاستگذاری پلاسما توضیحی نداده و بطور صریح نظر کارشناسی خود را اعلام نکرده است. باید دید آیا سکوت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت چهاردهم بعد از چندماه فعالیت دولت دکتر پزشکیان، شکسته خواهد شد؟ و آیا مدیران ارشد این وزارتخانه برای برگزاری جلسه شفاف مورد درخواست منتقدین گسترش جمعآوری پلاسمایپولی اقدام خواهند کرد؟
پژمان صالحی فر؛ مدیر کل انتقال خون قزوین نیز از فعالیت یکی از مراکز خصوصی جمع آوری پلاسما و راه اندازی یک مرکز دیگر در این شهر گلایه کرد و گفت: فرهنگ اهدای خون داوطلبانه یکی از ارزشهای کشور عزیزمان
ایران است که به آسانی به دست نیامده و ناشی از فرهنگ ایثار و شهادت و از برکات دفاع مقدس است. بسیاری از کشورهای دنیا، آرزوی داشتن اهداکنندگان صددرصد داوطلبانه را دارند و قطعا گسترش مراکز خصوصی و پولی پلاسما، باعث بروز آسیب جدی به این فرهنگ زیبا و دوستدار جامعه میشود.
وی افزود: به واسطه صنعتی بودن استان قزوین، جمعیت شهرستان و استان قزوین عمدتا کارگری بوده و قطعا وضعیت
تغذیه مناسبی ندارند، از سوی دیگر اعطای پول در مقابل فروش پلاسما و عدم آگاهی این جمعیت از عواقب آن میتواند باعث بروز مواردی مثل سوء تغدیه شود، بعید میدانم در این مرکز و مراکزی از این دست، اطلاعات علمی و درست به فرد داوطلب داده شود.
صالحی فر ادامه داد: شنیده ام که گفته میشود: «نگران نباشید، گلبولهای قرمز مهم هستند که به بدن شما بر میگردند؛ ما فقط ادرار و کمی پروتئین از شما میگیریم!» به حق چیزهای ندیده و نشنیده.
وی خاطرنشان کرد: اهداکننده پلاسما تا 4 هفته نمیتواند خون اهدا کند. در اینجا دو حالت ممکن است، نخست اینکه فرد دهنده پلاسما همچنان تمایل به اهدای خون نیز دارد، اما از این معافیت 4 هفتهای خبر ندارد و، چون سامانه انتقال خون نیز به اطلاعات مرکز پلاسما دسترسی ندارد تا این معافیت را اعمال کند، اهدای خون و پلاسمای این فرد در فاصله زمانی کوتاه میتواند سلامتی او را به خطر بیاندازد.
مدیر کل انتقال خون قزوین افزود: دوم اینکه فرد دهنده پلاسما به واسطه دریافت پول از مرکز پلاسما، دیگر تمایلی به اهدای داوطلبانه خون ندارد و این مساله میتواند در دراز مدت سازمان انتقال خون را در تامین نیاز مراکز درمانی و به خصوص برای گروههای خونی منفی و نادر، دچار چالش جدی کند.
بی میلی اهداکنندگان پلاسما برای اهدای خون
وی یادآور شد: همکاران شاغل در واحد جذب اهداکنندگان، در تماسهای تلفنی با اهداکنندگان، گزارشهایی از عدم تمایل افراد به اهدای خون، در مراجعه کنندگان به مرکز خصوصی پلاسما داشته اند.
صالحی فر گفت: در این مرکز خصوصی جمع آوری پلاسما به بازاریابان خود، در ازای آوردن دهنده پلاسما، پورسانت داده میشود و این مساله با صحبتهای انساندوستانه این عزیزان و مایه گذاشتن از
عکس بیماران سرطانی تناقض دارد. اگر هدف فقط تامین داروی بیماران سرطانی است، چرا اهدای پلاسما رایگان و داوطلبانه نیست؟ چون دادن پول به آورنده و دهنده پلاسما، چیزی جز کاسبی و نگاه تاجرانه به ذهن متبادر میکند؟
وی تاکید کرد: خون فروشی همواره چهرهای منفور و منفی داشته است. با مراجعه به ادبیات عامه، نکوهش این رویداد به وفور دیده میشود. نمونه اش رمان «خون فروش» اثر یوهوآ، داستان «آشغالدونی» اثر دکتر ساعدی و
فیلم سینمایی «دایرهی مینا» ساخته مرحوم داریوش مهرجویی هستند. از طرف دیگر، مردم متدین و شریف استان قزوین، همواره و در طول تاریخ، نقش مهمی در بزنگاههای تاریخی و
مذهبی کشور داشته اند. نمونه اش شهید لشکری ها، شهید بابایی ها، ابوترابیها و ... در این میان آیا درست است عدهای سودجو و کاسب، در لفافه شعارهای انسان دوستانه، علم خون فروشی را در این شهر برافراشته کنند؟
مدیر کل انتقال خون استان قزوین ادامه داد: صنعت ملی پلاسما و ایجاد پالایشگاه پلاسما قطعا قابل دفاع است و باید حمایت شود، اما فروش پلاسما و نان در خون مردم زدن حکایت دیگری است. اگر این دوستان قصد احداث پالایشگاه را دارند، چرا 20 سال فقط وعده این کار را میدهند و از احداث پالایشگاه خبری نیست؟ آیا جز این است که فروش پلاسما به شرکتهای خارجی و واردات داروهای مشتق از پلاسما، سود بیشتری به جیبهای ایشان واریز میکند؟ گردش
مالی سالیانه پلاسما در
ایران حدود 200 میلیون دلار است که بخشی در اختیار سازمان انتقال خون
ایران و در قالب برنامه پالایش قراردادی است که از طریق اهدای صد در صد داوطلبانه و ارسال پلاسمای مازاد بر نیاز مراکز درمانی صورت میپذیرد. در این میان سوداگران و سلاطین عرصههای مختلف بدشان نمیآید در این حوزه هم ورود کرده و کلاهی از این نمد برای خودشان دست و پا کنند.
وی خاطرنشان کرد: اگر سودآوری برای بخش خصوصی و دوستان فعال در عرصه پلاسما اهمیتی ندارد و فقط به خاطر مردم و رضای خدا وارد این عرصه شده اند، چرا سایر فرآوردههای خونی از قبیل گلبول قرمز و پلاکت را تامین نمیکنند؟ عمر پلاکت تنها 5 روز و عمر گلبول قرمز 35 تا 42 روز است در حالیکه عمر پلاسما 3 سال است. بیماران سرطانی در طول مدت درمان خود، بیشتر از پلاسما و داروهای مشتق از پلاسما، به پلاکت نیاز دارند. چرا دوستان فعال در این عرصه به دنبال تامین پلاکت، گلبول قرمز، خون کم لکوسیت و ... نیستند؟ آیا غیر از این است که امکان کاسبی فقط با پلاسما امکان پذیر است؟
صالحی فر گفت: فرض بگیریم بخش خصوصی قصد دارد به دولت در تامین داروهای مشتق از پلاسما کمک کند. در این صورت سوال این است که چرا در قبال گرفتن پلاسما پول پرداخت میکند؟ چرا نباید واقعا پلاسمای اهدایی و داوطلبانه باشد؟ بر اساس دستورالعملهای سازمان جهانی بهداشت، پرداخت هرگونه وجه و اعطای هرگونه امتیاز به اهداکننده درست نیست، چرا که در این صورت ممکن فرد داوطلب برای رسیدن به وجه یا هدیه، پاسخ سوالات را به درستی نداده و این مساله میتواند
سلامت خون اهدایی را به خطر بیاندازد.
نوجوانان و
جوانان هدف
تبلیغ اهدای پلاسما پولی
وی افزود: شنیدهها حاکی از این است که متاسفانه بازاریابان اینگونه موسسات در کمیته امداد، بهزیستی، دبیرستان ها، دانشگاه ها، آرایشگاههای
زنانه و حتی تجمعات دینی و مذهبی، به شدت فعال بوده و این تجارت کثیف را
تبلیغ میکنند. هدف گرفتن قشر ضعیف جامعه و نسل
نوجوان و جوان کشور، علاوه بر ایرادات فوق الذکر، اثرات دیگری نیز دارد؛ نخست اینکه قشر ضعیف و تحت پوشش کمیته امداد، قطعا وضعیت
تغذیه مناسبی ندارد و با فروش پلاسما، وضغیت سوء
تغذیه آنها جدیتر خواهد شد.
مدیر کل انتقال خون استان قزوین ادامه داد: دوم اینکه نوجوانان 18-19 ساله در سنی هستند که باید توسط خانوادهها کنترل شوند. خیلی از والدین، با کنترل میزان پول توجیبی بچهها و اینکه پول را صرف
خرید چه چیزی کرده اند، این کنترل را انجام میدهند. وقتی این قشر بتوانند به دور از
چشم پدر و
مادر و با فروش پلاسما پول در بیاورند، دیگر کنترلی بر روی خرج کرد آن وجود ندارد و میتواند سر از بازار مواد مخدر، روانگردان، مشروبات الکلی و ... در بیاورد. مشاهدات شاهدین خبر از این دارد که اغلب این نوجوانان با موتورسیکلت و در قالب دستههای چند نفری برای فروش پلاسما مراجعه میکنند.
وی یادآور شد: لازم به ذکر است که بر اساس دستورالعملهای سازمان انتقال خون، افراد 16 تا 18 سال برای اهدای خون یا پلاسما، نیاز به رضایت کتبی ولی قانونی خود دارند. آیا در مراکز خصوصی پلاسما این مساله رعایت میشود؟
صالحی فر گفت: نکته پایانی اینکه جمعیت کشور به سرعت در حال پیر شدن است. آمارها نشان میدهد که بیشترین درصد خونهای اهدایی در مراکز درمانی برای افراد بالاتر از 60 سال مصرف میشود. پیری جمعیت مساوی است با کاهش اهداکننده از یک سو و افزایش مصرف از سوی دیگر. در چنین شرایطی این دوستان تعهد کرده اند سالانه 30 هزار لیتر پلاسما از مردم خریده و به خارج از کشور صادر کنند، آیا نتیجه این عمل قابل پیش بینی نیست؟ به همه این موارد، امکان بیوتروریسم، سوء استفادههای بیولوژیک، سوء استفادههای رسانههای معاند و القاء خون فروشی مردم در اثر فقر و... را هم به این قصهی پر غصه اضافه کنید.
http://www.banounews.ir/fa/News/1318914/پلاسما-فروشی-در-ایران؛-خیریه-یا-تجارت؟--پایان-اهدای-داوطلبانه