آریا بانو - سواد زندگی /خیلی دور از ذهن نیست، تنفر از والدین شاید رایج نباشد، اما کم نیستند کسانی که فکر میکنند
پدر و مادرشان برای آنها کاری نکردهاند و هیچ گاه حامی و پشتیبانشان نبودهاند. آنها از والدین شان متنفرند و با این حس خشم و نفرت روزگار می گذرانند. این خشم آسیب زننده است.
دلایل تنفر از
پدر و مادر
کاملا طبیعی است که فرزندان با دیدن بدرفتاری، طرد شدن و آسیبهای متعدد از
مادر و
پدر به آنها احساس بدی داشته باشند. زخمهایی که به ما وارد میشود، ممکن است آنقدر مهلک باشد که برای محافظت از خود از والدین مان دوری کنیم.
برخی از دلایل تنفر از والدین واقعی و برخی دیگر گذرا و مربوط به بحرانهای فردی هستند.
برخی از دلایل گذرای نفرت نوجوانان از والدین عبارتند از:
نیاز به استقلال بیشتر
سرکشی و غرور نوجوانی
داشتن انتظارات نامعقول
کدهای اخلاقی و سبک زندگی و فکری متفاوت
شانه خالی کردن از تقصیر و یافتن مقصر برای ناکامیهای خود
تربیت غلط والدین
داشتن والدین سمی
آزار و بدرفتاری از سوی والدین
خراب شدن آینده به دلیل دخالتهای شدید والدین و تصمیمگیریهای دیکتاتور مآبانه
تبعیض بین فرزندان
بی توجهی و طرد فرزند
دخالت در امور زندگی فرد
انتظارات بیش از حد از فرزند
آسیبها و پیامدهای تنفر از والدین
مسئولیت بیشتری تقبل کنید
برای حل مشکل تلاش کنید
بخشیدن والدین
برخی از افراد، تصورات اشتباهی در زمینه بخشش دارند و فکر میکنند بخشش یعنی فراموش کردن همه بدیهایی که در حقشان شده است یا بخشش یعنی گذشت و فداکاری کردن. در ادامه چند معنی اشتباه بخشش را توضیح میدهیم تا به شما کمک کند که معنی واقعی بخشش را متوجه شوید.
بخشش به معنای فراموش کردن نیست، بلکه شما باید اتفاقاتی که افتاده است را به همراه دلایل واقعیشان و رفتار خودتان در آن زمان تجزیه و تحلیل کنید و صرفا احساسی فکر و عمل نکنید.
این درک درست و پی بردن به دلایل واقعی اتفاقات از ایجاد دوباره چنین موقعیتی در آینده جلوگیری می کند.
بخشش به معنای گذشت کردن و اجازه دادن به والدین برای ادامه دادن رفتار و برخورد اشتباه و آسیبزنندهشان نیست.
بخشش یک شبه اتفاق نمیافتد. فرایند بخشش کار سادهای نیست و به کمک درمانگر و مشاور، کم کم طی میشود تا آرامش و صلح درونی اتفاق بیفتد.
بنابراین انتظار نداشته باشید که یک شبه همه چیز را فراموش کنید و ارتباط با والدینتان را از اول شروع کنید و وانمود کنید اصلا هیچ اتفاقی نیفتاده است.
فراموش نکنید خشم به خاطر اتفاقات گذشته و احساس نفرت از
مادر و
پدر باعث میشود که همیشه در گذشته بمانیم و به خاطر آن آینده خود را نیز از دست بدهیم.
بخشش فقط به نفع والدینمان نیست، بلکه ما را از قید و بندی که به پای روحمان بستهایم، رها میکند.
ماندن در وضعیت یک قربانی بیچاره مانع از رشد و استقلال شخصیتی ما میشود و باعت بروز افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات روانی میگردد.
چطور
مادر و پدرم را ببخشم؟
دلیل خشم و تنفر از والدین را پیدا کنید
دوران کودکی و رفتار والدینتان را بررسی کنید تا دلیل احساس تنفر از والدین خود را بیابید. چه خاطرات تلخی از دوران کودکیتان دارید که باعث شده است این احساسات منفی را داشته باشید؟ آیا واقعا
پدر و مادرتان برای شما هیچ کار خوبی نکردهاند؟ هیچ لطفی در حقتان نکردهاند یا شما فقط اتفاقات و ویژگیهای منفی را میبینید؟ همه اینها را باید بررسی کنید و ابعاد مثبت و منفی خانوادهتان را مشخص کنید.
در درجه اول لازم است برای بهبود فضای
خانواده خود تلاش کنید. موقعیت را تحلیل کنید. در چه شرایطی تنش و درگیری بین شما و
مادر و
پدر شدت پیدا میکند؟ چه مسائلی باعث اختلاف و دعوا بین شما میشود؟ دلایل تنفر از والدین چیست؟
کشف دلایل ناراحتی یا عصبانیت والدین کمک میکند که از بروز درگیری پیشگیری کنید. یکی از دلایل اختلاف بین
فرزند و
مادر و
پدر عدم توانایی در برقراری ارتباط مناسب است. یادگیری شیوههای ارتباطی صحیح بسیار مفید است.
لحن خود را در حرف زدن با والدین مان تلطیف کنیم. حتی اگر آنان با توهین صحبت میکنند، ما آرامش و متانت را در کلام مان رعایت کنیم. به تدریج، رفتار درست ما به کل
خانواده تسری پیدا میکند.
درک و همدلی بیشتری داشته باشید
دلیل بسیاری از نگرانیها و تنشها و تنفر از والدین، عدم درک متقابل طرفین از یکدیگر است. سعی کنیم مسائل را از دریچه دید والدین خود بنگریم و تحلیل کنیم، در این صورت درک متقابل و همدلی بیشتر میشود.
فراموش کنید
برخی از رویدادهای گذشته با صرف فراموشی میتوانند در گذشته باقی بمانند. صرف کردن زمان در مرور خاطرات، بدیها و کینهها و تنفر از والدین ما را از پیشرفت در زندگی بازمیدارد.
زندگیمان را بازسازی کنیم، خطاها را اصلاح کنیم و با کمک روانشناس به صلح درونی با خودمان، نه لزوما صلح با
مادر و پدر، برسیم. اگر والدینمان اجازه ندادهاند با عشقمان باشیم، تحصیل کنیم، به یکی از فرصتهای زندگی ما پشت پا زدهاند، ما را آزار جسمی و روحی دادهاند،
معتاد بوده یا هر مشکل دیگری داشتهاند، شاید امروز وقت آن باشد که گذشته را فراموش کنیم و آینده را بسازیم.
درست است که ما فرصتهایی را از دست دادهایم، اما جهان پر از فرصتهای کشف نشده است.
مادر و
پدر ما هم انسانهایی هستند با محدودیتهای بی شمار و ممکن است در زندگی تصمیماتی اشتباه بگیرند، آسیب ببینند و متقابلا آسیب بزنند.
دست از تلاش برای تغییر
مادر و پدرتان بردارید
تغییر برای برخی از افراد سخت و چالش برانگیز است، به خصوص اگر چندین دهه از عمر آنان گذشته باشد و با عنوان «بزرگتر خانواده» خود را محق در انجام هر کاری بدانند. بهتر است ما تلاشمان را صرف تغییر و بهبود خود کنیم.
مشکلات رفتاری و شخصیتی والدینمان از ما ساخته نیست. اگر دچار مشکلات
زناشویی یا
اعتیاد هستند، اجازه دهیم خودشان به حل آنها بپردازند.
مستقل شوید
تنفر از والدین دردناک است. زمانی که نمیتوانیم یک نفر را تغییر دهیم، بهترین راه دوری از
خانواده و رسیدن به استقلال است. ادامه زندگی مستقل دشوار است، اما اگر میتواند به آرامش روحی و کاهش احساس نفرت از
مادر و
پدر به ما کمک کند، برای آن تلاش کنیم.
هر چند باید برای آن با عده زیادی بجنگیم، اما مسلما زندگی مستقل ارزش تلاش را دارد. شاید بهتر باشد در ابتدای راه، برای
مدیریت امور
مالی در یک پانسیون زندگی کنیم که با هزینههای کمتری همراه است و نیز امنیت بیشتری دارد.
برای رهایی تنفر از والدین از مشاور کمک بگیرید
مرهم گذاشتن بر زخمهایی که در گذشته به ما وارد شده است، گاهی آسان نیست. گاهی مشکلات و آسیبهای روانی در والدین به قدری بالاست که ممکن است هر روشی که امتحان کرده باشیم، نتیجه بخش نباشد.
در این صورت نیاز است تا از خدمات مشاوره
روانشناسی استفاده کنیم. درمانگر روش مناسب را به ما پیشنهاد میدهد که میتواند
خانواده درمانی (برای بهبود ارتباط اعضای
خانواده و حل مشکلات) یا رفتار درمانی شناختی (برای غلبه بر احساسات منفی و رسیدن به رویکرد مثبت تر) باشد.
روشهای دیگری نیز ممکن است بسته به شرایط ما پیشنهاد شود که یکی از آنها طرحواره درمانی، برای حل مشکلات نهادینه شده در شخصیتمان از دوره کودکی است.
همکاری و کمک در
خانواده باعث تخلیه و کاهش فشار روانی از روی اعضا میشود. اگر بتوانیم به
خانواده در مسائل مختلف از قبیل امور خانه، خرید، تأمین مخارج و هزینهها کمک کنیم، از میزان تنشها کاسته میشود. حواسمان باشد این مسئولیتپذیری به معنای تحمل فشار مضاعف روی خود و یا تمام بار
خانواده را به دوش کشیدن نیست.
بیشتر محبت کنید
واقعیت این است که ما نمیتوانیم کسی را تغییر دهیم جز خودمان.
پس اگر خواهان رهایی تنفر از والدین و تغییر در آنها هستیم، در ابتدا لازم است تغییر را از خودمان شروع کنیم.
اگر تصور کنند ما دوستشان نداریم، همیشه حالتی تدافعی در برخورد با ما خواهند داشت. در مواقعی که آنها عصبانی نیستند یا با هم صمیمی هستیم،
عشق خود را به آنها با دادن هدیهای یا گفتن جملات محبت آمیز نشان دهیم.
با داشتن احساس نفرت از والدین و مرور خاطرات بد، شانس خوب زندگی کردن و پیشرفت را از خود میگیریم. مسأله مهم این است که آیا میخواهیم رفتار معیوب والدینمان را تکرار کنیم، باز هم از خودمان یک قربانی بسازیم، یا این روال معیوب را بشکنیم و شخصیت یک قربانی را از خود دور کنیم؟
گاهی تنفر از والدین به بهانهای برای انفعال و عدم مسئولیت پذیری، فرار از تلاش کردن برای پیشرفت و جلب ترحم دیگران تبدیل میشود. در عوض، از محدودیتها و نقصهای والدین خود به عنوان راهی برای استقلال بیشتر استفاده کنیم.