آریا بانو - صبا / عبدالله اسفندیاری مدیر سابق فرهنگی، کارشناس و فیلمنامهنویس ایرانی، در پی انتخاب رائد فریدزاده به عنوان رئیس سازمان سینمایی گفت: رئیس سازمان سینمایی باید بتواند از افراد
فرهنگی حمایت کند تا فیلمهایی ساخته شوند که وجوه انتقادی،
سیاسی و اجتماعی دارند. امید است که او با کمک مشاوران صاحبنظر بتواند به نفع فرهنگ کشور کار کند.
عبدالله اسفندیاری میگوید: رائد فریدزاده نسبت به
سینما شناخت خوبی دارد و حالا که برای مدیریت، قرعه به نام او افتاده، باید بتواند در عمل تغییراتی در سینمای
ایران ایجاد کند.
اسفندیاری معتقد است رییس سازمان سینمایی باید بتواند از افراد
فرهنگی حمایت کند، تا فیلمهایی ساخته شوند که وجوه انتقادی،
سیاسی و اجتماعی دارند. او با توجه به شرایط موجود،چنین اقداماتی را بعید میداند و از آن به عنوان «کار سخت» یاد میکند، اما امیدوار است که رییس سازمان سینمایی با کمک مشاوران صاحبنظر بتواند به نفع فرهنگ کشور کار کند.
اسفندیاری در پاسخ به این سوال که رائد فریدزاده در ابتدا چه نوع مشکلاتی را در سینمای
ایران باید حل کند، گفت:در
سینما مشکلات متعددی وجود دارد و از مهمترین آنها میتوان به «جای خالی سینمای متفکر و اجتماعی» اشاره کرد.
اسفندیاری اضافه میکند: عرصه
سینما به دست فیلمهای به اصطلاح کمدی افتاده که کمدی نیستند بلکه عملیات ژانگولر و مسخره بازی هستند.
به اعتقاد او در این سالها، فیلمهای سبک و سخیف زیادی ساخته شدهاند که فروش خوبی داشتند، اما اگر معیار فقط جذب مخاطب و گیشه است راهکارهای بهتری هم هست!
این کارشناس
فرهنگی اضافه میکند: فریدزاده باید بتواند سینمای متفکرانه و
فرهنگی و سینمای
سیاسی – که نیاز جدی مردم است- را احیا کند.
اسفندیاری همچنین میگوید: در دهه شصت علیرغم وضعیت جنگی و مخالفتهای برخی از مدیران، سینمای
فرهنگی و هنری و اجتماعی خوبی وجود داشت. فریدزاده هم باید به این سمت حرکت کند البته اگر بتواند و بگذارند.
اسفندیاری در پیش بینی وضعیت سینمای
ایران در «دوران
مدیریت فریدزاده» چنین میگوید: رائد فریدزاده خیلی امکان اعمال نظر ندارد، زیرا در مقایسه با گذشته، سازمانهای زیادی مثال سوره و اوج روی کار آمدهاند که هر یک ماموریتهای خاص خود را دارند. در گذشته بنیاد سینمایی فارابی و وزارت ارشاد به شکل هماهنگ، سیاستهای حمایتی را پیش میگرفتند، اما در شرایط موجود از سینمای هنری فاصله گرفتهایم و به سمت سینمای صنعتی حرکت کردهایم.
او سینمای حال حاضر را به سینمای اتحاد جماهیر شوروی سابق تشبیه میداند و ادامه میدهد: فیلمسازی حال حاضر که در آن غالبا فیلمها «بهفرموده» ساخته میشوند، راه به جایی نمیبرد، زیرا نهایت این نوع
مدیریت و فیلمسازی در آن دوره وجود داشت که بر اساس نگاه یک حاکمیت مطلق، فیلمهای مخالف و منتقد به شرایط کشور امکان ساخت نداشتند. این همان چیزی است که فرهنگ را میکشد و از بین میبرد.
اسفندیاری در پایان اضافه به صبا میگوید: رائد فریدزاده، مانند وزیر ارشاد دانش خوبی دارد و انسان صالحی است، اما بعید میدانم خطر کند و سینمای مستقل و منتقد را حمایت کند. او برای
مدیریت بهترین انتخاب نیست، اما خوب است. البته من هم مثل همیشه، هر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم و برای آقای فریدزاده دعا میکنم که دوران خوبی را رقم بزند.