ما از تعدادي از مشاوران ازدواج خواسته
ايم تا بهترين توصيه هاي خود در مورد زندگي زناشويي را با ما به اشتراک
بگذارند. از چگونگي برقراري يک ارتباط بهتر گرفته تا تنها سپري کردن بعضي
از لحظات زندگي، همه و همه را در اين نوشتار گنجانده ايم. اينها ممکن است
بهترين نکته هايي باشند که تاکنون در مورد زندگي مشترک زناشويي گردآوري شده
اند. تمامي همسران ( يا همسران آينده) بايد اين نوشته را بخوانند.
1 )
اگر هدف شما اينست که از يک زندگي رضايتبخش و پايدار بهرهمند باشيد، براي
نقشي که در اين رابطه به عهده داريد، – خوب يا بد- احساس مسئوليت کنيد
وقتي نقش خود را در رابطه نميپذيريد،
همانند کودکي هستيد که در يک زمين شني، به صورت کودکي ديگر شن ميپاشد.
وقتي مسئوليت خود را در زندگي مشترک با همسرتان پذيرفتيد، تنها در اين صورت
قادر خواهيد بود که با همسر خود به ارتباطي صميمي و متعالي دست پيدا کنيد
2 ) تحقيقات بارها نشان داده است که تماس بدني بيشتر، از طريق رها سازي اکسي توسين (oxytocin) باعث ايجاد يک ارتباط قويتر ميشود
در زندگي زناشويي از بوسيدن، در آغوش
گرفتن، گرفتن دستان همديگر بيشتر بهره ببريد. وقتي همديگر را ميبوسيد و يا
در آغوش ميگيريد، سعي کنيد 5 الي 10 ثانيه آن را ادامه دهيد. اينکار
نتيجهي بهتري خواهد داشت!
3 ) موافقت با مخالفت ها را ياد بگيريد
هرگز دو نفر در مورد همه چيز با هم اتفاق نظر نخواهند داشت. اين امر بلااشکال است. مهم اينست که تفاوتهاي همديگر را بپذيريم.
4 ) گاهي اوقات خريدن هديه لازم نيست و آنچه با ارزشتر تلقي ميشود، توجه و به خاطر داشتن است
هر از گاهي يک نوشته داخل کيف، چمدان و يا
بسته نهار همسرتان بگذاريد و از او به خاطر خوبي هايش قدرداني کنيد. پيدا
کردن غيرمنتظرانه اين نوشته روز او را سرشار از شادي و شعف خواهد کرد.
5 ) براي آقايان درک اين نکته مهم است که بدانند همسرانشان دوست دارند به آنها گوش بدهيد
نيازي نيست که آقايان همه چيز را حل و يا
بر طرف کنند. گوش دادن به تنهايي براي خانمها يک هديه استثنائي است.
خانمها نيز بايد بدانند که آقايان بايد زماني را هم به خود اختصاص دهند. با
دادن فضاي بيشتر به او و شخصي نکردن مسائل، به او اجازه ميدهيد که با ميل
خود دوباره ارتباط برقرار کند و به ارتباطش پايبند باشد.
6 )
بي ثمرترين تلاش در زندگي مشترک اينست که بخواهيد همسرتان را تغيير دهيد.
چون مشکلاتي که با همسرتان داريد، بطور کلي مشکلاتي هستند که شما در خود
داريد
وقتي ميخواهيد همسرتان را تغيير دهيد،
اينکار غالبا با نق زدن شروع ميشود و با فرستادن اين پيام که “تو هماني
نيستي که من مي خواهم”، تمام ميشود. هيچ کس از دريافت چنين پيامي خوشحال
نمي شود و در نهايت به فاصله گرفتن و دو قطبي شدن منتهي ميشود. بگذاريد که
همسرتان هماني باشد که هست و شما نيز تلاشتان را معطوف به تغيير خود کنيد.
7 )
مشکلاتي از قبيل خستگي در اتاق خواب، عدم گفتگو، عصبانيت و … را مانند
علائم يک بيماري تلقي کنيد و با آن بيماري درست مانند يک بيماري به ظاهر
لاعلاج برخورد کنيد
هر درماني را که مي دانيد، به کار ببريد. بالاخره يکي از اين درمانها کارگر ميشود و زندگيتان را مستحکم تر از قبل ميکند.
بي ثمرترين تلاش در زندگي مشترک اينست که بخواهيد همسرتان را تغيير دهيد
8 )
دفعهي بعد که با همسرتان مشاجره داشتيد، خجالت دادن، مقصر دانستن و حق
گويي را کنار بگذاريد، و بدون پريدن وسط حرفهايش، فقط گوش بدهيد
احساسات و افکارتان را با استفاده از
واژهي “من” و به زبان خود بيان کنيد. اين وظيفه همسرتان نيست که ذهن شما
را بخواند، افکار شما را حدس بزند و يا کلمات را بر زبانتان جاري کند.
اينها موانعي بزرگ سر راه ارتباط صادقانه و باز هستند و مطمئناً به رنجش،
عصبانيت، و نااميدي در ارتباط منجر خواهند شد.
9 )
براي قوي تر کردن زندگي زناشويي، بدانيد که بيشتر مشاجرات دو طرفه هستند و
هر دو طرف نکات و دلايلي قابل قبول براي احساسات خود دارند
10 ) انصاف تنها يک واژهي پنج حرفي نيست!
ممکن است در رفتار شما جايي براي انصاف
وجود نداشته باشد و يا آن را به فراموشي سپرده باشيد؛ اما زمان آن رسيده که
آن را دوباره به زندگي برگردانيد. آيا وقتي نوبت به تقسيم وظايف، ابراز
نيازها، اظهار نارضايتي، مديريت مالي زندگي، پدر يا مادري کردن، و حمايت از
ديگري ميرسد، انصاف به خرج ميدهيد؟ اگر نه، حتماً تلاش کنيد انصاف را به
ارتباطتان برگردانيد و آن را ارتقا دهيد.
11 ) هيچ چيز در زندگي زناشويي، مهم تر از ارتباط بين زن و شوهر نيست
وقتي در زندگي مشترک به مسائلي ديگر از
قبيل شغل، بچه، و علايق شخصي بيش از ارتباط زناشويي اهميت داده مي شود،
مشکلات متولد مي شوند. ارتباط زناشويي را اولويت اصلي زندگي قرار دهيد. با
اينکار، زندگي شکوفا مي شود.
12 ) آيا به دنبال تعاملات خوشايندتر در زندگي مشترک هستيد، يا اينکه زندگي را به کام همسرتان تلخ و ناخوشايند کرده ايد؟
اگر همسرتان با مهرباني، ملايمت، صبر و
خودکنترلي با شما رفتار ميکند، پاسخ به اين رفتار او آسان است. اما اگر با
شما بدرفتاري شود، مشکل مي توان در جواب اين رفتار، خوب بود. به اين فکر
کنيد که چگونه ميتوانيد براي همسرتان يک موهبت باشيد، و در عوض، برکات اين
موهبت نصيب خود شما و زندگيتان نيز خواهد شد.
13 ) هرگز جمله اي را با “تو” آغاز نکنيد
به جاي اينکار، جمله را با واژهي “من”
شروع کنيد و سپس، به جاي افکارتان، احساستان را در ميان بگذاريد. اينکار
ممکن است به اين آساني هم نباشد، چرا که ما به بسياري از افکارمان لباس
احساس پوشانده ايم، مثل ” من احساس ميکنم داري طردم مي کني”. احساسات اصيل
عبارتند از ناراحتي، عصبانيت، خوشحالي، تنهايي، نااميدي و … و شريک کردن
همسرتان در احساسات واقعي مي تواند به ارتباط بهتر و همدردي بيشتر منجر
شود.
14 ) نحوهي قدرداني از همسرتان را ياد بگيريد
15 ) مقصر دانستن و انتقاد را کنار بگذاريد
روي صفات قابل تقدير همسرتان تمرکز کنيد و
سپس صادقانه و بصورت غيرمنتظره، مراتب قدرداني خود را به خاطر داشتن چنين
صفاتي ابراز کنيد. بد نيست گاهي اوقات از خودتان نيز بخاطر داشتن خصوصيات
مثبت و خوب تشکر کنيد.