آریا بانو -
درخواست
طلاق بعد از اولین سفر خارجی
٤٥٦
٠
جام جم / زوج جوان بعد از 12 سال زندگی مشترک، وقتی برای اولین بار به یک کشور دیگر سفر کردند، کارشان به
طلاق و جدایی کشید. این زوج که در طول زندگی مشترک شان هیچوقت نتوانسته بودند به خارج از کشور سفر کنند، هرگز تصورش را هم نمیکردند که اولین سفرشان به دعوا و درگیری ختم شود. ماکان و فریبا هفته گذشته دادخواست جدایی خود را به دادگاه
خانواده تهران ارائه کردند.
زن جوان درباره علت این درخواست گفت: من و ماکان 12 سال است با هم زندگی میکنیم. در این مدت همیشه
دوست داشتم برای یک بار هم شده به سفر خارجی بروم، اما هیچوقت جور نمیشد که با هم به سفر خارجی برویم. تا اینکه چند وقت پیش من و ماکان تصمیم گرفتیم مرخصی بگیریم و به سفر خارجی برویم. من گشتم و یک تور برای سفر به مالزی پیدا کردم. میخواستم شوهرم را سورپرایز کنم برای همین بدون اینکه به او بگویم، تور را گرفتم و وقتی همه چیز آماده شد موضوع را به او گفتم. ماکان اول مخالفت کرد و گفت که
دوست ندارد به مالزی بیاید. ولی وقتی برایش از آنجا تعریف کردم، دیگر مخالفتی نداشت. ما به این سفر رفتیم اما آنجا بود که فهمیدم ماکان به خاطر لجبازی میخواهد سفرمان را خراب کند. چون من این سفر را انتخاب کرده بودم، میخواست هر طور شده به من بفهماند که نباید به این سفر میآمدیم. از همان اول شروع کرد به غر زدن. هرجا میرفتیم ایراد میگرفت. به بهانههای مختلف داد و بیداد راه میانداخت و روزمان را تلخ میکرد. در تمام جر و بحث هایمان هم میگفت اگر اینجا را انتخاب نمیکردی و جای بهتری میرفتیم بیشتر خوش میگذشت. تا اینکه روز آخر دیگر عصبانی شدم و من هم سرش داد و بیداد کردم. در هتل جلوی
چشم مردم با هم دعوای شدیدی کردیم. همه داشتند ما را نگاه می کردند. کلی آبروریزی شد. آنجا بود که از ماکان متنفر شدم. آن سفر که میتوانست بهترین سفرمان باشد، به بدترین و تلخترین سفرمان تبدیل شد. وقتی برگشتیم، ماکان حتی سعی نکرد از من عذرخواهی کند. موضوع را کش داد و دیگر با من صحبت نکرد. تا اینکه تصمیم گرفتیم برای همیشه از هم جدا شویم.
در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: همسر من خیلی خودخواه است. در زندگی مان همیشه همینطور بوده و سعی کرده در بیشتر مواقع خودش تصمیم بگیرد. هیچوقت به او چیزی نگفتم و اعتراضی نکردم. تا اینکه بالاخره بعد از چندین سال، همه چیز جور شد تا با هم به یک سفر خارجی برویم. این اولین سفر خارجی من و فریبا بود. هردویمان هیچوقت به خارج از کشور سفر نکرده بودیم. برای همین خیلی ذوق و شوق داشتیم. فریبا در میان حرفهایش از مالزی حرف میزد و من هم گفتم
دوست ندارم به آنجا بروم. تا اینکه یک روز بدون اینکه به من اطلاع دهد تور گرفت و پولش را هم واریز کرد. خیلی از این کارش عصبانی شدم. دیگر آن سفر برایم لذتبخش نبود و هیچ ذوقی نداشتم. چون این بار هم فریبا به جای من تصمیم گرفت و حتی نظرم را هم نپرسید. دیگر از این رفتارهایش خسته شده بودم، برای همین تصمیم گرفتم این بار کوتاه نیایم. فریبا باید میفهمید که زندگی مشترک با خودخواهی جلو نمیرود و باید در همه چیز با هم شریک بود. در پایان نیز قاضی پس از شنیدن صحبتهای این زوج، رسیدگی به پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.