آریا بانو
طنز/ آق کمال در خانه تکانی جانش در می رود!
پنجشنبه 23 اسفند 1397 - 16:54:09
آریا بانو -
طنز/ آق کمال در خانه تکانی جانش در می رود!
١٠٨
٠
خراسان / هیچ‌وقت مثل امسال بری عید نوروز لحظه‌شماری نکرده بودُم. یعنی ای‌قد که تو ای سال گذشته خسته رفتُم، هم فقط مِخوام ای ده، پونزده روزه فقط استراحت کنُم، بی‌حرف پیش، گوش شیطون کر، ایشالا ماشالا! ولی دقت کردن تعطیلات عید همی آخرای اسفندش خوبه که حول ولا درِم سال نو برسه، همی جنب و جوش و ذوق و شوقی که درِم بری سال جدید خیلی مچسبه. وگرنه خود نوروز با چنان سرعتی میه و مِره که نفهمیدم چی شد! بعدش باید تا اول اردیبهشت سماق بمکم تا حقوقا ره بریزن! عوضش ای‌بر سال از هرکی طلب دری فرت و فرت تسویه مکنه و حقوق مِدن و عیدی مِدن و خوش خوشانت مِشه. خلاصه مایَم طبق روال هر سال مراسم باشکوه خانه‌تکانی داشتِم. اگه داستان زندگی ما ره دنبال کرده باشن مِدنن که چی بساطی درم بری خانه‌تکانی، اگر هم تا حالا نخواندن که خب نِمشه تو 400 کلمه ای مصیبت ره براتان توضیح بدُم! ولی همی ره بدنِن که خانه‌تکانی تو خانه ما، یکی از پیچ‌های سرنوشت سازه که ممکنه کار به جاهای باریک بیکیشه! الان مگم.
همیشه از نیمه بهمن کاملیاخانم شروع مکنه به خانه‌تکانی، به ای بهانه که چون جفت‌مان سر کارم، وقت نِدرم. اول هم مِره سراغ حوزه استحفاظی خودش و قلمروی حکمرانیش یعنی آشپزخانه! بماند که حتی قندای تو قندون و دوشاخ یخچال و توی شلنگ ماشین لباسشویی رم موشوره! کار مو وقتی شروع مِره که پا مذاره تو هال. دگه گفتن نِدره که چی به روزگارُم میره و هم مثل چی ازم کار میکیشه. ولی بدبختی بعد از ای پروژه شروع مِره که مو نباید خدای نکرده کاری بکنُم که زحمت‌هامان هدر بره. مثلا دیروز نشسته بود که یَگهو انگار جن دیده باشه، داد زد: «اون چیه؟» برق سه فاز ازم پرید. دمپایی ره درآوردُم که برُم به جنگش که دیدُم منظورش یَگ رد روی همو دیواری بود که هفته پیش شسته بودُم، اویَم رد یَگ بند انگشت خُردو که نفهمیدُم چی جوری رفته بود اونجی و اصلا چی جوری دیده بودش! حالا بماند که تمام ای مدت تا توپ سال نو باید روی نوک پا وَربجهُم که مبادا خواب فرشا به هم بیریزه و دولَخ بره! خلاصه خانه‌تکانی بری ما دو مرحله دره، یکی قبلش که سخته، یکی هم بعدش که سخت‌تره!
به هرحال ایشالا که سال خوبی دشته بشن، دل‌تان خوش باشه، لب‌تان خندون، تن‌تان سالم و همیشه بگن خدا ره شکر. ما رَم دعا کنن، یادتان بشه که مو آخرین نفری بودُم که سال نو ره بهتان پیشاپیش تبریک گفتُم! ایم از ای.

http://www.banounews.ir/fa/News/137798/طنز--آق-کمال-در-خانه-تکانی-جانش-در-می-رود!
بستن   چاپ