آریا بانو - ایسنا / یک سال پیش جمعی از هنرمندان گرد هم آمدند تا در جشن تولد آتیلا پسیانی شرکت کنند؛ برنامهای که یکی از پرجمعیتترین گردهماییهای بعد از کرونا بود.
شب عجیبی بود در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان که آتیلا پسیانی بعد از مدتی در جمع همکارانش ظاهر شد. خانهنشینیهای دوران کرونا و بیماریاش، سبب شده بود تا کمتر فرصت دیداری با همکارانش رخ بدهد.
هرچند رد بیماری بر چهره او نشسته بود و قامت بلندش در زیر بار بیرحمی آن خمیده شده بود، اما او همان روحیه همیشگی را داشت؛ صریح و طناز و خوش خنده.
بعد از همه سخنرانها روی صحنه رفت و از لطف همه آنان تشکر کرد و با همان طنازیاش گفت: با وجود تمام سخنان دوستان که خیلی صادقانه و دوستانه، درباره من گفتند، مرا عمیقا به فکر فرو برد که انگار یک جای کار میلنگد!
او شاید به این گونه مراسمها عادت نداشت؛ به تجلیل و تقدیر و بزرگداشت، چون به گفته
دوست همقطارش، رضا کیانیان عادت کرده بود که به دلیل انتخاب شیوه کاری خود، فحش بخورد!
آتیلا پسیانی، اما از ناسزاها دلسرد نشده بود، او در تمام سالهایی که به عنوان یکی از سردرمداران
تئاتر تجربی شناخته میشد، تلاش کرد به جای
گوش سپردن به ناسزاها، کار خودش را بکند. او عاشق جوانها بود و دور و برش همیشه پر از جوانانی بود که از حمایت او برخوردار میشدند. شاید او نخستین کسی بود که آنان را جدی میگرفت و این چنین است که همواره از
عشق و علاقه این
جوانان بهرهمند بود و این
عشق هنوز هم جاری است.