آریا بانو

آخرين مطالب

رامین دلشاد: چرم می‌تواند صنعت ما را به حرکت در آورد / مشکل صنعت کفش ضعف در قانون است فرهنگی هنری

  بزرگنمايي:

آریا بانو - عطیه پژم: رامین دلشاد تولیدکننده کفش و مدرس دانشگاه می‌گوید دولت و مجلس باید از طریق اتحادیه‌ها اطلاعات خودشان را کامل کنند.


سرویس مد و لباس هنرآنلاین: رامین دلشاد از فعالان صنعت طراحی و تولید کفش و مدرس دانشگاه است که سابقه داوری در جشنواره‌های متعدد در این عرصه را دارد.
دلشاد معتقد است قیمت یک بشکه نفت برابر با دو سه جفت کفش است. پتانسیل و ظرفیت صنف کفش بسیار بالاست. در بحث فروش یک بشکه نفت، مسائل امنیتی و حراستی مطرح است و پرسنل بسیار زیادی باید روی آن کار کنند. واقعاً می‌شود نفت را کنار گذاشت و کفش را جایگزین آن کرد.
مشروح گفت‌وگوی هنرآنلاین با رامین دلشاد را در ادامه بخوانید:
آقای دلشاد، درباره سابقه فعالیت‌هایتان بگویید و اینکه چگونه به صنعت مد و به‌ ویژه کیف و کفش ورود پیدا کردید؟
من متولد سال 1345 هستم. سال 64 وارد دانشگاه شیراز شدم و در رشته فنی مهندسی مکانیک تحصیل کردم و سال 73 به طور رسمی وارد صنعت کفش شدم. در ادامه دوره‌هایی را در ایتالیا در زمینه ماشین‌آلات و مواد اولیه کفش گذراندم و چون رشته من فنی مهندسی بود، بیشتر در زمینه ماشین‌آلات این صنعت متمرکز شدم. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم صنعت کفش این‌قدر گسترده باشد ولی به محض ورود به این حرفه دیدم که همه رشته‌های مهندسی در آن وجود دارد. بالطبع بر حسب نیاز دوره‌های دیگر را هم در داخل و خارج از ایران گذراندم. زبان انگلیسی را هم بلد بودم و به همین خاطر دوره‌های بازرگانی انگلیسی این حرفه را هم گذراندم. در ادامه به صورت ناخواسته وارد بخش تولید کفش شدم. من به‌عنوان مدیر حدود 12 سال در کارخانه‌های مختلف مشغول کار تولید بودم. بعد مجدداً ماشین‌سازی کفش را در ایران راه‌اندازی کردیم و در نهایت به سمت بازرگانی صنعت کفش آمدم. یک دفتری در خیابان فردوسی داشتم و دو سال هم بازرگانی مواد اولیه و هر آنچه که در صنعت کفش هست را انجام می‌دادم. سال 89 زمانی که دانشگاه جامع و علمی کاربردی کفش تهران راه‌اندازی شد، من جزو اولین نفراتی بودم که در آنجا شروع به تدریس کردم و هنوز مشغول تدریس هستم. در ادامه کم کم به حوزه کفش‌های دستی ورود کردم و بعد به طور ناخواسته وارد صنعت کیف شدم. در 8 سال گذشته در دانشگاه مرکز چرم تهران هم تدریس می‌کنم. الآن حدود 10 سال است که کارخانه تولید کفش دارم و کار مواد اولیه را نیز همچنان ادامه می‌دهم. در حال حاضر بسیار فعال هستم. از ساعت شش و نیم صبح که بیدار می‌شوم تا ساعت 9-10 شب مشغول کار هستم. خوشبختانه همسرم نیز در این زمینه به من کمک می‌کند. جا دارد از همسرم نادیه و پسرم محمد تشکر کنم. من برای خانواده‌ام وقت زیادی می‌گذارم و کمک خانواده هم برای من موثر واقع شده است. اگر خانواده آدم را تشویق نکند، آدم روحیه خودش را از دست می‌دهد.

از بالغ بر 80-90 سال پیش صنعت چرم و در ادامه کیف و کفش در جامعه ما به صورت جدی مورد توجه قرار گرفت. با توجه به منابع انسانی خوبی که به این صنعت اقبال نشان دادند، ما شاهد رشد و توسعه در این زمینه بودیم و یک زمانی کشور ایران تبدیل به صادر‌کننده بزرگ کیف و کفش شد، اما از یک جایی به بعد کشورهای صنعتی نظیر چین و ترکیه که در زمینه فشن فعالیت گسترده‌ای دارند تقریباً بازار ما را تسخیر کردند. برداشت شما از ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های موجود جامعه در زمینه صنعت کیف و کفش چیست؟
در صنف ما ظرفیت کیف و کفش و حتی انحصاراً کفش بسیار بالاست. کشور چین تاکنون در بحث محصولات چرمی نتوانسته ورود پیدا کند چون چرم طبیعی ندارد. ایران و استرالیا در زمینه تولیدات پوست گوسفندی در دنیا اول هستند. ما به اندازه کافی تکنولوژی هم داریم و اگر در بخش‌هایی در بحث تکنولوژی و ماشین‌آلات ضعف داریم، این ضعف مشکل اول ما نیست. چند سال پیش تولیدکنندگان چرم و کفش ما بهترین ماشین‌آلات را از ایتالیا وارد کردند. با وجود تحریم‌ها کسانی بودند که این ماشین‌آلات را وارد کنند و دست‌شان درد نکند. من در صنف کفش می‌توانم از آقای مهندس رضایی نام ببرم. مهندس رضایی در بحث نوآوری در صنعت کفش واقعاً زحمت بسیار زیادی کشیده است. ایشان دو سال پیش 50 شرکت ایتالیایی را دعوت کرد و حتی هزینه‌ هتل آن‌ها را هم خودش پرداخت کرد چون واقعاً این صنف را دوست دارد. پس از ایتالیا سال گذشته شرکت‌های آلمانی هم به ایران آمدند. از ترکیه و چین هم شرکت‌های بسیار زیادی به ایران آمده‌اند. سال گذشته چینی‌ها یک سالن بسیار بزرگ را به خودشان اختصاص دادند. اگر مسئله ارز و دلار پیش نمی‌آمد و یا قدرت خرید مردم افت نمی‌کرد، قطعاً شرایط بهتر هم می‌شد ولی در نمایشگاه امپکس امسال چینی‌ها، ایتالیایی‌ها و آلمانی‌ها نیامدند و نمایشگاه امپکس تقریباً تبدیل به نمایشگاه داخلی شد. تقریباً به جز یکی دو شرکت که نماینده‌ کشورهای خارجی بودند، سایرغرفه‌ها را ایرانی‌ها پر کرده بودند.
بخشی از این مسئله به مشکلات ارزی برمی‌گردد که البته مشکلات ارزی می‌تواند یک فرصت باشد و کمک کند تا مجدداً تولید داخلی ما رونق بگیرد. شما چطور فکر می‌کنید؟
فکر می‌کنم در حال حاضر قیمت یک بشکه نفت برابر با دو سه جفت کفش است. پتانسیل و ظرفیت صنف کفش بسیار بالاست. در بحث فروش یک بشکه نفت، مسائل امنیتی و حراستی مطرح است و پرسنل بسیار زیادی باید روی آن کار کنند. واقعاً می‌شود نفت را کنار گذاشت و کفش را جایگزین آن کرد. کفش در کنار خودش انواع کیف زنانه و مردانه، کمربند، ساک، چمدان و... را هم دارد. دوست من تعریف می‌کرد که ما در اتریش یک جا عینکی چرمی را 120 دلار می‌خریم، در حالی که در ایران نهایتاً با 3 دلار می‌شود یک جاعینکی چرم تولید کرد و به قیمت 5 دلار فروخت. من دنبال یک ایده‌ای هستم که راه صادرات باز شود. صادرات کار آدم‌های معمولی نیست و به آدم‌های حرفه‌ای نیاز دارد. پتانسیل صنف کیف، کفش و کمربند چرم آن‌قدر زیاد است که به جرئت می‌گویم اگر وزیر صنعت روی صنعت چرم تمرکز کند و وقت بگذارد، دولت می‌تواند نفت را برای همیشه کنار بگذارد و اشتغال یک و نیم میلیون نفری ایجاد کند. یعنی در عرض یک سال می‌توانند تمام کارخانه‌های چرم که خوابیده‌اند را مجدداً راه‌اندازی کنند. متعاقباً تمام زیرمجموعه‌های آن‌ها هم می‌توانند کارخانه‌ها را فعال کنند. من از صنعت چرم به اسم غول خفته نام می‌برم و معتقدم اگر این غول بیدار شود، می‌تواند اشتغال و صنعت ما را به حرکت در آورد. ما از این مسئله می‌توانیم هم برای اشتغال و هم برای ارزآوری در کشور استفاده کنیم. صنف کیف و کفش چرم پتانسیل بسیار خوب و بالایی دارد.

در یک دهه اخیر چه اتفاقاتی رخ داده که سلیقه و ذائقه مشتریان حوزه کیف و کفش به سمت محصولات چینی رفته است؟ محصولات چینی نه در طراحی و وجه هنری‌شان با فرهنگ و خواسته ما مطابق دارند و نه کیفیت چندان قابل قبولی دارند ولی به هر حال مردم ترجیح می‌دهند آن‌ها را خریداری کنند. فکر می‌کنید علت این اتفاق چیست؟
ما در قوانین، اجرا و بازرسی ضعف بسیار شدیدی داریم. من به جرئت می‌توانم ثابت کنم که اولین مشکل، ضعف قانون است. من در طول 25 سال فعالیتم در صنف کیف و کفش تا به حال ندیده‌ام که دولت بیاید از نماینده اصناف مشاوره بگیرد. رئیس اتاق اصناف ایران تمام صنف‌ها را زیر نظر دارد ولی به تک تک صنف‌ها اشراف ندارد. دولت در وزارت صنایع هیچ آمار و اشرافی ندارد که ما در این صنف چه ماشین‌آلاتی داریم و ماشین‌سازان ما کجا هستند. ما چرا چنین چیزهایی را از اتحادیه و اصناف نمی‌خواهیم تا اتحادیه مجبور شود آن‌ها را دنبال کند؟ همه به دنبال رزومه، تیتر و عنوان هستند و کاری انجام نمی‌دهند. فقط همین‌طوری پشت سر هم بخشنامه می‌دهند و نشست برگزار می‌کنند. چنین مسائلی باید از اتحادیه‌ها خواسته شود. اتحادیه‌ها یک سری آمار دیمی و بی مطالعه می‌دهند چون تاکنون دنبال جمع کردن آمار نرفته‌اند. آمار اولین چیزی است که ما را به مقصود می‌رساند. ما باید بدانیم چه چیزهایی داریم تا بتوانیم برای داشته‌هایمان برنامه‌ریزی کنیم. مجلس شورای اسلامی اگر می‌خواهد قانونی را وضع کند، باید از نماینده‌های اتحادیه‌های مختلف بخواهد که در جلسات کمیسیون شرکت کنند و بعد از آن‌ها بپرسد این قانونی که ما می‌خواهیم وضع کنیم، به صنف شما کمک می‌کند یا لطمه می‌زند؟ مثلاً در مورد صادرات و واردات قانونی را وضع می‌کنند اما در این بین به اصناف کاری ندارند و فقط گمرگ و وزارت صنعت، معدن، تجارت و بازرگانی را می‌شناسند. من شنیده‌ام که در ایتالیا رئیس اتحادیه ماشین‌سازان و رئیس اتحادیه کفش‌های ماشینی و دست‌دوزشان هر سال برای تعیین بودجه کشور به مجلس می‌روند تا از حوزه خودشان دفاع کنند. مثلاً می‌گویند نکند در بودجه ما را در نظر نگیرید. اینجاست که نماینده به خودش می‌آید. من می‌گویم مجلس ما هم باید از کارشناس‌ها و صنوف دعوت کند ولی این کار را انجام نمی‌دهد. بنابراین ما نقص قوانین داریم و این نقص به جایی برمی‌گردد که هرگز از درد کشیده‌های حوزه‌های مختلف دعوت نمی‌شود. وقتی از حوزه‌های مختلف دعوت نکنید، چطور می‌خواهید راجع به آن قانون وضع کنید؟ مگر نماینده مجلس کفاش است و یا در حوزه مد و لباس فعالیت می‌کند؟ من این مسئله را بزرگترین ضعف می‌دانم. همه جای کشور همین مشکل را داریم چون اطلاعات کاملی ندارند. دولت و مجلس باید از طریق اتحادیه‌ها اطلاعات خودشان را کامل کنند. اعضای یک صنف همدیگر را خوب می‌شناسند و مثل یک خانواده هستند. به نظرم دولت به نوعی اصناف را نادیده گرفته است.
اگر امروز یک دانشجو و یا یک فرد علاقه‌مند بخواهد به این حوزه ورود کند، شما در رابطه با روند فعالیتی اصناف و اتحادیه‌ها چه اطلاعات جامعی به آن‌ها می‌دهید تا با شناخت بیشتری خودشان را معرفی کنند و از همان ابتدا خشت اول را کج نگذارند؟
شاید در این زمینه به اندازه کافی تبلیغات صورت نگرفته است. ممکن است بسیاری از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها ندانند که باید چه‌کار کنند. آن‌ها اگر اندک سرمایه‌ای دارند و می‌خواهند یک کارآفرینی انجام بدهند، نباید همین‌طوری خودشان وارد بازار شوند بلکه باید ابتدا بروند با اتحادیه آن صنف صحبت کنند. این اتحادیه‌ها در تمام شهرها وجود دارد. مثلاً در اتحادیه صنف کفش‌دوزی، آقای شجری حضور دارند و علاقه‌مندان می‌توانند از ایشان راهنمایی بگیرند. اتحادیه‌ها، کمیته‌‌های مختلفی نظیر کمیته آموزش، صادرات و حل اختلاف دارند و در مورد مسائل مربوط به اتحادیه اطلاع‌رسانی صورت می‌گیرد. گرچه من معتقدم اتحادیه‌ها هنوز در این زمینه آن‌چنان قوی نشده‌اند ولی فعلاً تنها پایگاه اطلاعاتی هر صنف، اتحادیه همان صنف است.
اتحادیه‌ها حتی سایت و روابط عمومی هم ندارند که علاقه‌مندان بتوانند مراجعه کنند و از اخبار و مسائل مختلف با خبر شوند.
البته سایت دارند ولی سایت‌ها فعالیت زیادی ندارند و خیلی به‌روز نیستند. به طور مثال شاید در روز صدها اتفاق بیفتد که لازم باشد اتحادیه کفش تهران آن‌ها را اطلاع‌رسانی کند ولی این اطلاع‌رسانی‌ها صورت نمی‌گیرد و یا با تأخیر انجام می‌شود. اتحادیه‌ها باید شخص یا اشخاصی را استخدام کنند تا اخبار را لحظه به لحظه آماده و منتشر کنند. دانشجوها و کارآفرین‌های ما باید به اصناف و اتحادیه‌ها مراجعه کنند. من نمی‌گویم الآن موتورهای محرکه اتحادیه‌ها روشن است و دارند خوب جلو می‌روند اما به هر حال مراجعه به آن‌ها از هیچی بهتر است. یکی از ضعف‌های بزرگ‌ اتحادیه‌ها این است که به خاطر مسائل مالی درگیر مسائل کاری خودشان هستند. این‌ها هنوز به اندازه کافی قوی نشده‌اند که بتوانند وقت زیادی در اتحادیه بگذارند و همه کارها را هندل کنند. فعلاً بیشترین کار اتحادیه‌ها صدور جواز کسب است. مدارک را می‌گیرند و جوازها را صادر می‌کنند و سر سال هم می‌گویند شما چون جواز دارید باید حق عضویت‌تان را بدهید. اگر دو نفر هم اختلاف داشته باشند، می‌نشینند پیرمرد منشی می‌کنند و با روش‌های سابق اختلافات را حل می‌کنند.
بنابراین به نظر می‌رسد اتحادیه‌ها بیشتر وجهه نظارتی دارند تا حمایتی؟
بله. اصلاً نمی‌توانند وجهه حمایتی داشته باشند چون پول ندارند و خیلی تخصصی هم نیستند. دانشگاه کفش ما جدید است و الآن 7-8 سال است که به وجود آمده است.
مهمترین چشم‌اندازی که ما می‌‌توانیم برای آینده صنعت داشته باشیم همین بخش علمی دانشگاهی است که متأسفانه آنقدر ضعیف عمل می‌کند و آنقدر دانشجوهای ما کم سواد فارغ‌التحصیل می‌شوند که کم کم این صنعت از منابع انسانی تهی می‌شود. در واقع صنعتی که زمانی سرشار از منابع انسانی بود، حالا دیگر دارد از این قضیه تهی می‌شود. فکر می‌کنید وزارت علوم به‌عنوان بخش دولتی متصدی حیطه دانشگاه چقدر توانسته است در زمینه پوشاک و به ویژه کیف و کفش عملکرد درست و اصولی داشته باشد و آیا سرفصل‌های دانشگاهی ما استاندارد هستند؟
وقتی قرار است یک رشته دانشگاهی دایر شود، معمولاً ابتدا یک خلأ احساس می‌شود و یک درخواستی صورت می‌گیرد و بعد می‌گویند این رشته باید به این دلایل دایر شود. مثلاً رشته تولید کفش یا طراحی کیف و کفش به همین شکل دایر شدند، اما مشکل این است که واحدهای درسی این رشته‌ها را چه کسانی نوشته‌اند؟ این یک مسئله اساسی است چون بعضی از رشته‌ها تأسیس می‌شوند و پس از یکی دو سال می‌بینیم داد اولین فارغ‌التحصیلان آن رشته‌ها در می‌آید که می‌گویند یک سری واحدها نامرتبط و الکی است و یک سری واحدها که ضروری هست هم تدریس نمی‌شود. اساتید هم به واحدهای درسی این رشته‌ها انتقاد دارند. خود بنده چند بار به دانشگاه‌ها و دانشجویان اعلام کرده‌ام که ضعف‌هایی در واحدها وجود دارد و این واحدها پس از چند سال نیاز به یک بازنگری دارند. ما بارها گفته‌ایم که یک سری واحدها کم و کسر است که باید اضافه شوند و یا بعضی واحدها باید حذف شوند، اما هرگز ترتیب اثر داده نشده است. همچنان واحدهای درسی با همان ضعف دارد پیش می‌رود. دانشگاه هم بی‌خیال است و یکی از دلایلش هم این است که در عرض 5 سال گذشته 6 رئیس دانشگاه در همین دانشگاه مرکز چرم تهران عوض شده است. در این دو سالی که رئیس دانشگاه ثابت مانده است هم کاری انجام نشده چون گفته‌اند این رشته‌ها دیگر اینجا تدریس نمی‌شود و ساختمان را دارند می‌فروشند.

به نظرتان فارغ‌التحصیلان ما از چه درجه سوادی برخوردار هستند و خود شما که تولیدکننده و کارآفرین هستند چقدر به آن‌ها اعتماد می‌کنید؟
دانشجوها مستعد هستند اما به اندازه کافی امکانات آموزشی ندارند. چند سال پیش خانم دکتر شیروانی که رئیس دانشکده علوم کاربردی چرم بودند، اعلام کردند که گروهی دارند به ترکیه می‌روند تا دانشگاه ازمیر را ببینند. ایشان از من هم دعوت کردند و گفتند نصف هزینه‌تان را هم اداره شهرک‌های صنعتی می‌دهد، چون دانشکده علوم کاربردی چرم زیر نظر اداره شهرک‌های صنعتی است. من وقتی لیست کسانی که داشتند می‌رفتند را دیدم، گفتم متأسفم من نمی‌آیم. تا آخرین لحظه هم اصرار کردند که بروم اما قبول نکردم. گفتم من از 22-23 سالگی به اروپا و جاهای دیگر رفته‌ام و کار کرده‌ام ولی به این سفر نمی‌آیم چون آدم‌هایی که قرار است همراه خود ببرید، جای‌شان اینجا نیست. گفتم من اگر جای شما بودم می‌آدم بهترین دانشجوهای رشته‌های تولید کفش، طراحی کیف و کفش و... را می‌بردم و خودم هم به همراه استاد با آن‌ها می‌رفتم تا با بازدید از کارگاه و آزمایشگاهش یک چیزهایی دست‌مان بیاید ولی کسانی که دارند با شما می‌آیند کاره‌ای نیستند. وقتی دانشگاه همچین برنامه‌ای می‌گذارد، فلان رئیس اتحادیه به چه دلیل با آن‌ها همراه می‌شود؟ اصلاً نیازی به حضور رئیس اتحادیه و اعضای هیئت مدیره‌ها نیست. اصلاً هدف این‌ها از بازدید از دانشگاه ازمیر چیست و قرار است چه‌کار کنند؟ دانشجوها و کسانی که کننده کار هستند باید به این سفرها بروند و از دانشگاه‌ها بازدید کنند، نه کسانی که این بازدیدها به کارشان نمی‌آید. ما اگر دانشجوهایمان را ببریم، می‌توانیم از ریاست آن دانشگاه خواهش کنیم که نرم‌افزار طراحی کفش یا نرم‌افزارهای دیگرشان را در اختیار ما قرار بدهند. باور کنید نرم‌افزار را می‌دهند و حتی می‌گویند نرم‌افزار را به شما آموزش هم می‌دهیم و شما فقط به زبان فارسی ترجمه‌اش کنید. من دنبال این‌طور چیزها بودم اما به آن سفر نرفتم و همانطور که حدس هم می‌زدم، آن‌ها رفتند عکس‌های یادگاری گرفتند و بدون هیچ‌گونه خروجی و بازخوردی برگشتند.
بنابراین معتقدید که خود دانشگاه‌ها ضعف دارند و این تأثیرش را روی دانشجو هم می‌گذارد؟
دقیقاً. ضعفش این است که اگر ما یک دانشگاه را دایر می‌کنیم و برای آنجا دانشجو می‌گیریم، کارگاه و امکانات لازم را نداریم. دانشگاه مرکز چرم تهران یک چرخ دارد و آن هم متعلق به دانشجویی بود که فارغ‌التحصیل شد و بعد برای خودش کارگاه زد و یک چرخ دست دو خود را به دانشگاه مرکز چرم تهران فرستاد. همان یک چرخ هم دائم نخ پاره می‌کند و وسایلش خراب می‌شود. وقتی استاد می‌آید به دانشجوها یک سری مطالب را یاد می‌دهد، دانشجو باید این‌ها را در کارگاه به طور عملی کار کند و یاد بگیرد تا دستش راه بیفتد. دانشگاهی که برای دانشجوها واحد عملی گذاشته و پول واحد عملی هم از آن‌ها می‌گیرد، آزمایشگاه و کارگاهش کجاست؟ دانشگاه‌ها در زمینه لباس یک مقدار فعال‌تر هستند ولی در بحث چرم و کفش مشکل دارند. دانشگاه پول را از دانشجو می‌گیرد اما نمی‌آید کارگاه دایر کند. برای دانشجوها واحد عملی می‌گذارد اما می‌گوید خودتان به کارخانه‌ها بروید و یاد بگیرید. حالا شما فکر کنید 80 درصد دانشجوهای رشته تولید کفش خانم هستند و این افراد را به کارخانه‌ها و کارگاه‌ها یا راه نمی‌دهند و یا معمولاً وقتی به آنجا می‌روند یک سری مشکلات برای‌شان پیش می‌آید. کارگاه‌ها و کارخانه‌ها اکثراً در حومه شهر هستند و برای دانشجوهای خانم سخت است که به آنجا بروند و خانواده‌هایشان هم به آن‌ها اجازه نمی‌دهند. شاید من تنها کسی هستم که برای دانشجوها وقت می‌گذارم و آن‌ها را برای بازدید به کارگاه‌ها می‌برم. خودم آن‌ها را می‌برم و بعد به دانشگاه برمی‌گردانم و می‌گویم حالا دیگر در اختیار خودتان هستند، چون به هر حال دانشجوها مسائل بیمه‌ای و مسائل دیگر دارند و به همه این مسائل باید توجه شود.
اگر فرض کنیم که دانشگاه یکی از عرصه‌های پیش‌روی جوانان علاقه‌مند به صنعت کیف و کفش باشد، آیا ما در زمینه کیف و کفش بخش آموزشی دیگری هم در کشورمان داریم؟
دو دسته از دانشجویان فارغ‌التحصیل ما در بیرون از فضای دانشگاه با مجوز سازمان فنی و حرفه‌ای اقدام به احداث موسسه کرده‌اند و دوره‌های خوبی را هم برگزار می‌کنند. آن‌ها ساخت رویه کفش، مدل‌سازی و طراحی را به صورت ابتدایی و پیشرفته آموزش می‌دهند. در واقع آن‌ها به سمت تولید نرفتند و به سمت آموزش حرکت کردند چون دیدند در این بخش پتانسیل خوبی وجود دارد.
من فکر می‌کنم سازمان فنی و حرفه‌ای در بخش آموزش بسیار بهتر از حوزه‌های دیگر عمل کرده است. این‌طور نیست؟
یک سری رشته‌ها نظیر مهندسی مکانیک و برق روتین هستند و حدود 70-80 سال است که در ایران مطرح شده‌اند. در این رشته‌ها دیگر بحث رفرنس و آزمایشگاه وجود ندارد ولی بحث صنعت هنوز مطرح است. البته در بحث تئوری هم برخی دانشگاه‌ها ناراضی هستند. چیزهای بسیار جدیدتری در سطح دنیا اتفاق افتاده است و در دانشگاه‌های خارجی معمولاً دانشجو وقتی به یک سطح و درجه خاصی می‌رسد از بودجه تحقیقاتی دانشگاه استفاده می‌کند. دانشگاه‌های ما اصلاً همچین چیزی را ندارند. دولت هم به چنین بخش‌هایی کمک نمی‌کند. ما به هیچ وجه انتظار نداریم که دانشجوی رشته کفش یا کیف وقتی فارغ‌التحصیل شد بتواند کیف و کفش طراحی کند و یا با بهترین حالت مدل‌سازی کند چون آن‌ها باید تازه جذب صنعت شوند و پس از شش ماه یا یک سال تازه راه بیفتند و از خلاقیت‌پردازی‌های خودشان در عمل استفاده کنند. اگر خود دانشگاه‌ها از وجود کارگاه‌ برخوردار باشند همه چیز سریع‌تر اتفاق می‌افتد. یک دانشجوی کاردانی رشته کیف و کفش در طول دو سال و نیم اگر هفته‌ای دو بار هم به کارگاه برود و حتی کیف و کفش تولید کند، بسیار خوب می‌شود. دانشگاه‌ها در ادامه می‌توانند آن کارگاه را تبدیل به تولیدی کنند و درآمد آن کارگاه از شهریه دانشجویان بسیار بیشتر خواهد بود ولی دانشگاه‌ها این کار را انجام نمی‌دهند.
کمی راجع به رویدادهای حوزه کیف و کفش صحبت کنید. جشنواره مد و لباس فجر یک بخش کوچکی را به کیف و کفش اختصاص می‌دهد و از طرفی ما امسال شاهد برپایی نخستین جشنواره "سی‌پال" بودیم که شما هم داوری بخش کیف و کفش این جشنواره را برعهده داشتید. ضمن اینکه یک سری نمایشگاه هم در این حوزه برگزار می‌شود. به نظر شما برگزاری چنین ایونت‌هایی در حوزه کیف و کفش چقدر موثر بوده است و آیا استمرار این جشنواره‌ها می‌تواند به صنعت کیفش و کفش کمک کند؟
من موافق برگزاری جشنواره "سی‌پال" هستم و فکر می‌کنم تعداد این جشنواره‌ها باید بیشتر باشد. شاید حتی اگر 10 جشنواره مثل جشنواره "سی‌پال" داشته باشیم، باز هم برای جمعیت 80 میلیون نفری این جامعه کم باشد. من بسیار خوشحال شدم که جشنواره "سی‌پال" شکل گرفت. در ابتدا بسیاری از دانشجویان این جشنواره را جدی نمی‌گرفتند ولی به محض پخش اخبار جشنواره با من تماس گرفتند و گفتند جشنواره فجر ما را دلزده کرده است. مثلاً می‌گفتند ما بهترین کفش را دوختیم ولی به ما گفتند ما استاندارد را نگاه می‌کنیم و اگر عین استاندارد نبود آن را رد می‌کنیم. ما در جشنواره "سی‌پال" گفتیم استاندارد تنها یک بخش است و ما باید جشنواره را محوری کنیم. مثلاٌ بگوییم این شخص در بحث خلاقیت و نوآوری کار خوبی را ارائه داده است. حتی اگر آن کارها قابل اجرا هم نباشد اشکال ندارد چون آن شخص ایده‌پرداز خوبی است.
طرح‌هایی که به دست‌تان رسید با نرم‌افزار بود یا طرح‌ها روی کاغذ کشیده بودند؟
دانشجوها زیاد با نرم‌افزار کار نمی‌کنند و معمولاً با همان چیزی که در دانشگاه یاد می‌گیرند طرح می‌کشند. البته در دانشگاه هم واحد نرم‌افزار دارند ولی نرم‌افزارشان آن‌قدر قدرتمند نیست که هر کدام یک نرم‌افزار جداگانه داشته باشند و روی آن کار کرده باشند. در حال حاضر کارشان در حدی است که بتوانند ایده‌ها و خلاقیت‌هایشان را به نمایش بگذارند. ما گفتیم ممکن است کار یک نفر مدل نداشته باشد ولی پسند روز باشد. در واقع ممکن است یک نفر بحث پسند روز را خوب فهمیده باشد و سایر شرکت‌کننده‌ها در زمینه‌های دیگری کار خودشان را ارائه بدهند. مثلاً بعضی‌ خانم‌ها تزئین‌کار خوبی هستند ولی خورشت درست کردن را بلد نیستند. ما امسال گفتیم که هیچ‌کس را ناامید نکنیم و اگر هم کسی را رد می‌کنیم، دلیلش را عنوان کنیم تا آن شخص متوجه شود که در چه بخشی ضعف دارد. من هر کاری که از دستم بر بیاید را برای جشنواره‌هایی نظیر جشنواره "سی‌پال" انجام می‌دهم تا از این دست جشنواره‌ها بیشتر شکل بگیرد. یکی از رسالت‌های جشنواره معرفی استعدادها است. جشنواره فجر یک سری محدودیت‌ها دارد ولی جشنواره "سی‌پال" یک حالت اختصاصی و خوبی دارد که من فکر می‌کنم در سال‌های بعد بهتر و بهتر خواهد شد و تعداد بسیار زیادی شرکت‌کننده خواهد داشت.
یکی دیگر از ضعف‌هایی که ما داریم در زمینه برقراری ارتباط بین دانشگاه‌ها با بخش صنعت است که این ارتباط به خوبی شکل نمی‌گیرد و بسیاری از فارغ‌التحصیلان ما جذب صنعت نمی‌شوند. فکر می‌کنید برای حل این مشکل چه باید کرد؟
شکل عادی و منطقی این است که صنعت و دانشگاه باید با هم یک ارتباط بسیار قوی داشته باشند چون در نهایت هر دو به یک جایی برای درآمدزایی و پیشرفت می‌رسند. من می‌گویم یک سری ضعف‌ها در صنعت وجود دارد و یک سری ضعف‌ها در دانشگاه. ضمن اینکه قوانین هم یک سری ضعف‌ها دارند که این مسئله به دولت برمی‌گردد. بنابراین ما در سه بخش مشکل داریم که اگر هر بخش مشکل خودش را حل کند، ارتباط بین دانشگاه با صنعت شکل می‌گیرد وگرنه تا ابد ارتباطی شکل نخواهد گرفت. اگر دانشگاه علم نافذی را تولید می‌کند و صنعت هم قابلیت استفاده از این علم نافذ را دارد که منجر به درآمدزایی شود، پس قاعدتاً باید خیلی سریع با هم ارتباط بگیرند اما این اتفاق نمی‌افتد. دانشگاه یک سری ضعف‌ها دارد. در حال حاضر بیشتر تحقیقات دانشگاهی، تحقیقات پایه‌ای هستند چون برای تحقیقات عملی بودجه کافی ندارند و به همین خاطر کمتر به سمت این موضوع می‌روند. برخی از تحقیقات ممکن است دو سال طول بکشند ولی فرد محقق در کنار تحقیقش باید زندگی هم بکند و طبیعتاً زندگی خرج خودش را دارد. ضمن اینکه این کار سعی و خطای زیادی هم دارد. محققین از چه کسی باید این هزینه‌ها را بگیرند؟ چه کسی می‌آید این هزینه‌ها را برآورد کند؟ بنابراین همین مسئله یکی از نقاط ضعف دانشگاه خواهد بود. صنعت هم تاکنون یاد نگرفته است که باید به دانشگاه پول بدهد تا دانشجو بیاید تحقیقات خودش را انجام بدهد. مثلاً تولیدکننده کفش باید به دانشگاه مرکز چرم تهران بگوید که من حاضرم هزینه سه نفر از دانشجوهای نخبه شما را بدهم و یا به آن‌ها ماشین بدهم ولی آن‌ها‌ در اوقات بیکاری به کارخانه بیایند و در بخش نانو کفی کفش یا در بحث کفش‌های طبی کارخانه کار کنند. صنعت ما هم ضعف دارد که چنین کارهایی را انجام نمی‌دهد. صنایع ما حتی پول بیمه خودشان را هم نمی‌توانند پرداخت کنند و یا پول برق خودشان را قسطی می‌دهند. صنعت ابتدا باید بتواند خودش نفس بکشد و بعد برای تحقیقات یک بودجه‌ای را در نظر بگیرد. ما در صنعت کفش شرکت‌هایی که دارای واحد تحقیق و توسعه داشته باشند را نداریم. شاید برخی شرکت‌ها در حد تئوری این بخش را داشته باشند تا به واردکننده و صادرکننده نشان بدهند که ما چنین چیزی داریم. تحقیق و توسعه از نظر علمی به یک سری جاها وصل است و پشت آن کلی داستان وجود دارد. مثلاً در صنعت چرم، آقای یوسف‌زاده یک آزمایشگاه دارند که اولین و تنهاترین آزمایشگاه چرم ایران است. واقعاً یک آزمایشگاه کاملی است. تمام شرکت‌هایی که چرم را تولید یا صادر می‌کنند، باید مجوز این آزمایشگاه را بگیرند. جالب است که تولید کارخانه چرم وطن محدود است و کسی آن‌ها را نمی‌شناسند منتها به واسطه آقای یوسف‌زاده آزمایشگاه‌شان حسابی گل کرده است. ما در ایران کسی را مثل ایشان نداریم که چرم را این‌قدر خوب بشناسد. صنعت ما در این‌ اقتصاد نابه‌سامان آن‌قدر ضعیف شده است که دیگر نفسی ندارد تا برای کارهای تحقیق و توسعه بودجه بگذارد. مشکل سوم قوانین دست‌ و پاگیر است که در تمام صنف‌ها وجود دارد. مثلاً دانشگاه شریف می‌خواست قطعه‌ای را بیاورد که این قطعه حدود پنج ماه در گمرک مانده بود. در گمرک باید یک سری قوانین باشد که کالاهای دانشگاهی را کمتر از 24 ساعت ترخیص کنند. مشکل بعدی سیگنال‌های بسیار مثبت اما ضد تولید است که در بیرون وجود دارد و دائم به سمت کارخانه‌ها و صنایع حرکت می‌کند و به تولیدکنندگان و صنعت‌گرانی احتیاج دارد که بتوانند این سیگنال‌ها را دریافت کنند. سیگنال‌هایی مثل بورس، سرمایه‌گذاری روی کالا، سکه و ارز، دلال‌بازی و بانک‌ها صنعت‌گران را رها نمی‌کنند. در حال حاضر برخی از بانک‌ها به شما سود 18 درصد می‌دهند. مثلاً شرکت توسعه اعتماد ملی که زیر نظر دولت است هم 18 درصد سود می‌دهد. شما در کدام صنعت و با تولید چه چیزی می‌توانید این‌قدر راحت و سالم سود بگیرید؟ اگر تمام سرمایه خودمان را در بانک ملی بگذاریم، من فکر می‌کنم می‌توانیم ماهی 200 میلیون تومان سود بگیریم. با این حال ما این کار را انجام نداده‌ایم و آمده‌ایم این همه سرمایه را در چند جا پخش کرده‌ایم و دائم حرص می‌خوریم. ارتباط صنعت و دانشگاه به این دلایل است که شکل نمی‌گیرد. تا زمانی که این چند عامل درست نشود، برقراری ارتباط بین دانشگاه و صنعت کار ساده‌ای نخواهد بود.

صحبت ناگفته‌ای اگر باقی مانده است بفرمایید.
دوست دارم به صنف خودم کمک کنم. دوست دارم با مدیر کل نساجی و پوشاک وزارت صنایع در ارتباط باشم و دائم به آن‌ها به صورت مجانی راجع به کیف و کفش اطلاعات بدهم تا این صنعت را بالا بیاورم. من اصلاً نیازی به پول ندارم. خودم صنعت‌گر هستم و به اندازه خودم پول دارم. من به صورت مجانی چندین نشست و سمینار برگزار کرده‌ام. همچنان سعی خودم را می‌کنم و تا هر کجا که شده حمایت خودم را ادامه می‌دهم. ما وقتی از دولت درخواست کمک می‌کنیم عده‌ای گمان می‌کنند که لزوماً پول می‌خواهیم. من می‌گویم نمی‌خواهد به ما پول بدهید ولی قوانین را تسهیل کنید. هنوز قوانین گمرکی ما جالب نیست. ما از دولت انتظار داریم که دخالت نکند و فقط حمایت معنوی کند. پول هم نمی‌خواهد بدهد. اگر دخالت صورت نگیرد و قوانین تسهیل شود، بخش خصوصی می‌تواند از پس خودش بربیاید. بخش خصوصی بلد است یکی را دو تا کند و دو تا را دو و نیم و سه تا کند. حواسش به همه چیز هست. امیدوارم دولت بخش‌هایی که دارند ضررده می‌شوند را به بخش خصوصی بسپارد تا بخش عمده‌ای از مشکلات ما حل شود.

لینک کوتاه:
https://www.aryabanoo.ir/Fa/News/106620/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

بجران کمبود 3 داروی اصلی برای این بیماران

خطر ناباروری با این نوع از رژیم های لاغری

دارالترجمه رسمی چیست و چه کاری انجام می دهد؟

با 7 مرحله آلزایمر آشنا شوید؛ از تغییرات خاموش تا فراموشی کامل

سفر سرپرست اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام به شهرستان ایوان

کبد سالم با مصرف این ویتامین ها

ورم و پف در نقاط مختلف بدن چه دلایلی دارد؟

ثبت گزارش جامعه هدف بنیاد شهید و مردم با مراجعه به سامانه سوت زنی

این استان ها امروز منتظر بارش باران باشند

خبری تازه از عرضه شیرخشک در داروخانه ها

تجلیل استاندار یزد از خانواده شهدای ارتش

مدیرکل بنیاد استان آذربایجان شرقی به مشکلات 50 نفر از مراجعا رسیدگی کرد

گشت و گذار دختران جوان در تهران 100 سال قبل

خلاقیت منحصر بفرد عاشقان باغ ارکیده در جزیره مالدیو / نفیسه روشن رونمایی کرد

حرف های دلی و عاشقانه بازیگر سریال پدر پسری برای همسرش در سالروز تولدش / به هر تپش قلبم جون دادی

امید اسماعیل خانی پسر گوهر خیراندیش و همسر در خانه ابدی پدرش با رونمایی از سنگ قبر بازیگر معروف

علایم افسردگی در سن یائسگی به چه شکل است؟

دیدار تشکل‌های شاهد و ایثارگر با معاون امور بین الملل دفتر مقام معظم رهبری

اسرائیلی‌ها به میزان خسارت خود پس از حمله پهپادی_موشکی سپاه ایران اعتراف کردند!

اولین واکنش ژیلا صادقی به ماجرای ممنوع الکار بودنش در برنامه تلویزیونی برمودا!

پیش بینی جدید درباره قیمت مسکن در سال 1403| تا آخرسال قیمت آپارتمان به این اعداد می‌رسد!

جشن تولد نیلوفر پارسا بیتای آوای باران در 33 سالگی / رونمایی از بارداری دوقلوهایش

خاطرات ناصرالدین‌شاه؛ خرس‌ها ول می‌شدند می‌رفتند توی مردم؛ خنده داشت

استایل جدید و متفاوت بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون با شعری معنادار

دابسمش زیبای الهه حصاری کیمیا زخم کاری و دوستش با آهنگ چاوشی در خودروی لاکچری اش

لو رفتن اسم واقعی سیدجواد هاشمی در برنامه «صداتو»/ محسن کیایی افشاگری کرد

چهره جدید نیکا فرقانی دختر نقی و همای پایتخت در شهربازی استکهلم

رونمایی از تغییرات جدید چهره بهنوش طباطبایی خانم بازیگر همیشه خوشتیپ در آسانسور

دورهمی دوستانداران عارف لرستانی در سالگردش / بازیگر طنزی که در بهار مرگی تلخ داشت

فلزات سنگین تهدید جدی رژ لب های تقلبی

پیام تسلیت دکتر رئیسی در پی درگذشت پدر شهیدان «دهنوی»

رونمایی سیدحسین حسینی دروازه بان استقلال از چهره عروسکی دخترش / این کوچولوی ریزه میزه ماشاالله داره

ماجرای عمل جراحی رهبر انقلاب بدون بیهوشی عمومی و آخرین وضعیت سلامتی ایشان | رهبر انقلاب رژیم غذایی خاصی دارند؟

بهترین راه برای داشتن همسری بهتر: نگاهی به تجربه‌ی یک زن ایرانی

10 نکته برای بهبود کیفیت خواب

پاتوق معتادان متجاهر در عمق 10 متری زمین در تهران

جدیدترین عکس منتشر شده از محمدرضا گلزار و همسرش آیسان آقاخانی بعد از ازدواج!

رفع تیرگی زانو، آرنج و قوزک پا با 5 روش موثر خانگی ارزان قیمت!

قانون فرزندآوری با آن همه بودجه و اعتبار و اصرار شکست خورد

از کجا بفهمیم آب مروارید داریم؟

رژیم تخم مرغ، یک رژیم سریع و آسان برای لاغری

جلوگیری از چین و چروک دور لب با چند پیشنهاد ساده

اثبات یک رابطه میان سدیم و بیماری های قلبی و عروقی

واکنش جالب و متفاوت ژیلا صادقی مجری مشهور به حمله سپاه پاسداران به اسرائیل

تعطیلی پنجشنبه ها قطعی شد؟ | خبر مهم و جدید درباره کاهش ساعت کاری ادارات

ابلاغ دستورالعمل دانشگاه آزاد درباره حجاب

مدیرکل بنیاد شهید کرمانشاه بر شناساندن سبک و سیره عملی شهدا به جوانان تآکید کرد

اقدامات سازمان اقتصادی کوثر منجر به خودکفایی‌های بزرگ در حوزه اقتصادی شد

افزایش تعامل بنیاد شهید و امور ایثارگران با آموزش و پرورش برای توسعه فعالیت های فرهنگی

صبر و ایثار خانواده‌های معظم شاهد و ایثارگر درس آموز است