بزرگنمايي:

آریا بانو - یک رابطه زمانی به اتمام می رسد که یک یا هر دوی شما انگیزه ای برای ماندن با هم نداشته باشد. شاید در این مورد شک داشته باشید ولی نشانه های غیر قابل انکاری وجود دارد که نشان می دهد

زمانی که یک رابطه به انتخاب میرسد، جدا شدن به نظر منطقی ترین و درست ترین تصمیمی است که برای شکست در رابطه می توان گرفت. پس چرا برخی زوجین با وجودی که از رابطه و ازدواجشان رضایت ندارد ولی به روابط خود پایان نمی دهند؟ چه چیزی باعث می شود به رابطه ای که از بین رفته چنگ بیندازیم؟
شکست در رابطه زناشویی و ازدواج شما تمام تلاشتان را برای حفظ رابطه انجام داده اید ولی هیچ چیز مثل قبل نمی شود و به نظر می رسد دیگر خوشی گذشته را نخوهید داشت ولی با این حال تسلیم نمی شوید.
چندین بار شده که نتوانسته اید تصمیم سختی که برای اتمام رسمی ازدواج یا رابطه تان نیاز است را بگیرید
این تصمیم به خصوص زمانی که مدت رابطه یا ازدواجتان طولانی تر باشد و با عشق آغازش کرده باشید بسیار سخت تر خواهد شد.
خداحافظی و گذشتن از یک رابطه تمام شده، سالم ترین کاری است که می توانید انجام دهید. ولی گاهی سعی در مجاب کردن خودتان برای درست شدن اوضاع کار
سختی است چون باید یاد بگیرید بدون دیگری و مشکلاتی که برایتان ایجاد کرده زندگی کنید و یک رابطه جدید را آغاز کنید.
چرا نمی توانیم در باره اتمام یک رابطه شکست خورده تصمیم بگیریم؟ ترس از دست دادن و ناراحتی بعد از آن ترس از رویارویی با واقعیت ترس از ناشناخته های بعد از آن
وجود کودکان ترس از قضاوت جامعه اجتناب از دست دادن همه چیزهایی که سرمایه گذاری کرده اید
احساس گناه حاصل از شکست عدم عزیت نفس و ترس از تنهایی همه طلاق ها و جدا شدن ها به معنی از دست دادن است  که با درد همراه خواهد بود چون مجبوریم راهمان را از هم جدا کنیم. یکی از بزرگترین ترس های ما ریسک کردن است چون مدت زمان زیادی یک روال خاص را دنبال کرده ایم و پایان دادن به آن کار سختی برایمان خواهد بود.
گاهی اوقات به دلیل کمبود عزت نفس در یک رابطه می مانیم. مثلا با خودتان می گویید من اهمیت نمیدهم که او مرا دوست ندارد من دوستش دارم و بالاخره یک روزی محبتم را پاسخ خواهد داد.
امید به ایجاد تغییر باعث انجام نقشه هایی برای بازگرداندن شخص  مقابل می شود که تمام این طرح ها نشان دهنده عدم اعتماد به نفس است.
جدایی و شکست در رابطه